دلنوشت

« فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِهِ »

تفسیر آیه ۲۴ سوره عبس

تحقیق درس تفکر پایه هشتم


خلاصه :

انسان ترکیبی است از روح و جسم همانگونه که جسم او نیاز به غذاهای مادی دارد روح او نیز محتاج به غذای روحانی است.  

انسان باید به غذاى خود بنگرد. كه چگونه خداوند آن را آفریده است؟

 

نزدیكترین اشیاء خارجى به انسان، غذاى او است كه با یك دگرگونى جزء بافت وجود او مى‏شود، و اگر به او نرسد به زودى راه فنا را پیش مى‏گیرد، و به همین دلیل قرآن از میان تمام موجودات روى مواد غذایى آن هم موادى‏ كه از طریق گیاهان و درختان، عائد انسان مى‏شود تكیه كرده است.

منظور از لزوم نگاه کردن به طعام چیست؟

روشن است كه منظور از" نگاه كردن" تماشاى ظاهرى نیست، بلكه نگاه به معنى دقت و اندیشه در ساختمان این مواد غذایى، و اجزاء حیاتبخش آن، و تاثیرات شگرفى كه در وجود انسان دارد، و سپس اندیشه در خالق آنها است

نه فقط براى آن كه بداند چگونه خدا آن را براى او فراوان آفریده، بلكه از مدرسه آفریدگان این را

بیاموزد كه چگونه از آن بهره برگیرد. مگر نه این است كه همه این طبیعت مسخّر براى خوراك رساندن به تو است، آیا در این امر حكمت بالغه و قدرت قاهره خدایت را مشاهده نمى‏كنى، و آیا این همه بدان معنى نیست كه در وراى این طبیعت تدبیر و تقدیر و حكمتى وجود دارد، و این كه مقصود پروردگارت این است كه تو را خوشبخت سازد و سپس به راهنماییت بپردازد و آن گاه آماده بهشتت كند؟!

 آرى. و امام حسین علیه السلام در خطاب به پروردگارش راست گفت كه: «كور باد آن چشمى كه تو را مراقب و ناظر بر خودش نبیند، و زیانبار باد معامله بنده‏اى كه سهمى از آن به دوستى تو اختصاص نیافته است». 

و اینكه بعضى احتمال داده‏اند مراد نگاه ظاهرى است، نگاهى كه باعث تحریك غده‏هاى بزاقى دهن، مى‏شود، در نتیجه كمك به هضم غذا مى‏كند بسیار بعید به نظر مى‏رسد، منتها بعضى از دانشمندان غذاشناس كه قرآن را تنها از زاویه محدود مسائل شخصى خود مى‏نگرند طبیعى است چنین پندارى درباره آیه فوق داشته باشند.

ضمنا باید توجه داشت كه دستور و فرمان نظر كردن در آیه عام است و نظر هم بمعنى اندیشه و تفكر و هم بمعنى نگاه و نگریستن است پس همچنانكه تفكر و تعقل كردن در طعام فائده اعتقادى دارد و با اندیشیدن در طرز تهیه غذا از فرو ریختن باران و شكافته شدن زمین میتوان حكمت و قدرت آفریدگار راى شناخت و معرفت اللّه حاصل نمود همچنین از این تدبر و تأمل میتوان فوائد اخلاقى و اجتماعى حاصل كرد یعنى باید به طعام نظر كرد كه از راه حرام و ستم فراهم نشده باشد باید با اندیشیدن بطعام بفكر بیچارگان و مستمندان و محرومان بود، باید با نظر كردن در طعام ملتفت بود كه ابر و باد و مه و خورشید و زمین و همه عوامل طبیعت در تهیه آن كار كرده‏اند پس سزاوار نیست انسان بیكاره و بى‏ثمر و غافل بوده سپاسگزارى خالق و منعم ننموده خدمتى بخلق خدا نكند و نیروئى راى كه از غذا میگیرد نداند كه در چه راه صرف نماید و نیز شامل میشود نگاه كردن و چشم دوختن بغذا را تا موئى- خاشاكى و چیز مضرى با آن نیامیخته باشد و اگر مهمان سر سفره هست بخصوص در خانه خودش بطعامش بنگرد و با نگاه كردن به دیگران آنها راى شرمنده و خود راى سبك نكند. و باز از لحاظ بهداشتى به طعامش بنگرد تا ترشحات معده بخوبى انجام شده مبتلى به سوء هاضمه نشود.

بعضى نیز معتقدند كه منظور از نگاه كردن به مواد غذایى این است كه انسان هنگامى كه بر سر سفره مى‏نشیند دقیقا بنگرد كه آنها را از چه راهى تهیه كرده؟ حلال یا حرام؟ مشروع یا نامشروع؟ و به این ترتیب جنبه‏هاى اخلاقى و تشریعى را مورد توجه قرار دهد.

معنای ظاهری آیه این است که انسان باید در غذای خود تأمّل کند و ببیند که طبیعت چگونه امکان به دست آوردن آن را فراهم ساخته و بی مقدمه و بی دلیل و خود به خود به وجود نیامده است. اگر انسان به دقت در غذای خویش بنگرد و در آن تأمل نماید مقدار فضل و عنایت و لطف و رحمت الهی را درخواهد یافت و هنگام تناول آن لذت خواهد برد و این همه عنایت خداوند را سپاس خواهد گفت. این معنای ظاهری آیه است ، ولی مرحوم کلینی به روایت زید شحام چنین نقل کرده است: از امام صادق (ع)پرسیدم : در این آیه مقصود از طعام چیست؟ حضرت فرمود:« منظور علمی است که انسان می آموزد باید دقت کند که این علم را از چه کسی دریافت می کند

در بعضى از روایات كه از معصومین نقل شده نیز آمده است كه منظور از" طعام" در اینجا" علم و دانشى" است كه غذاى روح انسان است، باید بنگرد كه آن را از چه كسى گرفته؟ از جمله از امام باقر( ع) نقل شده كه در تفسیر این آیه فرمود:" علمه الذى یاخذه عمن یاخذه"؟ نظیر همین معنى از امام صادق ع نیز نقل شده است .

بدون شك معنى ظاهرى آیه همان غذاهاى جسمانى است ، ولى غذاى روح را نیز از طریق قیاس اولویت مى‏توان استفاده كرد، چرا كه انسان تركیبى است از روح و جسم، همانگونه كه جسم‏او نیاز به غذاى مادى دارد، روح او نیز محتاج به غذاى روحانى است.

و جایى كه انسان باید در غذاى جسمانیش دقیق شود، و سرچشمه آن را كه باران حیاتبخش است طبق آیات بعد بشناسد باید در غذاى روحانى خود نیز دقت بخرج دهد كه از طریق باران وحى بر سر زمین قلب پاك پیامبر( ص) نازل مى‏گردد، و از آنجا در سینه‏هاى معصومین( ع) ذخیره مى‏شود و همچون چشمه‏هاى جوشانى در صفحه قلوب جارى مى‏گردد، و انواع میوه‏هاى لذتبخش ایمان و تقوا و فضائل اخلاقى را پرورش مى‏دهد.

مرحوم فیض در تفسیر صافی می گوید: «همچنانكه آدمى روح و بدن دارد طعام نیز جسمانى و روحانى میباشد و همانطور كه مأمور است به غذاى جسمش بنگرد تا ببیند كه منشأش آبى است كه از آسمان نازل میشود و زمین شكافته مى‏گردد لازم است بغذاى روحانیش نیز بیندیشد تا بداند كه آن هم از آسمان از جانب خدا نازل میگردد، بدین طریق كه باران وحى بر زمین نبوت و شجره رسالت و سر چشمه حكمت مى‏بارد تا از آنها حبوب حقایق و میوه‏هاى معارف بیرون آمده و ارواح آنانكه قابل تهذیب و تربیت هستند از آنها تغذیه مینمایند. پس اینكه امام باقر (ع) میفرماید باید آدمى بعلمش بنگرد كه از چه كسى فرا میگیرد یعنى شایسته است دانش خود راى از اهل بیت نبوت بگیرد كه مهابط وحى و سر چشمه‏هاى حكمت میباشند و علومشان از جانب پروردگار است چنین علومى است كه صلاحیت دارد غذاى روح شود بر خلاف كسانیكه رابطه‏اى میان آنها و خداوند از حیث وحى و الهام نیست كه دانش آنان یا حفظ اقوال مردمى است كه در اقوالشان حجتى نیست یا ابزار جدالى است كه دخالتى در حقانیت و رسیدن براه راست ندارد پس از خدا نیست بلكه چنین علمى از شیطان است و نمیتواند غذاى روح باشد»

آرى انسان باید درست بنگرد كه سرچشمه اصلى علم و دانش او كه غذاى روحانى او است كجا است مبادا از سرچشمه آلوده‏اى تغذیه شود و روح و جان او را بیمار كند یا به هلاكت افكند.

پس اگر به غذا با چنین دیدى نگاه كنى، از درجه بلعیدن خوراك با اشتهایى حیوانى به درجه بهره‏بردارى از آن با آسایش نفسانى و با سپاسگزارى و امتنان بالا مى‏روى، و در این هنگام تنها بدنت از خوراك تغذیه نمى‏كند، بلكه روح‏ و جانت نیز چنین مى‏كند. مگر سپاسگزارى و خرسندى خوراك نفس نیست؟ و اسلام آداب خوراك خوردن را به همین منظور معین كرده است، كه پیش از دست دراز كردن به سفره مى‏گویى: «سپاس خدایى را كه خوراك مى‏دهد و كسى به او خوراك نمى‏دهد، و در پناه خود مى‏گیرد و كسى او را در پناه نمى‏گیرد، و بى‏نیاز مى‏سازد و همگان به او نیاز دارند خدایا! تو را بر طعامى كه روزى من كردى، و بى رنج و مشقتى به آسانى و عافیت آن را بهره من قرار دادى، سپاس مى‏گزارم»، و پس از پایان یافتن غذا مى‏گویى: «سپاس خداى را كه به من خوراك عنایت كرد و سیرم ساخت، و آب نوشاند و سیرابم كرد، و به حفظ و حمایت من پرداخت شكر خداى را كه مرا بركت داد و یمن بخشید، از آنچه كه از او به آن دست یافتم و بر جاى گذاشتم خدایا! آن را گوارا و مایه سلامتى قرار ده، نه مایه بیمارى و درد، و مرا پس از آن چنان استوار بدار كه به سپاسگویى تو برخیزم، و به فرمانبردارى از تو ادامه دهم، و به من روزى قطع ناشدنى عنایت فرما، و معیشتى پایدار نصیب ساز، و مرا زاهدى نیكوكار قرار ده، و آنچه را كه در معاد به ملاقات آن مى‏شتابم شادیبخش و مسرت آمیز فرما، برحمتك یا ارحم الراحمین».

هنگامى كه شخص به خوراك نظرى ژرف بیندازد، این را مى‏شناسد كه هر خوراكى شایسته براى خوردن در هر وقت نیست، پس ناگزیر باید میان سودمند و زیانمند، و خوب و بد، و حلال و حرام تمایز قایل شود، و آن را بخورد كه براى وى نافع و حلال است، و به اندازه سودمندى براى بدنش از آن بخورد، و به همین سبب رسول خدا(ص)گفته است: «دلهاى خود را به زیادى خوراك و نوشابه نكشید، كه قلبها همچون كشتى است كه چون آب بیش از اندازه به آن برسد خواهد مرد».

در حدیث از امام على- علیه السلام- آمده است كه: «هر كس كه‏ خوراك پاكیزه بخورد، و آن را خوب بجود، و در آن هنگام كه هنوز اشتها دارد خوردن را ترك كند، و چون ضرورت به دستشویى رفتن پیش آید خود را از رفتن به آن باز ندارد، به بیمارى جز بیمارى مرگ مبتلا نخواهد شد».

از امام صادق- علیه السلام- روایت شده است كه گفت: «چون براى رسول اللَّه (ص) میوه نوبرانه‏اى مى‏آوردند، آن را مى‏بوسید و بر چشم مى‏نهاد و مى‏گفت: خدایا! آغاز آن را در عافیت بهره ما ساختى، پس پایان آن را نیز در عافیت به ما بنما».

 از رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله- روایت است كه گفت: «دمیدن و فوت كردن در خوراك بركت آن را از میان مى‏برد»

دهها آداب دیگر براى طعام هست كه اسلام و جز آن از آنها در كتابهاى فقهى سخن گفته است، و در صورتى كه دین به طعام كه خوراك بدن است این اندازه اهتمام ورزیده، پس چگونه است توجه آن به علم مگر آن غذاى فكر نیست، آیا شایسته است كه آن را از هر منبع جستجو كنیم؟! هرگز ... ناگزیر باید در آن بیندیشیم كه از چه كس مى‏آموزیم، و مصادر معلوماتى كه به آنها توجه مى‏كنیم كدام و چگونه است، چه بسیارى از آنها نادرست است و در وراى آنها جنایتكارانى قرار دارند كه كارى جز گمراه كردن مردمان از راه راست ندارند. این گونه معلومات براى انسان از زهر كشنده مهلكتر است

منظور از انسان در آیه مورد بحث

در اینكه منظور از" انسان" در اینجا چه كسى است؟ ناگفته پیدا است كه همه انسانها را شامل مى‏شود، اعم از مؤمن و كافر، همه باید به این مواد غذایى و شگفتیها و اسرار نهفته در آنها بنگرند، تا افراد بى‏ایمان راه حق را پیدا كنند و افراد مؤمن بر ایمانشان افزوده شود.

و به راستى هر یك از مواد غذایى: میوه‏ها، دانه‏هاى غذایى سبزیها، براى خود دنیاى شگفت‏انگیزى دارد كه مدتها مى‏توان روى آن مطالعه كرد، و درسهایى از آن آموخت كه در تمام عمر به ما روشنایى و بینش مى‏دهد. آرى دقت در غذاى جسم، و سپس در غذاى روح، هم از نظر محتوى و ساختمان، و هم از نظر طرق اكتساب، مى‏تواند آدمى را در مسیر معرفة اللَّه و تهذیب نفس و خودسازى پیش برد. انسان با نظر در طعام خود (كه یكى از نعم بى شمار الهى است) سعه تدبیر ربوبى را مشاهده خواهد كرد. تدبیرى كه عقلش را متحیر و مبهوت خواهد كرد، آن وقت خواهد فهمید كه خداى تعالى چقدر نسبت به صلاح حال انسان و استقامت امر او عنایت دارد، آن هم چه عنایتى دقیق و محیط. 

 آرى" آدمى باید در غذایش به دقت بنگرد" و چه پر معنى است همین یك جمله كوتاه.

۶ سال پیش
آفرین

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.


پسران

دختران