دلنوشت
۱
سی سالگی
خلاصه :
همیشه فکر میکردم کسی که سی سالشه کلی از عمرش رفته و تجربههاش بالا رفته!همیشه فکر میکردم کسی که سی سالشه کلی از عمرش رفته و تجربههاش بالا رفته!
امسال که پا به سن سی سالگی گذاشتم،احساس میکنم که خیلی از تجربههایی که لازمه یه زندگی خوب و عالیه،(البته از نظر من ؛) رو ندارم.
هنوز حس نوجونی باهامه که مشغول به درس و مطالعهس تا خودشو ارتقا بده برای رفتن به دل اجتماع!
هنوز کولهبارم نیازمند پر شدن از ارتقاء شخصیتی و علمیه...
برنامهنویس
۶ سال پیش