کشتی نجات 

خلاصه :

بارها و بارها این حدیث را شنیده بودم از پیامبر خوبی ها( ان الحسین مصباح الهدی و سفینه انجاه ) چند روزی بود در فکر این بودم که شاگردانم هم این تمثیل زیبا در این حدیث را با جانشان بفهمند به همین خاطر بود که پروژه کشتی نجات را آماده کردم و با درس سرور آزادگان شروع کردیم ،چند جلسه بحث و گفتگو نتایج جالبی نصیبمان کرد که امام حسین علیه السلام یک   نه  بزرگ در تاریخ گفتند و نه ایشان زمینه ساز ظلم ستیزی،
در قدم های بعد با شاگردانم کشتی های کوچکی ساختیم و هرچقدر که توان داشتیم عایق اش کردیم ولی فقط برای مدت کوتاهی از گزند آب در امان بود ،عکس ها و فیلم هایی دیدیم از کشتی هایی بزرگ و صنعتی و کشتی های کوچک و سنتی وبعد آنهارا با چند ویژگی برسی کردیم،سوالات جالبی مطرح شد مثل اینکه اگر ناخدای یکی از این کشتی ها ی مدرن و مجهز انسان نابلد و بدون تجربه ای باشد حاضر هستید که با او به یک سفر دریایی طولانی بروید؟
پاسخ ها و استدلال هایشان بسیار جذاب بود 
باهم به این نتیجه رسیدیم که بایک کشتی سوراخ و کهنه ولی بایک ناخدای باتجربه به سفر دریایی نمی رویم والبته با ناخدای بی تجربه و کشتی مجهز هم ...
وبعد از آن حدیث زیبای پیامبر را خواندیم که زندگی دنیای مارا به دریایی طوفانی و تاریک مثل کردند و فرمودند تنها چراغی که این دریا ی تاریک را روشن میکند و تنها کشتی امن که ناخدای آن بهترین انسان هاست امام حسین علیه السلام  است 
و چقدر خوشحالم از اینکه کلام پیامبر عزیزمان در جان دخترانم نشست وباشد که انشاالله دستگیر روزهای سختیشان باشد الهی آمین