دلنوشت

اژدهای دریایی

داستان ماجراجویی بزرگ- قسمت ششم- اژدهای دریایی

قسمت ششم


خلاصه :

ما۱۲۲دروز در دریا بودیم

--ما 122روز دردریا بودیم،اما  به چیزی نرسیدیم .

-- وای وای طو فان!

-نه این طوفان نیست!

--پس چه هست؟

-این  اژدهای دریایی است!!!!

--ممممممممااااااااامممممممممممماااااااااااننننن! 

--اما مارا نمی خورد!

چرا ؟

چون او با من دوست است!

-آخیش

--اما از ما سوال می پرسد!

-خوب

--- آن چیست که چهار پا دارد دو چشم دارد دو دست دارد؟

-کلاغ

---نه

--ماشین

---آفرین

---حالا میتوا نید بروید

 

۳ سال پیش
عالی بود

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

آفرین عالی بود

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

۳ سال پیش
عالی

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

عالی بود مگه با آن دوست نبودی پس چرا از شما سوال پرسید؟؟

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

۳ سال پیش
زنظرات شما پيرامون اين مطلب:

مهدی رضایت
نظرات شما پيرامون اين مطلب:

مهدی رضایت

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.


پسران

دختران