خاطره از ۲۲ بهمن

خلاصه :

در سال ۱۳۹۸ وقتی از خواب بیدار شدم فهمیدم که امروز روز۲۲ بهمن ماه است .وقتی تلویزیون را روشن کردم دیدم که بیشتر شبکه ها دارند راهپیمایی  ۲۲ بهمن را نشان میدهند. من وخانواده بعد از صبحانه سوار بر موتور پدرم شدیم و به راهپیمایی رفتیم . اول از مردی یک پرچم ایران خریدیم بعد از چندین قدم که راه رفته بودیم من عمه ی خود را در راهپیمایی دیدم بعد از سلام و علیک باهم به راه افتادیم بعد از یک ربع پیاده روی به مکانی رسیدیم که چند پسر داشتند شعری برای ۲۲ بهمن میخواندند ما آن شعر را گوش دادیم وبعد به راه افتادیم بعد از آنجا ما به یک پل عابر پیاده رسیدیم و بالا رفتیم از آن جا جمعیت زیادی مردم را از بالا تماشا کردیم بعد به پایین آمدیم . وقتی چند قدم دیگر برداشتیم جایی را دیدیم که ماکت قبر آمریکا و اسرائیل را درست کرده بودند پا گذاشتیم بعد به خانه ی خود برگشتیم.