آموزش
انواع
"ی"
خلاصه :
«ی» وحدت: (یکی بودن را میرساند و در واقع صفت شمارشی یک است) پارچه متری ۱۰۰۰ ریالاقسام «ی»
- «ی» وحدت: (یکی بودن را میرساند و در واقع صفت شمارشی یک است) پارچه متری 1000 ریال
- «ی» نکره (ناشناس بودن را میرساند): مردی از میان مردم پیش آمد.
- «ی»مصدری (با افزوده شدن به اسم یاصفت واژهی مشتق با مفهوم مصدر میسازد): پادشاهی،خوبی
- «ی» شناسه (ضمیر دوم شخص مفرد): تو آمدی، تو میروی
- «ی» نسبت (با افزوده شدن به اسم،صفت نسبی میسازد): رنگ آسمانی،آداب و رسوم قدیمی
- «ی» رابطه (فعل ربطی در جملاتی که فعل گذرا به مسند دارد و نهاد آنها دوم شخص مفرد است): تو باهوشی
- «ی» فاعلی (صفت فاعلی میسازد): مرد چنگی (چنگنواز
- «ی» مفعولی (صفت مفعولی میسازد) تیر پرتابی (پرتاب شده)
- «ی» زاید (به دلیل وجود صفت شمارشی یک یا یکی، زاید به نظر میرسد) یکی تازیی برنشسته سیاه
- «ی» شرط و جواب شرط (در جملاتی که با حرف شرط اگر همراه است) اگر غم اندک بودی، چه بودی؟!
- «ی» لیاقت (با افزوده شدن به مصدر ساخته میشود) لباس پوشیدنی
- «ی» بَدَل از کسره (اگر کلمهای به مصوتهای «ا، و، ه (-ِ)» ختم شود و مضاف یا موصوف شوند؛ به جای نقشنمای اضافه _-ِ)،از «ی» استفاده میشود که آن را «ی میانجی» هم میگویند: خدای من، موی سفید، خانهی ما
- «ی» استمرار (در قرون گذشته در افعال ماضی استمراری به جای «می» یا «همی» در انتهای فعل آورده میشد): گفتندی (میگفتند)، او آمدی (او میآمد)
- «ی» تحقیر یا تصغیر در کنار «ی» تعظیم:
دل من نه مرد آن است که با غمش برآید/ مگسی کجا تواند که بر افکند عُقابی