دلنوشت

دانشمند کاشف

دانشمندان۱

ابوریحان بیرونی


خلاصه :

زندگی نامه ی ابوریحان بیرونی

تولد 

 

ابوریحان در یک خانوادهی شلوغ وپرسرصدا به دنیا آمد. پدرش کشاورز بود و در مزرعه کار می کرد. خودش گفته از پدربزرگش هیچ خبری ندارد. می گویند منظورش این بوده که از خاندان های بزرگ و دهقان ها واشراف نبوده است.اسم برادرها و خواهرهایش را درکتاب ها ننوشته اند، ولی فکر می کنید ما کم می آوریم؟ نخیرهم !اسمشان را خودمان می سازیم! برادرها : ابوتره ، ابو گشنیز ، ابو سیر و خواهرها : ام سنبلیله ، ام پونه و.... تازه اسم برادر ته تغاری ، پیازچه و خواهر کوچکش ترخون بوده است. ترخون را در خانه{ تلخون }صدا می زدند. هنوز هیچ چیز نشده، اختلاف بین دانشمندان شروع شد. بعضی می گویند:بیرونی اسم جایی بوده. بعضی دیگر می گویند: نخیر هم! بیرون یعنی بیرون خوارزم! به هر که از بیرون خوارزم می آمده، می گفته اند: بیرونی. فامیل همه ی کسانی هم در شهر بوده اند {درونی} بوده! بعضی از ضددانشمندها گفته اند چون بیرونی در کودکی دائم به بهانه های مختلف از کلاس بیرون می رفته، اسمش را بیرونی گداشته اند. ولی شما بشنوید و باور نکنید.

بین خودمان باشد ، شاید هم نباشد

ابوریحان به اندازه ی یک وانت کتاب نوشته ، ولی حتی یک دفترچه هم درباره ی زندگی خودش هم ننوشته{واقعا که!} ولی ما که قرار نیست تسلیم بشویم. هرجا چیزی نبود از خودمان می نویسیم.

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.


پسران

دختران