دلنوشت

اثبات حقانیت

امیرالمومنین مولا علی (ع)۳

حیدر فقط امیرالمومنین


خلاصه :

۱- ۱ اعتقاد به امامت حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) رکن ایمان   ادامه دارد......................

از جمله مقامهایی که برای حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) از طرف خداوند قرار داده شده مقام ولایت ایشان بر مخلوقات است. اعتقاد به امامت و ولایت حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) رکن ایمان قلمداد می شود. به ذکر دو حدیث در این باره بسنده می کنیم: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ الصَّائِغُ الْعَدْلُ قَالَ حَدَّثَنَا عِيسَى بْنُ مُحَمَّدٍ الْعَلَوِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَوَانَةَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ سُلَيْمَانَ بْنِ بَزِيعٍ الْخَزَّازُ قَالَ حَدَّثَنَا إِسْمَاعِيلُ بْنُ أَبَانٍ عَنْ سَلَّامِ بْنِ أَبِي عَمْرَةَ الْخُرَاسَانِيِّ عَنْ مَعْرُوفِ بْنِ خَرَّبُوذَ الْمَكِّيِّ عَنْ أَبِي الطُّفَيْلِ عَامِرِ بْنِ وَاثِلَةَ عَنْ حُذَيْفَةَ بْنِ أَسِيدٍ الْغِفَارِيِّ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص):‏ يَا حُذَيْفَةُ إِنَّ حُجَّةَ اللَّهِ‏ عَلَيْكُمْ [عَلَيْكَ‏] بَعْدِي عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ الْكُفْرُ بِهِ كُفْرٌ بِاللَّهِ وَ الشِّرْكُ بِهِ شِرْكٌ بِاللَّهِ وَ الشَّكُّ فِيهِ شَكٌّ فِي اللَّهِ وَ الْإِلْحَادُ فِيهِ إِلْحَادٌ فِي اللَّهِ وَ الْإِنْكَارُ لَهُ إِنْكَارٌ لِلَّهِ وَ الْإِيمَانُ بِهِ إِيمَانٌ بِاللَّهِ لِأَنَّهُ أَخُو رَسُولِ اللَّهِ وَ وَصِيُّهُ وَ إِمَامُ أُمَّتِهِ وَ مَوْلَاهُمْ وَ هُوَ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِينُ وَ عُرْوَتُهُ الْوُثْقَى الَّتِي‏ لَا انْفِصامَ لَها وَ سَيَهْلِكُ فِيهِ اثْنَانِ وَ لَا ذَنْبَ لَهُ مُحِبٌّ غَالٍ وَ مُقَصِّرٌ يَا حُذَيْفَةُ لَا تُفَارِقَنَّ عَلِيّاً فَتُفَارِقَنِي وَ لَا تُخَالِفَنَّ عَلِيّاً فَتُخَالِفَنِي إِنَّ عَلِيّاً مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ مَنْ أَسْخَطَهُ فَقَدْ أَسْخَطَنِي وَ مَنْ أَرْضَاهُ فَقَدْ أَرْضَانِي. احمد بن محمد الصائغ العدل از عیسی بن محمد علوی از ابوعوانه از محمد بن سلیمان بزیع خزّار از اسماعیل بن ابان از سلام بن ابو عمره خراسانی از معروف خرّبوذ مکی از ابوطفیل عامر بن واثله از حذيفة بن اسيد غفارى نقل می کند که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: اى حذيفه به راستى حجت خدا بعد از من بر شما على بن ابى طالب است كفر به او كفر به خدا است، شرك به او شرك به خدا است، شك در او شك در خدا است و الحاد در او الحاد در خدا است، انكار او انكار خدا است ايمان به او ايمان به خدا است زيرا او برادر رسول خدا و وصى او و امام امت او و سرور و مولای آنها است و او حبل اللَّه المتين است و عروة الوثقائى كه هرگز نخواهد گسست‏ و دو گروه درباره او هلاك شوند و او تقصير ندارد؛ دوستان غلو كننده و افرادی که در حق او کوتاهی کنند. اى حذيفه از على جدا مشو كه از من جدا شده باشى و با او مخالفت مكن كه با من مخالف کرده باشى. على از من است و من از على هر كه او را به خشم آرد مرا به خشم آورده است و هر كه او را خشنود كند؛ مرا خشنود كرده است. در حدیث ذیل نیز پذیرش امامت و ولایت حضرت امیرالمومنین (علیه السّلام) رکن ایمان ذکر شده است و منکر ایشان منکر رسول ختمی مرتبت یاد شده است: حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْرُورٍ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَمِّهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمْزَةَ بْنِ حُمْرَانَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع)‏: أَنَّهُ جَاءَ إِلَيْهِ رَجُلٌ فَقَالَ لَهُ يَا أَبَا الْحَسَنِ إِنَّكَ تُدْعَى أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَمَنْ أَمَّرَكَ عَلَيْهِمْ؟ قَالَ (ع) اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ أَمَّرَنِي عَلَيْهِمْ فَجَاءَ الرَّجُلُ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ (ص) فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ يُصَدَّقُ عَلِيٌّ فِيمَا يَقُولُ إِنَّ اللَّهَ أَمَّرَهُ عَلَى خَلْقِهِ؟ فَغَضِبَ النَّبِيُّ (ص) ثُمَّ قَالَ إِنَّ عَلِيّاً أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ بِوَلَايَةٍ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَقَدَهَا لَهُ فَوْقَ عَرْشِهِ وَ أَشْهَدَ عَلَى ذَلِكَ مَلَائِكَتَهُ إِنَّ عَلِيّاً خَلِيفَةُ اللَّهِ وَ حُجَّةُ اللَّهِ‏ وَ إِنَّهُ لَإِمَامُ الْمُسْلِمِينَ طَاعَتُهُ مَفْرُوضَةٌ مَقْرُونَةٌ بِطَاعَةِ اللَّهِ وَ مَعْصِيَتُهُ مَقْرُونَةٌ بِمَعْصِيَةِ اللَّهِ فَمَنْ جَهِلَهُ فَقَدْ جَهِلَنِي وَ مَنْ عَرَفَهُ فَقَدْ عَرَفَنِي وَ مَنْ أَنْكَرَ إِمَامَتَهُ فَقَدْ أَنْكَرَ نُبُوَّتِي وَ مَنْ جَحَدَ إِمْرَتَهُ فَقَدْ جَحَدَ رِسَالَتِي وَ مَنْ دَفَعَ فَضْلَهُ فَقَدْ نَقَصَنِي وَ مَنْ قَاتَلَهُ فَقَدْ قَاتَلَنِي وَ مَنْ سَبَّهُ فَقَدْ سَبَّنِي لِأَنَّهُ مِنِّي خُلِقَ مِنْ طِينَتِي وَ هُوَ زَوْجُ فَاطِمَةَ ابْنَتِي وَ أَبُو وُلْدِي الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ ثُمَّ قَالَ أَنَا وَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَيْنُ وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ حُجَجُ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ أَعْدَاؤُنَا أَعْدَاءُ اللَّهِ وَ أَوْلِيَاؤُنَا أَوْلِيَاءُ اللَّه.‏ جعفر بن محمد مسرور با اسنادی از ابوحمزه از حضرت امام سجاد از پدر گرامیش از امیرالمومنین (علیه السّلام) نقل می کند: مردى خدمت حضرت على (علیه السّلام) آمد و عرض كرد به شما امير المؤمنين گويند چه کسی تو را بر آنها امير كرده است؟ فرمودند: خداى جلّ جلاله مرا امير آنها كرده است. آن مرد نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) آمد و گفت يا رسول اللَّه على راست مي گويد كه خدا او را بر خلق امير كرده است؟ پيغمبر (صلی الله علیه و آله) خشمگین شدند؛ فرمودند: به راستى على به ولايت از خداى عز و جل بر خلق امير است. از بالاى عرش خود آن را منعقد نموده و ملائكه را گواه گرفته‏ كه على (علیه السّلام) خليفة اللَّه و حجت اللَّه و امام مسلمانان است طاعتش واجب و قرين طاعت خدا و نافرماني از او قرين نافرمانى خدا است هر كه او را نشناسد مرا نشناخته و هر كه او را بشناسد مرا شناخته است. هر كه منكر امامت او است منكر نبوت من است و هر كه اميرى او را انكار كند رسالت مرا انكار كرده است و هر كه فضایل او را رد كند از فضایل من كاسته است، هر كه با او نبرد كند با من نبرد كرده است و هر كه او را دشنام دهد مرا دشنام داده است زيرا او از من است از گل من خلق شده و او شوهر فاطمه دختر من است و پدر دو فرزندم حسن و حسين است سپس فرمودند: من و على و فاطمه و حسن و حسين و نه فرزند حسين حجتهاى خدا بر خلق او هستیم. دشمنان ما دشمنان خدا و دوستان ما دوستان خدا هستند.

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.


پسران

دختران