دلنوشت

مغناطیس چیست ؟؟


خلاصه :

در این مطلب به بررسی دلیل وجود خاصیت مغناطیسی در مواد می‌پردازیم.

هنگامی که جریان الکتریکی، از یک هادی مثل یک سیم یا کابل عبور می‌کند، میدان‌های الکتریکی و مغناطیسی در آن ایجاد می‌شود که به آن میدان الکترومغناطیسی می‌گویند. یک هادی حامل جریان،‌ در اطراف خود، میدان مغناطیسی ایجاد می‌کند. این میدان، قطب شمال و جنوب دارد که جهت این قطب‌ها، بر اساس جهت جریان در هادی است.

«مغناطیس» (Magnetism) نقشی اساسی در حوزه مهندسی برق و الکترونیک ایفا می‌کند. اگر مغناطیس وجود نداشت، دستگاه‌های ساخته شده به وسیله این پدیده مثل القاگر، موتور، ژنراتور، ترانسفورماتور، سلونوئید،‌ رله،‌ بوبین،‌ بلندگو یا کنتور برق، دیگر کار نمی‌کردند. بنابراین هر سیم‌پیچ که جریان از آن عبور می‌کند، از اثرات الکترومغناطیسی بهره می‌برد. اما قبل از آنکه با جزییات بیشتری به مغناطیس و به‌خصوص الکترومغناطیس بپردازیم، لازم است طرز کار آهنربا و مغناطیس را یادآوری کنیم.

مغناطیس در طبیعت

در طبیعت، آهنربا، در سنگ معدن مغناطیسی یافت می‌شود. دو نوع اصلی آن، سنگ آهن مغناطیسی یا اکسیدآهن «مگنتیت» (Magnetite) (Fe3O4) و دیگری «لودستون» (Lodestone) است. اگر این دو نوع سنگ مغناطیسی طبیعی را از یک نخ آویزان کنیم، همیشه در جهت میدان مغناطیسی زمین قرار می‌گیرند و به سمت قطب شمال جهت‌گیری می‌کنند.

یک مثال مناسب از این اثر، ساختن قطب‌نما با کمک سوزن است. برای بیشتر کاربردهای عملی، از سنگ‌های طبیعی مغناطیسی استفاده نمی‌شود زیرا امروزه، آهنربای ساخته شده به دست بشر را می‌توان در شکل‌های مختلف، ابعاد و یا حتی شدت آهنربایی متفاوت ساخت.

در حالت کلی دو نوع «آهنربا» وجود دارد. یکی «آهنربای دائم» و دیگری «آهنربای موقت» که که بسته به کاربرد، از هر کدام استفاده می‌شود. انواع مختلفی از فلزات مثل آهن،‌ نیکل، آلیاژهای نیکل، کروم یا کبالت را می‌توان برای ساخت آهنربا به کار برد. بعضی فلزات مثل نیکل و کبالت در حالت طبیعی خاصیت مغناطیسی بسیار ناچیزی دارند.

هنگامی که این فلزات با یکدیگر ترکیب شوند، آلیاژ تشکیل می‌دهند. این آلیاژها، مثل آلیاژ آهن یا آلومینیوم پراکسید، خاصیت آهنربایی بسیار قوی دارند؛ مانند: آلنیکو، آلنی، آلکومکس.

مواد مغناطیسی در حالت غیر مغناطیسی خود،‌ آرایش مغناطیسی مولکولی ضعیفی دارند. می‌توان گفت آرایش مولکولی مغناطیسی این مواد، آهنرباهایی در جهات مختلف و به صورت تصادفی است که در مجموع اثر یکدیگر را خنثی می‌کنند. زیرا هر آهنربای مولکولی سعی می‌کند اثر آهنربای مجاور خود را خنثی کند.

وقتی ماده، مغناطیسی می‌شود، این آرایش تصادفی مولکولها تغییر می‌کند و آهنرباهای کوچک مولکولی هم‌جهت می‌شوند. برآیند این آهنرباهای کوچک یک آهنربای بزرگ می‌سازد. ایده هم‌جهت شدن آهنربای مولکولی در مواد فرومغناطیس، «تئوری وبر» (Weber Theory) نام دارد و در شکل زیر نشان داده شده است.

 

مغناطیس

خطوط نیرو اطراف یک آهنربای میله‌ای

همانطور که در شکل زیر نشان داده شده است،‌ میدان مغناطیسی در نزدیکی قطب‌های آهنربا بیشترین مقدار خود را دارد، زیرا چگالی خطوط در این ناحیه‌ها بیشتر است. جهت شار مغناطیسی همیشه از قطب شمال (N) به سمت قطب جنوب (S) است. این خطوط میدان مغناطیسی، حلقه‌های بسته‌ای تشکیل می‌دهند که قطب شمال آهنربا را ترک می‌کند و به قطب جنوب آن وارد می‌شود.

خطوط نیروی مغناطیسی

هرچند، شار مغناطیسی، از قطب شمال به قطب جنوب جاری نمی‌شود زیرا شار مغناطیسی به صورت ایستا در اطراف آهنربا وجود دارد. هنگام رسم خطوط نیرو باید به نکته‌های زیر توجه کرد:

  • خطوط نیرو هرگز یکدیگر را قطع نمی‌کنند.
  • خطوط نیرو پیوسته هستند.
  • خطوط نیرو حلقه‌ای بسته اطراف آهنربا ایجاد می‌کنند.
  • خطوط نیرو همیشه از قطب شمال شروع و به قطب جنوب ختم می‌شوند.
  • خطوط نیرو با فاصله کم، نشان‌دهنده میدان مغناطیسی قوی هستند.
  • خطوط نیرو با فاصله زیاد از هم، نشان‌دهنده میدان مغناطیسی ضعیف‌ ‌هستند.

نیروهای مغناطیسی مثل نیروهای الکتریکی، یکدیگر را جذب یا دفع می‌کنند. وقتی دو میدان مغناطیسی در مجاورت هم داشته باشیم یکی از دو حالت زیر اتفاق می‌افتد:

  • هنگامی که دو قطب مجاور هم، همنام هستند (دو قطب شمال در کنار هم یا دو قطب جنوب در کنار هم)، میدان‌های مغناطیسی یکدیگر را دفع می‌کنند.
  • هنگامی که دو قطب مجاور هم، ناهمنام هستند (قطب شمال و جنوب در کنار هم)، میدان‌های مغناطیسی یکدیگر را جذب می‌کنند.

 

میدان‌های مغناطیسی در نزدیکی قطب‌های همنام و ناهمنام

هنگام رسم میدان‌های مغناطیسی با قطب‌نما، می‌توان مشاهده کرد که خطوط نیرو،‌ قطب شمال را ترک و به قطب جنوب وارد می‌شوند. خاصیت مغناطیسی به وسیله حرارت دادن یا چکش زدن به آهنربا از بین می‌رود اما شکستن آهنربا به دو قسمت، روی خاصیت مغناطیسی تأثیری ندارد.

جاذبه و دافعه در دو آهنربا

قطب‌های مغناطیسی همیشه به صورت جفت وجود دارد. مثلا اگر یک آهنربای میله‌ای را نصف کنیم، باز هم دو قطبی خواهیم داشت.

در واقع، بدون توجه به این که چند بار آهنربا تقسیم شده است، باز هم در هر آهنربا، یک قطب شمال و یک قطب جنوب داریم. حتی اتم های منفرد، خود، مانند آهنرباهای کوچکی عمل می­‌کنند. این همان بازتاب معادلات ماکسول است که می‌­گوید بار الکتریکی مثبت و منفی جدا شده وجود دارد، اما تک قطبی مغناطیسی وجود ندارد.

چگالی شار مغناطیسی

خطوط نیرو یا شار مغناطیسی (Φ) به افتخار «ویلهلم ادوارد وبر» (Edward Weber) با واحد وبر (Wb) شناخته می‌شود. تعداد خطوط گذرنده از یک ناحیه مشخص، «چگالی شار مغناطیسی» نام دارد. چگالی شار به صورت حاصل تقسیم شار مغناطیسی (Φ) به سطح شار عبوری (‌A) تعریف می‌شود. واحد چگالی شار مغناطیسی (B) وبر به متر مربع (Wb/m2) است. به افتخار نیکولا تسلا این واحد به نام تسلا (T) نیز شناخته می‌شود. بنابراین: ۱T=1Wb/m2.

 

چگالی شار مغناطیسی

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.


پسران

دختران