رویدادهای عمومی
مهارت اجتماعي
خلاصه :
چند راه مهارت اجتماعيخجالت ، کمرویی و عدم توانایی ارتباط صحیح با دیگران میتواند زندگی اجتماعی و حرفهای ما را به مخاطره بیاندازد . با پیروی از این ۱۲ استراتژی ، میتوانیم مهارتهای اجتماعی خود را بهبود داده ، با اعتماد به نفس بیشتری وارد اجتماع شویم و ارتباطات موثری با دیگران داشته باشیم .
روش اول : مثل یک فرد اجتماعی رفتار کردن
نباید اجازه دهیم که اضطراب ، ما را عقب نگه دارد . وقتی تصمیم میگیریم مثل یک فرد اجتماعی رفتار کنیم ، همهی تلاشمان را خواهیم کرد تا با افراد جدید حرف بزنیم و وارد گفتگو با آنها شویم حتی اگر احساس هول شدن و دستپاچگی به سراغمان بیاید . شاید اینطور رفتار کردن در ابتدا سخت به نظر برسد اما به مرور زمان ، آسانتر و سریعتر میتوانیم مهارتهای اجتماعی خود را بهبود ببخشیم .
روش دوم : برداشتن قدمهای کوچک
گاهی مجبور میشویم در یک مهمانی شرکت کرده و یا زمانی را در بین جمعیت انبوهی از مردم سپری کنیم ؛ در این حالت باید از کم شروع کنیم . به عنوان مثال وارد فروشگاه میشویم و به فروشنده میگوییم “متشکرم” یا به رستوران میرویم و غذا سفارش میدهیم . با این روش میتوانیم انجام مکالمات کوتاه با دیگران را به شکل تدریجی تمرین کنیم .
روش سوم : پرسیدن سوالات باز
استفاده از سوالات باز یا Open-Ended Questions یک مهارت است و با یادگیری تکنیکهای طرح چنین سوالاتی ، میتوانیم در گفتگوهایمان با دیگران به آنها چراغ سبز نشان دهیم تا با شرح و تفصیل بیشتری صحبت کنند . این سوالات پاسخی فراتر از یک “بله” یا “خیر ” ساده دارند ؛ با پرسیدن این سوالات ، درها را گشوده و از دیگران دعوت میکنیم تا به گفتگو با ما ادامه دهند و از این طریق توجه آنها را جلب خواهیم کرد .
روش چهارم : تشویق دیگران به اینکه در مورد خودشان صحبت کنند
بیشتر مردم واقعا از اینکه در مورد خودشان صحبت کنند لذت میبرند مثلا سوال کردن در مورد حرفه ، سرگمی یا خانواده آنها .در مدتی که آنها در این مورد صحبت میکنند بهتر است با اشتیاق و علاقه به صحبتهای آنها گوش دهیم .
روش پنجم : تعیین هدف
میتوانیم اهداف کوچکی را برای خودمان تعیین کنیم . شاید مایل باشید یک مهارت خاص را تمرین کنید یا شاید هم بخواهید در فعالیتهای اجتماعی جامعهی خود شرکت کنید . از این طریق هدفمان را تعیین کرده و بر روی استراتژیهای بهبود مهارتهای زندگی اجتماعی خود کار خواهیم کرد .
روش ششم : تعریف کردن سخاوتمندانه از دیگران
تعریف کردن از دیگران ، چراغ سبزی برای ایجاد یک گفتگوی موثر با آنها است . وقتی از همکارمان بابت ارائهی خوب او در یک جلسه کاری یا از ماشین جدید همسایهمان تعریف میکنیم چنین رفتاری ، نشاندهندهی برخورد دوستانهی ما با آنها است.
روش هفتم : خواندن کتاب در زمینهی مهارتهای اجتماعی
کتابهای زیادی در مورد تقویت مهارتهای اجتماعی در بازار وجود دارد . فقط یک نکته مهم را باید به ذهن بسپارید که خواندن کتاب در زمینهی چنین مهارتهایی ، از ما یک کارشناس خبره نمیسازد ؛ بلکه باید بارها و بارها آموختههایمان را تمرین کنیم .
روش هشتم : تمرین رفتارهای خوب
رفتارهای خوب ، مسیری طولانی در جهت بهبود مهارتهای اجتماعی هستند . تمرین مودب بودن ، ابراز قدردانی و رعایت آداب صحیح غذا خوردن با دیگران نمونههایی از این رفتارها هستند .
روش نهم : توجه داشتن به زبان بدن خود
ارتباطات غیرکلامی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار هستند . اگر به تقویت زبان بدن خود توجه داشته باشیم میتوانیم در این نوع از ارتباطات نیز به شکلی موفق عمل کنیم . تلاش برای حفظ آرامش و برقراری ارتباط چشمی موثر با مخاطب ، از نمونههای توجه داشتن به زبان بدن در حین گفتگو و ایجاد ارتباط با دیگران است .
روش دهم : پیوستن به گروههای پشتیبان
در بسیاری از جوامع ، گروهایی برای کمک و حمایت از افرادی که تصمیم دارند مهارتهای اجتماعی خود را بالا ببرند تشکیل میشوند . این گروهها به افراد کمک میکنند تا بر خجالت ، کمرویی و اضطراب خود هنگام ارتباط با دیگران غلبه کنند ، مهارتهای جدید را بیاموزند و آنها را تمرین کنند .
روش یازدهم : آگاهی از خبرهای روز
وقتی از اخبار روز جامعهی خود و جهان مطلع باشیم میتوانیم حرفی برای گفتن با دیگران داشته باشیم . البته بهتر است از موضوعات بحث برانگیز و چالشی که باعث ایجاد اختلافات شدید با دیگران میشود دوری کرده و به جای آن در مورد خبرهای جذاب و مورد علاقهی خود و دیگران گفتگو کنیم .
روش دوازدهم : تشخیص و جایگزینی افکار منفی
وقتی در مورد تعاملات اجتماعی خود دارای افکار منفی باشیم ، این افکار میتوانند به پیشگویی محققکننده یا Self-fulfilling prophecy تبدیل شوند . پیش گویی محقق کننده به آنگونه از پیشبینی گفته میشود که بعد از آنکه اعلام یا صادر میشود خودش شرایطی ایجاد میکند که باعث میشود همان پیشگویی به حقیقت بپیوندد.
کسی که به طور کلی خوشبین است و دیگران را انسانهایی خوب میداند و انتظار دارد از مردم برخورد خوب ببیند، احتمالاً با خوشرویی با مردم برخورد میکند و در نتیجه از آنها برخورد خوب و خوش اخلاقی میبیند. یا کسی که خود را خوش شانس میداند، بیشتر در رقابتهای مختلف شرکت میکند و در نتیجه، احتمال برنده شدنهایش بیشتر میشود.
به عنوان مثال وقتی کسی که فکر میکند “من واقعا بی دست و پا هستم و باید از رفتارم شرمنده باشم “ به دلیل همین افکار منفی خود وقتی در یک مهمانی شرکت میکند در گوشهیی جدا از دیگران مینشیند و در نتیجه شانس آشنایی با افراد جدید و گفتگو با دوستانش را از دست خواهد داد .
اگر این افکار منفی را تشخیص دهیم میتوانیم آنها را با افکار واقعی و مثبت جایگزین کنیم . به عنوان مثال به خودمان بگوییم “من این توانایی را دارم که شروع کنندهی یک گفتگو باشم . من میتوانم با افراد جدید ملاقات کنم “.