بمب کاغذی و موشک های ایرانی!

پیش دبستان یک میزان

خلاصه :

پرواز موشک های همدلی بر فراز پیش دبستان و شلیک بمب ها کاغذی در روزهای عید

در این گزارش به شرح فعالیت های دو هفته گذشته پیش دبستان یک می پردازیم.
هفته هایی پر از جشن و و شادی...
بخاطر اعیاد شعبانیه و مبعث و مناسبت های این روزها برنامه بر این بود که فعالیت ها به گونه ای باشد که بچه ها احساس متفاوت بودن این روزها و حس عید بودن این ایام را داشته باشند
از پارک و جشن گرفته تا ساخت موشک و بمب کاغذی...
در کنار آنها به فعالیت های مهارتی نظیر انجام کاربرگ و گره زدن طناب نیز پرداختیم.
شرح فعالیت های انجام شده را به نظر شما بزرگواران می رسانیم؛

کاربرگ
در یکی از زنگ ها به انجام کاربرگ پیدا کردن اشکال در تصاویر پرداختیم که بسیار به افزایش دقت و تمرکز و حافظه دیداری نوآموزان کمک می کند.
کاربرگ به صورتی بود که بچه ها باید در یک تصویر شلوغی از دایناسور و موش ها، 10 شیء را که در بالا مشخص بود پیدا کنند و دور آنها خط بکشند.

ساخت موشک
در این فعایت هدف اصلی انجام فعالیتی جذاب و فرآیند محور به صورت گروهی بود که نوآموزان تمرین انجام پروژه در کنار یکدیگر را داشته باشند.
خوب دیدن و خوب گوش دادن به معلم و تکرار آنچه دیده و شنیده و تمرین تا کردن مقوا (افزایش مهارت دست ورزی) و تزئین و رنگ آمیزی موشک خود و هم گروهی شان و در نهایت پرتاب و پرواز آن.
هر معلم مسئول سه گروه 2 نفره بود و به عنوان مشاور به گروه ها راهنمایی می داد و اعلام گردید که شما صاحب کارگاه ساخت موشک های (هواپیماهای) خود هستید. طبیعتا به دلیل سخت بودن فرآیند، معلم قسمت اصلی ساخت را پیش می برد و بچه ها در قسمت تا زدن و رنگ آمیزی آن سهم بیشتری داشتند

تماشای انیمیشن "بچرخ تا بچرخیم"
این انیمیشن که بسیار زیبا و در عین حال بسیار هنرمندانه به موضوع مقابله با زورگویی و استکبارستیزی پرداخته است همراه با توضیح و تحلیل برای بچه ها به تماشا درآمد.
آقای سام و بچه های او که نماد انسان زورگو و مستبد بودند مردم یک دهکده را به خاطر نداشتن علم ساخت چرخ چاه مورد اذیت قرار می دادند و آنها را از داشتن آب محروم می کردند.بچه های آقای سام نیز بچه های آبادی را از داشتن اسباب بازی های جذابی مثل فرفره محروم می کردند و بچه ها تصمیم گرفتند که خودشان آنها را بسازند و مردم دهکده نیز با راهنمایی و هدایت بزرگ دهکده که پیرمردی شجاع و با تدبیر و دشمن شناس (نمادی از رهبر) بود توانستند آنچه که می خواستند را بسازند و بر آقای سام و دارو دسته اون غلبه کنند و چرخ چاه بسارند و روستای خود را آباد کنند.

کتاب خوانی و کتاب خانه
امسال سعی گردیده کتاب و اهیمت خواندن آن برای بچه ها بسیار گفته شود و در زمان هایی که فرصت مناسب باشد کتاب خوانده شود و آنها برای بردن این دوست بی زبان تشویق شوند.این هفته نیز تعدادی کتاب جدید به کتابخانه اضافه گردید.

بمب کاغذی
به مناسب اعیاد شعبانیه به وسیله اشیاء دورریختنی با بچه ها بمب کاغذی درست کردیم.
اینکه بدانیم می توانیم از همه چیز حتی دورریختنی ها وسیله بسازیم پیام های بسیار خوبی برای بچه ها دارد. اینکه همه چیز را به راحتی دور نریزیم. اینکه فکر کنیم با شیء بی ارزشی از نظر دیگران می توانیم اسباب بازی بسازیم که از آن لذت ببریم. اینکه کاغذ ها حتی اگر نوشته شده هم باشند باز قابل استفاده و مهم هست. اینکه خلاق باشیم و فکر کنیم و خلاقیت به خرج دهیم...
ده ها پیامی بود که این فعالیت برای نوآموزان داشت.در آخر باهم شلیک کردیم و کاغذ های ریز شده را به هوا پرتاب کردیم.این فعالیت به دلیل استفاده از قیچی (به صورت مداوم) برای نوآموزان از جهت تقویت مهارت دست ورزی بسیار موثر بود طوری که هرچه بیشتر قیچی می کردی و کاغذ های ریز تری داشتی طبیعتا بمب پُر تر و با عملکرد بهتری داشتی.

بازی فکری و بازی آزاد
در یکی از زنگ ها بچه ها با اسباب بازی های خود و مدرسه به صورت آزادانه باهم بازی کردند. در کنار این به آنها بازی های فکری که دوست داشتند داده شد تا در کنار دوستانشان به انجام آن بازی ها بپردازند.

گره زدن
در اختیار همه نوآموزان تکه ای طناب داده شد که دوباره گره زدن و باز کردن آن تمرین گردد و برای بچه ها این فعالیت مرور گردید.این فعالیت نیاز به تمرین بیشتری دارد که یک سری از نوآموزان که مهارت کمتری در این زمینه دارند باید در منزل آن را تمرین نمایند.

پارک
در یکی از روزها با بچه ها به پارک رفتیم و کلی باهم تاب و سرسره بازی کردیم و لذت بازی در پارک در کنار دوستانمان را چشیدیم.

جشن و بازی های چند نفره
در یکی از زنگ ها بچه ها انتخاب و برای انجام بازی های مختلف جلوی دوستانشان قرار می گرفتند (بازی های اِستیجی)
تکرار جمله - بازی خرچنگ! و ... از جمله این بازی ها بود که بسیار برای بچه ها جذاب بود.

بازی بادکنک به پا
یکی از بچه ها پیشنهاد انجام بازی ای را داد که سال قبل آن را انجام داده بودیم.به پای مخالف بچه ها بادکنک بستیم و بعد از اعلام مربی قرار شد بادکنک های همدیگر را بترکانیم!
بعضی فقط فرار کردند و بعضی هم فرار و هم حمله! و در آخر بعد از کلی دویدن بادکنک همه ترکید و همه باهم گفتیم که هدف برد و باخت نبود و نیست و قرار است فقط از بازی ها لذت ببریم.
در کل هر زمان در هر فعالیتی نوآموزی با توجه به روحیات خود علاقه به شرکت در فعالیتی را نداشته باشد از طرف مربیان فعالیت برای او جایگزین می شود. مثلا به جای بازیکن، داور می شود یا گزارشگر!

اتاق بازی
در یکی از زمان ها بچه ها به اتاق بازی رفتند و به بازی ترامپولین که محبوب آنهاست و استخر توپ پرداختند.بالا و پایین پریدند و شعر میریم بالا بالاتر را باهم زمزمه کردیم.

اردوووووو
روز چهارشنبه بچه ها به شهربازی صبامال برده شدند.
از شعر میریم اردو در اتوبوس شروع کردیم و بازی در شهر بازی و ..... و در پایان از خستگی در اتوبوس ها خوابیدیم! (البته بعضی از بچه ها خوابیدند و بعضی دیگر هنوز شارژ داشتند!)
در آنجا در اختیار هر نوآموزی یک کارت داده شد و آنها می توانستند به انتخاب خود 6 بازی از بین ماشین برقی، سینما سه بعدی، سفینه، کشتی پرنده و ... انتخاب کنند و بازی نمایند.