
رویدادهای مدرسه
قَبل از کُرونا مدرسه چه شِکلی بود؟!
خلاصه :
خاطرات روزهای مدرسه را مرور کنید.
یِکی بود، یِکی نَبود.
روزهایی بود که مَدرسهها باز بود!

بچّهها وقتی وارد مدرسه میشدند، با یکدیگر بازی میکردند، تا زمانی که وقتِ صُبحگاه برسد. در صبحگاه آنقدر به هم نزدیک میشدند که انگار سرهایشان به هم چسبیده بود! گاهی اوقات قبل از رفتن به کلاسها دستهای یکدیگر را میگرفتند و با هم ورزش میکردند.
بعد از صُبحگاه، بچّهها کلاسها را اِنتِخاب میکردند. در کلاسِ فارسی و ریاضی هر صفحه را که انجام میدادند، به صَـف میرفتند تا از معلّم اِمـضا بگیرند. در کلاسِ ژیمناستیک هم آنقدر بالا و پایین میپریدند که شبیهِ کانگورو میشدند! بَعضی از بچّهها در یک روز سه صَفحهی نگارش انجام میدادند و جُلو میرفتند.
بِـین هر زنگ یک زنگ تفریح بود. بچّهها به حیاطِ مدرسه میرفتند و حسابی بازی میکردند.
زنگ سوم که تمام میشد، نوبت به زنگِ ناهار میرسید. پسرها ظَـرفِ غَذایِـشان را که گرم شده بود، پیدا میکردند و در کنارِ دوستان خود غَذا میخوردند. بعد از خوردنِ ناهار، کسانی که مسئولِ سُفره بودند، سُفرهها را جَمع میکردند.
بعد از زنگِ آخر هم، بچّهها در مدرسه بازی میکردند و سپس به خانه میرفتند تا فردا دوباره به مدرسه برگردند!
آنچه خواندید، خاطرات روزهای خوبِ مدرسه بود که قرار است دوباره برگردد، یعنی امیدواریم دوباره مدرسهها باز شوند و همهی این اتّفاقات خوب را ببینیم و لذّت ببریم.
MShahab
۴ سال پیش
میثم علیزاده افشار
۴ سال پیش
یادش به خیر .
خیلی زود به آن روزها برمیگردیم.
سلمان نوروزی
۴ سال پیش
میثم علیزاده افشار
۴ سال پیش
سید محمد رحیمی
۴ سال پیش
میثم علیزاده افشار
۴ سال پیش
اگر کرونا برود اِنشاءالله
محمدسبحان محمدی
۴ سال پیش
میثم علیزاده افشار
۴ سال پیش
آره خیلی خوب بود.
اگر خدا بخواهد، سالهای بعد مدرسه باز خواهد بود.
امیرحسین مسعودی همت آبادی
۴ سال پیش
میثم علیزاده افشار
۴ سال پیش
آره یادش به خیر...
صدرا محمود رباطی
۴ سال پیش
میثم علیزاده افشار
۴ سال پیش
Amir Hossein Taherian Mobarakeh
۴ سال پیش
انشاالله این کرونا ی لعنتی خیلی سریع ریشه کن شود
میثم علیزاده افشار
۴ سال پیش
اِنشاءالله
محمد مهدی احمدی
۴ سال پیش
میثم علیزاده افشار
۴ سال پیش
خیلی زود به آن روزگار برمیگردیم.
اِنشاءالله
سبحان امیرعبدالهیان
۴ سال پیش
محمدحسین متقی نیا
۴ سال پیش
چقدر خوش می گذشت