مقالات
نظریات پیاژه در مورد بازی
نقش بازی در تعلیم وتربیت کودک
خلاصه :
بازی با تولد كودك آغاز میگردد. پیشرفت و بازی كودكان، در مسیر رشد و تكامل خود به سه شكل ۱- بازیهای تمرینی ۲- بازیهای نمادین ۳- بازیهای با قاعده نمایان میگردد.بازی با تولد كودك آغاز میگردد. كودكان در اوایل تولد و همزمان با سازگاری با محیط نوین حركات غیر ارادی میكنند. این حركات ابتدا برای كودك هیچ معنی و مفهومی ندارد. هماهنگی كودك با محیط و رشد همه جانبه او سبب میشود تا حركات غیرارادی به مرور به شكل تقلید از صداها و حركات اشخاص بهویژه مادر ظاهر گردد.
او معتقد است كه پیشرفت و بازی كودكان، در مسیر رشد و تكامل خود به سه شكل:
-1 بازیهای تمرینی 2- بازیهای نمادین 3- بازیهای با قاعده، نمایان میگردد. كودك ابتدا در مرحله اول رشد و فراگیری اعضای بدن خود را به حركت میآورد. دستها، پاها و چشمهای خود را بهكار میاندازد. با حركاتی ساده در مقابل دیگران و محیط واكنش نشان میدهد و سپس به مرحله تقلید حركات دیگران میرسد. در این دوره كه تا دو سالگی ادامه مییابد كودك علاوه بر واكنش در مقابل حركات اطرافیان، حركت آنها را تقلید میكند و واكنشی نسبتا مناسب و همانند نشان میدهد. او خداحافظی كودك شیرخوار را با مادر به هنگام جدایی ابتدا بیمعنی و بیمفهوم میداند و صرفا آن را حركتی عكسالعملی و تقلیدی از مادر یا دیگران میداند. زیرا این عمل اغلب اوقات مصداق واقعی ندارد و در هر موقعیت از كودك صادر میگردد. حتی زمانی كه مادر قصد جدایی از كودك را ندارد، كودك دست خود را تكان میدهد.
كودكان با افزایش رشد جسمانی- روانی از این مرحله پا فرا مینهند و حركات و صداها را به شكل مناسبتر و با آزمایش و خطای كمتر انجام میدهند. در حركات مهارت بیشتری نشان میدهند و به مرور كه رشد میكنند، شكل حركات تقلیدی مختلفی را ظاهر میسازند و در نهایت رفتارها پیچیدهتر و با مهارت افزونتری انجام میشود.
كودكانی كه این مرحله را پشت سر میگذارند حركاتشان بر اساس یادگیریهای قبلی شكل میگیرد و توانمند میشوند، حركات و صداهای افراد یا حیوانات را كه حضور ندارند، تقلید میكنند. این عمل كودك مقدمه اعمال و بازیهای نمادی وی میگردد و قادر میشود در پایان دو سالگی از حركات سمبلیك، برای نشان دادن موجودات و اشیای واقعی، استفاده كند. چنان كه از تكه سنگی برای گربه استفاده میكند و ضمن آنكه آنها را به حركت درمیآورد، صدای گربه را تقلید میكند. انگشتان خود را به جان هم میاندازد و دعوای سگها را نشان میدهد. دو عروسك را در مقابل هم میگذارد و حركات والدین را تقلید میكند. این اعمال كودك، زمینه ورود او را به دنیای تجسمی فراهم میكند.
بازیهای تمرینی
در بیان چگونگی بازیهای تمرینی، پیاژه بازی را وسیلهای برای لذت بردن از حواس میداند؛ زیرا كودك لمس كردن، چشیدن، گوش كردن، حركات اعضای بدن و احساس كیفیت مختلف اشیاء را از راه بهكارگیری حواس درمییابد و این جریان سبب لذت بردن او میگردد.
كودك با استفاده از حواس، از تقلید پا فرا میگذارد، به تكرار میپردازد و حركاتش از شكل ابتدایی آمایش و خطا به مهارت میرسد. این حركات تقلیدی مقدمهای میشوند تا كودك بتواند به اعمال پیچیدهتری دست بزند.
بازیهای نمادین
در این مرحله از بازی، كه از دو سالگی تا پنج سالگی ادامه مییابد، عناصر جدیدی وارد بازی كودكان میشوند. واقعیتها تغییر شكل مییابند. اشیایی كه وجود ندارند به وسیله اشیای دیگر نمایش داده میشوند. از تكه چوبی اسب، و با قرار دادن چند بالش در كنار هم باغچه یا خانه میسازند. كودك در این مرحله به تمرین تجربیات زندگی میپردازد و آنها را به شكلهای مختلف تجربه و آزمایش میكند.
بازیهای با قاعده
پس از گذشتن كودك از مرحله بازیهای نمادین، او وارد مرحله بازیهای با قاعده میشود. این مرحله در سنین 4 تا 7 سالگی ادامه مییابد و در 11 سالگی به مرحله نهایی رشد خود میرسد. در این مرحله اثرات بازی برای تمام عمر باقی میماند و همزمان با رشد كودك گذشت زمان به صورت كاملتر انجام میشود. او انجام بازیهایی با قواعد آسان را برای كودكان قبل از دبستان مناسب میداند. زیرا بعضی از بازیها نهادی هستند و در طول زندگی نسلهای مختلف بشر به اشكال مختلف در بین جوامع وجود داشته است. این نوع بازیها همواره در حال تكامل بودهاند. بازی «لیلی» و «قایمباشك» از آن جملهاند. كودك، بازیهای نهادی را از طریق مشاهده رفتار سایر كودكان بزرگتر و اطرافیان و با پیروی از قواعد بر اساس تقلید فرا میگیرد.
علاوه بر بازیهای نهادی، كودك با تقلید بازیهای ابتدایی آنها را به شكل بازیهای نهادی در میآورد و سپس به وضع قواعد برای بازیهای خود میپردازد. به عنوان مثال عروسك یا ماشین كوكی یا اسب چوبی خود را از نقطهای به حركت در میآورد و در نقطهای، بر اساس قرارداد، متوقف میكند و قواعد و قوانینی برای بازیهای خود با سایرین وضع میكند.
در این نوع بازیهاست كه كودك قراردادهای پیچیدهتری وضع میكند. او ضمن پذیرش قواعد كلی بازی، به وضع قراردادهای موقتی نیز میپردازد. همین قواعد موقتی و تنظیم شده توسط كودكان است كه به كامل شدن بازیها كمك میكند و این تكامل در بازیهای سنین مختلف ادامه مییابد و در بزرگسالی نیز با اشكال پیچیدهتر و ضوابط خاص انجام میگردد. پیاژه با توجه به تجارب ارزندهای كه از مطالعه رفتار كودكان به دست آورده اعتقاد دارد كه بازی نقش ارزندهای در تعلیم و تربیت كودك دارد و سبب میشود تا كودك علاوه بر رشد همه جانبه به ارزشهای اجتماعی، اخلاقی و تربیتی زیر به راحتی دست یابد.
- رشد مهارتهای حركتی.
- رشد مهارتهای حسی- حركتی و هماهنگی آنها.
- تقویت حواس مختلف.
- گسترش حس تعاون و مشاركت و مسئولیتپذیری.
-رشد منطقی در جهت پذیرش واقعیتها به هنگام شكست و پیروزی.
- بردباری و رعایت نوبت.
- رقابت صحیح و اطاعت از قراردادها و مقررات پذیرفته شده.
- افزایش تمركز، توجه و دقت به موضوعی خاص.
- انعطافپذیری و پذیرش واقعیتها.
- شناخت تواناییها و آزمایش توانمندیها و اعتماد به نفس.
- سازگاری، مسئولیتپذیری، تعاون و همكاری در گروه.
- همدلی با دیگران، محبت، گذشت و ایثار.
- تمرین نقشهای افراد و برنامهریزی.
- بسط تخیلات سازنده و خلاقیتها.