رویدادهای عمومی

شب زمستانی با خانواده


خلاصه :

......

یک روز زمستانی با خانواده به پارک سر کوچه رفتیم ومن یک گوله برف زیرپالتو ام قایم کرده بودم بدون این که کسی بفهمد وان موقع ایکه به پارک رسیدیم من تابیایم که گوله برف را به پدرم پرتاب

kiss

heartکنم ودیدم که ان ها زرنگ تر از من بودند زود تر از من یک گوله برفی را که خیلی خیلی بزرگ بود را به من پرتاب کردheart

چه مطلب جالبی زهرا خانم!!

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

۶ سال پیش
مریم علی‌عسگری چه مطلب جالبی زهرا خانم!!
منم با نظر شما موافق هستم خانم علی عسگری

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

۶ سال پیش
مریم علی‌عسگری چه مطلب جالبی زهرا خانم!!
منم با نظر شما موافق هستم خانم علی عسگری

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

۶ سال پیش
خیلی مطلب عجیب وخوبی است??

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

پسران

دختران