محتوای درسی
معرفی
رودکی
تکلیف درس ادبیات
خلاصه :
تحقیق ادبی (رودکی)زندگی نامه
در زندگی نامه رودکی سمرقندی اینگونه آمده است که: ابوعبدالله جعفر بن محمد رودکی ، در یکی از روستاهای کوهستانی ناحیه ی رودک سمرقند، به نام ” بنج ” زاده شد. او دوران کودکی خود را در خانواده ای اهل فضل گذراند و از اولین روزهایی که قادر به فراگیری بود به مکتب رفت. هوش و نبوغ او، زبانزد اطرافیان بود و به خصوص در کودکی از حافظه ای قوی و ذوقی سرشار بهره داشت، به گونه ای که ۸ ساله بود که حافظ قرآن شد. رودکی موهبت آواز خوش را همراه با دیگر خصیصه ها در خود داشت و چون که طبع شعر و شاعری او نیز عیان شد، او را نوجوانی ممتاز از سایر همسالان خود نمود. آواز خوش، او را در دوران نوجوانی با خنیاگران و رامشگرانی آشنا ساخت که در دستگاه اینان نیز با آلات موسیقی آشنا شد و چنگ را به خوبی یاد گرفت و با بربط آشنایی کامل یافت و سرانجام توسط فردی به نام”بختیار” با دربار بخارا آشنا شد و به واسطه ی هنرهای چندگانه ای که می دانست امیران آل سامان را مجذوب خود نمود. در این بین نصرابن احمد سامانی، امیر خوش ذوق این سلسله ی سامانی که امیری شاعر دوست و ادب پرور بود، وی را گرامی داشت و او را سرور شاعران دستگاه سامانیان کرد. گفته شده که هدایایی که امیر نصرابن احمد و دیگر امرای سامانی به رودکی می دادند آنقدر فزونی گرفت که پس از مدتی، رودکی از جمله ثروتمندان شهر بخارا شد و در بین عامه ی مردم نیز، از جایگاه ویژه ای برخوردار شد. در برخی از نوشته ها آمده است که در دوران جوانی و میانسالی رودکی، وضع مادی او بسیار خوب بوده است، به طوری که ۲۰۰ غلام و کنیز داشت و این نشان دهنده ی عزت و مکنت شاعر بخارا در آن دوران می باشد. اما خوشی و لذت رودکی در ایام جوانی اوست. ولی در پیری معلوم نیست که به چه دلیل در پیری از همه چیز گلایه کرده است. شاید اموالش را به یغما برده باشند، شاید مورد غضب دستگاه سامانی قرار گرفته باشد و یا شاید علتش غروب و افول سامانیان باشد! تاریخ نگاران معتقدند که در سال های پایانی عمر رودکی بود که سرانجام نکبت کشتار باطنیان توسط امیر سامانی، گریبان حکومت را گرفت و بخارا دستخوش انقلابات درونی شد.
توضیحات در مورد رودکی
ابوعبدالله جعفر بن محمد بن حکیم بن عبدالرحمن بن آدم متخلص به رودکی و مشهور به استاد شاعران (زادهٔ ۴ دی ۲۳۷، رودک – درگذشتهٔ ۳۱۹، پنجکنت) نخستین شاعر مشهور پارسیسرای حوزه تمدن ایرانی در دورهٔ سامانی در سدهٔ چهارم هجری قمری و استاد شاعران این قرن در ایران است. در اشعار رودکی با باور به ناپایداری و بیوفایی جهان، اندیشه غنیمتشمردن فرصت، شادی و شادنوشی روبهرو میشویم. او در روستایی بهنام بَنُج رودک (پنجکنت در تاجیکستان امروزی) در ناحیه رودک در نزدیکی نخشب و سمرقند به دنیا آمد. رودکی را نخستین شاعر بزرگ پارسیگوی و پدر شعر پارسی میدانند که به این خاطر است که تا پیش از وی کسی دیوان شعر نداشتهاست و این از نوشتههای ایرانی عربینویس هم عصر رودکی- ابوحاتم رازی مسجل میگردد.ریچارد فرای عقیده دارد که رودکی در تغییر خط از خط پهلوی به خط فارسی نقش داشتهاست. از تمام آثار رودکی که گفته میشود بیش از یک میلیون و سیصد هزار بیت و نیز شش مثنوی بودهاست، فقط ابیاتی پراکنده به همراه چند قصیده، غزل و رباعی باقی ماندهاست. تعداد بیتهای باقیمانده از رودکی را ۱۰۴۷ بیت گزارش میکنند.
آثار
کامل ترین مجموعه عروض فارسی، نخستین بار در شعرهای رودکی پیدا شد و در همین شعرهای باقی مانده، 35 وزن گوناگون دیده می شود. این شعرها دارای گشادگی زبان و توانایی بیان است. زبان او، گاه از سادگی و روانی به زبان گفتار می ماند. جمله های کوتاه، فعلهای ساده، تکرار فعلها و برخی از اجزای جمله مانند زبان محاوره در شعر او پیداست. وجه غالب صور خیال در شعر او، تشبیه است. تخیل او نیرومند است. پیچیدگی در شعر او راه ندارد و شادی گرایی و روح افزایی، خردگرایی، دانش دوستی، بی اعتبار دانستن جهان، لذت جویی و به خوشبختی اندیشیدن در شعرهای او موج می زند. وی نماینده کامل شعر دوره سامانی و اسلوب شاعری سده چهارم است. تصویرهایش زنده و طبیعت در شعر او جاندار است. پیدایش و مطرح کردن رباعی را به او نسبت می دهند. رباعی در بنیاد، همان ترانه هایی بود که خنیاگران می خوانده اند و به پهلویات مشهور بوده است؛ رودکی به اقتضای آوازه خوانی به این نوع شعر بیشتر گرایش داشته، شاید نخستین شاعری باشد که بیش از سایر گویندگان روزگارش در ساختن آهنگها از آن سود برده باشد. از بیتها، قطعه ها، قصیده ها و غزلهای اندکی که از رودکی به یادگار مانده، می توان به نیکی دریافت که او در همه فنون شعر استاد بوده است. معرفی آثار تعداد شعرهای رودکی را از صدهزار تا یک میلیون بیت دانسته اند؛ آنچه اکنون مانده، بیش از 1000 بیت نیست که مجموعه ای از قصیده، مثنوی،قطعه و رباعی را در بر می گیرد. از دیگر آثارش منظومه کلیله و دمنه است که محمد بلعمی آن را از عربی به فارسی برگرداند و رودکی به خواسته امیرنصر و ابوالفضل بلعمی آن را به نظم فارسی در آورده است (به باور فردوسی در شاهنامه، رودکی به هنگام نظم کلیله و دمنه کور بوده است.)
آقاي مالكي
۴ سال پیش