رویدادهای عمومی
ماجراهای قبل از ورود
فاطمه بنت اسد به كعبه
خلاصه :
دست ناپاك به ولي خدا نميرسد
1- دست ناپاك به ولي خدا نميرسد، شب جمعه سيزدهم ماه رجب سال سيام از عام الفيل است كه ناگهان دردي فاطمه بنت اسد را ناراحت كرد و ابوطالب (ع) خواست كه از خانه بيرون برود كه ندايي از گوشه خانه شنيده شد كه: اي ابوطالب(ع)، صبر كن چرا كه ولي خدا را دست نجس نبايد لمس كند.
2- فاطمه بنت اسد در حال وضع حمل است، كه ندايي شنيد:« اي فاطمه، بر تو باد كه به خانهي خدا بروي»!
3- فاطمه بنت اسد در پشت سمتي كه درب كعبه در آن است- ايستاده بود و رو به كعبه دعا ميكرد، كه ناگهان در برابر ديدگان همهي حاضرين معجزهي عظيم به وقوع پيوست.
ديوار سنگ و گلي خانهي خدا- از همان قسمت كه فاطمه در برابرش ايستاده بود- شكاف برداشت، بدون آنكه لطمهاي به بناي كعبه وارد شود و يا سنگ و گلي از آن فرو ريزد. آنگاه دو سوي ديوار آن قدر از هم فاصله گرفت كه فاطمه ميتو.انست از شكاف ديوار وارد شود؛ و در آن حال به او دستور داده شد كه وارد بيت الله شود. اينجا بود كه جبرئيل او را به داخل كعبه برد، وسپس ديوار به هم آمد؛ به گونهاي كه اصلاً تغيير در ديوار ايجاد نشده است، و اين گونه بود كه فاطمه بنت اسد داخل كعبه ماند.