رویدادهای عمومی

وقايع روزهای قبل از ولادت

امیرالمؤمنین علی علیه السلام


خلاصه :

حضرت عبد المطلب(ع) مي‌فرمايد:

 

 

1- حضرت عبد المطلب(ع) مي‌فرمايد: در خواب ديدم كه گويا درختي بر كمر من روييده و بلنداي آن درخت به آسمان مي‌رسيد و شاخه‌هاي آن تا شرق و غرب كشيده شده بود. نوري از آن ساطع بود كه از نور آفتاب هفتاد برابر شديدتر بود؛ و ديدم كه عرب و عجم در برابر آن به سجده در آمده‌اند و هر روز عظمت و نور آن بيشتر مي‌شود. سپس گروهي از قريش را ديدم كه قصد قطع آن را داشتند، ولي همين كه به آن نزديك شدند جواني خوش سيما و پاكيزه لباس آنان را گرفت و كمرشان را شكست و چشمانشان را بيرون آورد.

تعبير كننده گفت:‹ از صلب تو فرزندي به دنيا مي‌آيد كه شرق و غرب را مالك ميشود و براي مردم وحي مي‌آورد›.

حضرت عبدالمطلب(ع) به حضرت ابوطالب(ع) گفت: ببين شايد تو باشي (يعني پدر آن جوان – علي(ع) – كه از اين درخت دفاع مي‌كند).

2- حضرت فاطمه بنت اسد هنگام تولد پيامبر به نزد همسرش آمد و نقل كرد كه هنگام ولادت پيامبر(ص) براي آمنه سرزمين فارس و قصرهاي شام از دور نمايان شده.حضرت ابوطالب(ع) به او فرمود:

از اين مسئله تعجب كرده‌اي؟! سي سال صبر كن تا تو را بشارت به فرزندي مثل او دهم جز در نبوت! تو حامله مي‌شوي و جانشين و وزير او را به دنيا مي‌آوري!

3- حضرت فاطمه بنت اسد مي‌گويد: در دعاي از خدا حاجتي خواستم و عرض كردم: پروردگارا، فرزند پسري به من عطا كن كه برادر و وزير محمد گردد.

4- حضرت ابوطالب(ع) و فاطمه بنت اسد صاحب هيچ فرزندي نمي‌شدند. بنابراين سرپرستي پيامبر(ص) را بر عهده گرفتند.

پيامبر كه رغبت فاطمه بنت اسد را به مادر شدن فهميده بود، فرمود:

مادر جان، يك قرباني خالصانه براي خداوند ذبح كن و در آن شريكي قرار مده. خداوند آن را از تو مي‌پذيرد و از تو قبول مي‌كند و حاجت تو را به زودي بر مي‌آورد.

فاطمه بنت اسد خالصانه قرباني كرد و از خدا خواست فرزند پسري به او عطا كند.

5- آن شبي كه وجود مبارك اميرالمؤمنين(ع) در رحم مادر قرار گرفت تا چند روز زمين به لرزه در آمد. پس ابوطالب(ع) رو به مردم مكه كرد و فرمود:اي مردم، خداوند تبارك و تعالي امشب حادثه‌ي جديدي در جهان هستي ايجاد كرده و مخلوقي را خلق كرده كه اگر او را طاعت نكنيد و به ولايت او اقرار ننماييد و به امامتش گواه نباشيد، اين تحول آرام نمي‌گيرد و آن قدر ادامه پيدا مي‌كند كه در سرزمين تهامه براي شما مسكني باقي نماند. سپس مردم قبول كردند و ابوطالب(ع) دست به دعا برداشت و زلزله به پيان آمد.

6- جلوه‌ي نور حضرت علي(ع) در چهره‌ي فاطمه بنت اسد نمايان بود. و هچنين ايشان در رحم مادر با مادر تكلم مي‌كردند. فاطمه بنت اسد روزي براي زيارت به كعبه ‌رفت ناگهان بتها به صورت روي زمين افتادند و حضرت علي(ع) از داخل شكم دو پاي خود را به شدت فشار مي‌داد و نمي‌گذاشت به آنجا نزديك شوم. تبريك موجودات به فاطمه بنت اسد كه: اي فاطمه، گوارايت باد فضل و كرامتي كه خدايت بدان اختصاص داده به خاطر آنكه حامل امام كريم هستي

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

پسران

دختران