اردوی باغ علم نوجوان

خلاصه :

دبستان دخترانه میزان

دو سال در حسرت شنیدن صدای خنده‌های کودکانه گذشت...! در حسرت همان خنده‌های از ته دل در اتوبوس...! در حسرت خوراکی‌های خوشمزه‌ی توی کیف‌ها...! در حسرت خواندن سرودهای دسته جمعی موقع رفتن به اردو...! 🚌🚍

شور و شوق و هیجان بچه‌ها از همان لحظه ورود به مدرسه شروع شد. قلب‌های کوچکشان طاقت نداشت، سریع رضایت‌نامه ها را می‌دادند و مرتب می‌پرسیدند: خانم کی میریم؟

بالاخره انتظارها به سر رسید و اولین اردوی امسال، با رد شدن از زیر قرآن و دادن صدقه آغاز شد.

با هم در خواندن سرودها هم‌نوا شدیم، 🎼 بیشتر خوراکی‌هایمان را خوردیم 🍎🍿 و به مقصد رسیدیم.

دخترانمان هیجان زده همه جا را نگاه می‌کردند. وقتی وارد باغ علم نوجوان شدیم، تنوع وسایلی که آنجا بود توجه‌ها را جلب می‌کرد. بچه‌ها با ذوق از این دستگاه به سمت دستگاهی دیگر می‌دویدند و مرتب سؤال می‌پرسیدند. خانم راهنما که مهربان هم بود به سؤالات آن‌ها پاسخ می‌داد. برایشان جالب بود که آنچه در کتاب خوانده بودند را اکنون در عمل مشاهده می‌کردند.

یکی از قسمت‌های هیجان انگیز زمانی بود که وارد اتاقکی تاریک شدیم. گویی به فضا 🌌 سفر کرده ایم 🚀👩🏻‍🚀، سقف آنجا پر بود از ستاره‌ها ⭐️💫 و سیاره‌ها 🌎و چه اطلاعات خوبی در این مورد به دست آوردیم.

نکته قابل توجه در این اردو، حضور پر افتخار دختران کوچک ما با حجابِ زیبایشان بود. تأثیری که غیر مستقیم این بزرگ زنانِ کوچکِ ما در جمع حاضران آنجا داشتند.

سرکار خانم بهرامی

معلم محترم پایه چهارم