دلنوشت

از شکری که کردم

استغفار

می کنم


خلاصه :

گاهی وقتها از خودمون غافلیم

!گفت: ‌سی سال است كه استغفار می‌کنم از يك شكر گفتن

گفتند: چگونه؟

،گفت:‌ بازار بغداد بسوخت اما دكان من نسوخت، مرا خبر دادند

!گفتم: الحمدللّه

،از شرم آنكه خود را بِهْ از برادران مسلمان خواستم

.و دنيا را حمد گفتم

از آن استغفار میكنم

 

تذكرة الاولياء

عطار نيشابوري

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.


پسران

دختران