دلنوشت

خمپاره های فاسد


خلاصه :

این کتاب نوشته داوود امیریان است.

این کتاب دارای ۲۱۵ صفحه است.

تصویرگری این کتاب به عهده امیر مفتون بوده است.

ناشر

ناشر این کتاب کتابستان معرفت است.

بخشی از کتاب

آقا ماشال کم مانده بود به گریه بیفتد،با صدایی لرزان گفت:

_خب من مادرمرده گفتم که حلیم پختن بلد نیستم،این لقمه ایه که تو واسه ام چاق کردی مرد حسابی.

حالا به جای گریه و عزا یه کم فکر کن یادت بیاد این طور موقع ها باید چکار کرد.فکر کنم ما یه چیز مهم جا انداختیم.زود باش فکر کن.

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.


پسران

دختران