آموزش
۲
کتاب و کتاب و کتاب...
خلاصه :
اهمیت کتابخوانی
از گذشته دور کتاب به عنوان یکی از ابزارهای آموزشی مورد توجه بوده است و اولیای دین نیز به پدیدآوردن آثار علمی و فرهنگ مکتوب توصیههای مهمی داشتهاند. امروزه نیز حاصل از تفکر و تجربههای اهل اندیشه و معرفت بوسیله کتاب در دسترس همگان قرا رمیگیرد و کتاب خانهها، کانونها و همایش صاحبنظران و گلستان پرطراوت صاحبان معرفت است.
اما درحال حاضر کتاب و کتابخوانی چه موقعیتی در کشور ما ایران دارد؟
این سؤالی است که همه آنهایی که دغدغه توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و در یک کلام آرزوی رشد و کمال این کشور را در دل دارند، باید پاسخی اساسی برای آن پیدا کنند. تجربه جهانی نشان می دهد که رشد و توسعه تمدنها، ریشه در رشد فکری و فرهنگی هر جامعه دارد و بدون رشد فرهنگ کتابخوانی در جوامع، نمی توان به رشد هیچ تمدنی دل خوش کرد. باید تأکید کرد که علیرغم رشد رسانه های گوناگون جمعی تاکنون هیچ رسانه ای نتوانسته است نقشی را که کتاب در رشد تمدنها داشته است، ایفا نماید.
گرچه کشورهای درحال توسعه نزدیک به 80درصد جمعیت جهان را تشکیل می دهند، اما کمتر از 30درصد کتابهای مصرفی جهان را تولید می کنند و کمتر از این نسبت نیز به کتابخوانی مشغول هستند، این در شرایطی است که کشورهای پیشرفته یا توسعه یافته که حدود 20درصد جمعیت جهان را تشکیل می دهند، 70درصد کتابهای مصرفی جهان را تولید می کنند. تاوان این تفاوت و فاصله را آیا جز کشورهای درحال توسعه باید بپردازند؟
هدف خلقت:
«اِقرَاء بِاسمِ رَبِّک الَّذی خَلَق». «بخوان»، این اولین گفته خدا با حبیبش است. «بخوان» تا هدف خلقت به دست آید، تا دین خدا استوار شود، تا آفرینش به هدف خود برسد، بخوان که کتاب، برترین معجزه جاوید آفرینش است. روز کتاب و کتابخوانی بر شما پیروان کتاب آسمانی، قرآن مبین مبارک باد.
نقش و اهمیت کتاب و کتاب خوانی:
اهمیت کتاب و کتابخوانی این است که با نهادینه کردن عادت به مطالعه در همه تفکرات و اندیشهها و دلها اقدام تا با همگانی کردن شور، شوق و عشق به کتاب و کتابخوانی که آن در جامعه استمرار داشته باشد. اما جای تاسف دارد که عادت به مطالعه جایگاهی در رشد همه جانبه در همه سطوح اجتماع ما پیدا نکرده است. و هنوز که است عدهای از خواندن سرباز میزنند که میبایست در پیشگیری از توسعه و گسترش بیشتر این آفت بمنظور رشد و اعتلای فرهنگ عمومی کوشش و تلاش زیادی نمود. و این معضلهء بزرگ را با جدیت و سخت کوشی هر چه تمامتر از جامعه دور کرد و حالا موقعی آن شده است که همه انگیزهها و موانعی که به هر دلیل در زمینه کتاب و کتابخوانی ایجاد شده است کنار رانده و با یاری، کمک، مردانگی و اراده قاطع تصمیم شکستناپذیری گرفته و نسبت به احیای کتاب و کتابخوانی اقدام کنیم.
اهمیت کتاب هنگامی که روح به معنی اینکه در پیکره هنر دمیده گردد و معنویت به شکل هنری ارائه میشود درجه تاثیرگذاری و ماندگاری آن به شدت روبه فزونی میرود و پرداختن به اصولی از مسایل فرهنگی کشور از جمله مسئله کتابخوانی و راه حلهای جهت رفع معضلات، تنگناها و مشکلات آن، اگرچه اموری است که نیازمند همت همگانی میباشد ولی بخشهای دولتی مسئول آن هستند و میبایست در راه آن سرمایهگذاری نموده و با بصیرت و قدرت نظارت لازم بر مسایل فرهنگی داشته باشند و آن را سر و سامان دهند و دستگاههای دولتی ادارهکنندهی کشور میبایست با پیشتازی کسانی را که دارای تفکر و اهل قلم هستند ترغیب نمایند تا به مطالعه و تحقیق دست زده و حاصل و نتیجه تلاشهایشان را در معرض استفاده کننده و همگان بگذارند و از این طریق میتوان فرهنگ جامعه را به پویایی و بالندگی رساند.
تجزیه و تحلیل از کمیت کتاب نقش آن را کمرنگ میکند که باید مستقیماً نویسنده را وارد عمل نمود، نویسندهای که با خواندن کتاب آغاز مینماید و از اول نویسندگی دانشی را نداشته و با مطالعهی بیشتر به نویسندگی دست یافته است و او فردی کاملا خاصی میباشد.
در موقع تبلیغ و تمجید کتاب و کتابخوانی میبایست مسئولیت عرضهکننده و پدیدآوردگان کتاب که دارای اهمیت و مسئولیت سنگینی بودهاند اشاره نمود. واقعا کسانی که برای غذای روان و اندیشه نسبت به تهیه و توزیع کتاب میپردازند باید بداند که درباره خدمت به اینگونه کارها فایده داشته و همچنین دارای پاداش بزرگی است.
پیامی که در نمایشگاه کتاب درباره اهمیت و لزوم کتابخوانی میباشد ضرورت دارد و باید اهمیت آن را در نظر گرفتن جهت بالابردن شکوفایی بیشتر استعدادهای توانمند که برای درک و فهم عمیق حقایق همگانی با تحولات علمی و فنی، غنا ساختن آن و سازماندهی بر تلاشهای فرهنگی و ایجاد نظام اطلاعرسانی منسجم و توانمند ضرورت دارد و بر بهرهوری آن در نمایشگاههای کتاب به بازدهی و افزایش آنها کمک میکنند.
هرگاه ضرورت کتابخوانی و اهمیت آن برای همگان تفسیر و تعبیر گردد در آن صورت در هیچ جای نباید فردی یافت شود که با مطالعه بیگانه باشد و در هیچ مکان و زمانی نباید وجود داشته باشد مگر نقش محدودی که کتاب درآن نادیده انگاشته شود.
راهها و شیوههای کتاب و کتاب خوانی:
برای ایجاد جذب و جلب افراد به مطالعه راههای میباشد تا آنها را به کتاب و کتابخوانی ترغیب و تشویق نمائید که در این مقاله به تعدادی از شیوههای که در راغب کردن مردم به مطالعه را سبب میگردد بیان نمائیم؛ و آن روشها عبارتند از:
برگزاری مسابقات کتابخوانی و خلاصهنویسی کتابها میتوانند گرایش افراد را به مطالعه منجر کند و این گونه مسابقات باید از روی اصول و سنجیده برگزار شود که این زمینهساز عدهای زیادی از افراد به مطالعه خواهد شد.
با گزیدهنویسی و خلاصهسازی تعدادی از کتب حجیم و قطور مردم را به مطالعه ترغیب کرد که اغلب به خاطر گرفتاری و نداشتن فرصت کافی از مطالعه باز میماند، وقتی که آثار خوب، مفید و ارزنده خلاصه گردد میتواند، رغبت بعضی از افراد به مطالعه را افزایش داده و در آن امر کتاب و کتابخوانی موثر باشد.
فراهم کردن امکانات و فرصتهای مطالعاتی برای کودکان و نوجوانان که نیاز به کمک دارند علاوه بر کوشش و تلاش خود آنان نیاز به تلاشها و برنامهریزی و مشارکت حساب شده مربیان دارند جهت تشویق و ترغیب آنها به مطالعه باید نسبت به تهیه و خرید کتاب آنها را همراهی کرد و جهت بازدید به نمایشگاهها و فروشگاههای کتاب و یا هدیهی کتاب، آنها را راغب نمود و به کودکان قبل از دبستان باید اهمیت داد که میتواند با گرفتن هدیهی برجستهای از اولیا و مربیان، علاقه کودکان را به کتاب و کتابخوانی تعیین و تثبت کرد و آنها را به این راه کشاند.
برای ترغیب و علاقمند کردن کودکان به کتاب و کتابخوانی این است همانطور که بزرگترها مطالعه مینمایند میتوانند کتابهای کودکانه را گزینش کنند، و در فرصتهای که کاری ندارند برای کودکانشان آنها را بخوانند که این کار سبب کتابدوستی و علاقمندی به کتابخوانی میشود، و این عشق به تدریج در وجود کودک نهادینه میگردد.
کتابهای تازه و جدیدی به مجموعهای کتابخانهها باید افزود که این امر گوارا و دلنشین بوده و حیات و پویایی کتابخانه را تامین و تضمین میکند، و با فزونی بخشیدن به طالبان دانش و بینش آنها را ترغیب نمود، هرگاه امکانات لازم و ضروری را به کتابخانه ندهند آن کارائی خود را از دست میدهد و قدرت جذب عضوهای جدید را ندارد و اعضا و مراجعین که قبلا داشته رو به کاهش میگذرد بدینوسیله همواره باید کتابخانهها را از لحاظ کتاب تقویت کرد.
میبایست با برداشتن گام موثری که مردم را به طرف کتاب و کتابخوانی ترغیب نمود و آنها را به سوی کتاب و کتابخوانی سوق داد، گامی ارزشمند و تلاشی بزرگی در این زمینه برداشت، و با یافتن چنین راههای از قبیل برگزاری نمایشگاههای دایمی کتاب، مسابقه کتابخوانی همراه با اختصاص جوایز برای کتابخوانها. و همچنان برای تلاش بیشتر در این مسیر، باید وسایلی را از کارهای اساسی و ارزنده، مفید و ثمر بخش، فراهم کرد.
یکی ازعمدهترین و بهترین راههای افزایش اطلاعات عمومی، مطالعه کتاب میباشد که همین زمینهساز گامهای بعدی برای رفع نیاز میباشد و به گونه مطلوب آنها را به قلهی پیشرفت در همه زمینههای مادی و معنوی میرساند.
اگر بتوان مردم را با هر ترتیبی که میباشد به کتاب و کتابخوانی تشویق و ترغیب کرد و استعدادهای که در جامعه میباشد شناسایی کرد، میتوان به توسعه و پیشرفت کشور و جامعه امیدوار بود. و اینک نتیجه میگیریم اگر فرهنگ کتاب و مطالعه در جامعهی ما رونق پیدا کند و علاقمندان زیادی به آن رو آورند باعث توسعه و گسترش کشور و سرفرازی ملت و جامعه خواهد شد.
هم صحبتی با کتاب:
کتابها نه فقط مرکّبی بر کاغذند، بلکه گویندگانی هستند که با شنونده خود سخن میگویند. کتابی که از سرزمین وحی و خانه دل ائمه(ع) و چشمان رازدار مؤمنان سخن بگوید، تو را به خیر و برکت و نور میکشاند و کتابی که از خانه سیاه دل ابلیس و سرزمین متعفن خودخواهی و دنیاگرایی حرف بزند، تو را به بلا و تباهی خواهد کشاند. امام جواد(ع) میفرماید: «هر کس سخن گویندهای را با اطمینان به او بشنود، گویا او را پرستیده است؛ اگر گوینده الهی باشد، خدا را پرستیده و اگر گوینده از زبان ابلیس سخن بگوید، ابلیس را پرستیده است.»
جدّی تر فکر کنیم:
بهار، همیشه خیلی زود میگذرد. بهار جوانی هم به یک چشم بر هم زدن از دست میرود، امّا همان مدّتِ کوتاه سرمایه همه زندگی است. کمی جدّیتر فکر کنیم تا این سرمایه به بطالت نگذرد. کتابها مثل نسیم بهاری روح و روان انسان را طراوت میبخشد، زلال دانش که در کتاب موج میزند، تشنگیِ جان را سیراب میکند و در سایهسار هم صحبتی و همدمی با کتاب، وجود انسان آرامش را حس میکند. اگر کتاب از خوبیها، زیباییها و راستیها بگوید، درخت زندگی، پربار و محکم خواهد شد.
مطالعه، فقط خواندن نیست، رفتن یک راه است، پا به پای جملات، دست در دست کلمات و لمس نزدیک همه آنچه در کتاب است. کتاب خواندن هنر است.
کتاب بیانگر شخصیت:
کتابها پنجرههایی درون آینه تمام نمای ذهن نویسندگانشان هستند و بوستانهایی که از چهره دستی باغبانان نشان دارند. امیر مؤمنان؛ علی(ع) میفرماید: «کتابُّ الرَّجُلِ عُنوانُ عَقْلِهِ وَ بُرهانُ فَضْلِهِ؛ نوشته آدمی، نشان عقل و نشاندهنده میزان فضیلت اوست»
تبعیض جهانی در کتابخوانی:
کشورهای اروپایی حدود 15درصد جمعیت جهان را در خود جای داده اند، اما در سال 1990 بیشتر از نصف کتابهای مصرفی جهان را تولید کرده اند، آیا معنای این، نیازمندی جهان به اروپا در تولید و انتشار کتاب نیست؟
اروپا در سال 1991 به ازای هر یک میلیون نفر جمعیت خود، 802عنوان کتاب منتشر کرده است، اما در قاره آسیا در همین سال به ازای هر یک میلیون نفر آسیایی 70عنوان و در قاره آفریقا به ازای هر یک میلیون نفر آفریقایی فقط 20عنوان کتاب منتشر شده است.
مشکل کتاب در جهان سوم، تنها به کمبود تولید و نشر کتاب محدود نمی شود، مشکل اساسی این است که حتی اگر کتاب های زیادی هم در این کشورها منتشر شود، میزان افراد استفاده کننده از این کتابها “کتابخوانها” بسیار پایین است.
کتابخوانی در ایران:
اما موقعیت ایران در زمینه نشر کتاب و کتابخوانی چگونه است؟ در کشور ما هر سال چه تعدادی کتاب جدید منتشر می شود و میزان کتابخوانی چگونه است؟
اگرچه درمورد میزان کتاب منتشر شده در ایران می توان به آمار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تکیه کرد، اما در زمینه کتابخوانی متأسفانه هیچ مطالعه جدی تاکنون صورت نگرفته است و دیدگاه های متفاوتی دراین زمینه وجود دارد.
عده زیادی از چهره های شاخص فرهنگی کشور معتقدند که درصد کتابخوان و کتابخوانی در جامعه کاهش یافته است و تحلیل های گوناگونی برای این موضوع ارائه می کنند، اما کارشناسان و مدیران وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چنین اعتقادی ندارند و معتقدند که رشد و افزایش میزان کتاب های منتشر شده در دو دهه گذشته نشان می دهد که هم میزان تولید کتاب و هم تعداد کتابخوان در ایران افزایش یافته است.
“محمدجواد مرادی نیا” مدیرکل مراکز و روابط فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دراین رابطه می گوید:
1- یک ذهنیت بسیار قوی در جامعه ما وجود دارد و آن این است که میزان وسرانه کتابخوانی در کشور ما بسیار پایین است؛ سؤال من این است که ما براساس کدام تحقیق و نظرسنجی علمی به این نتیجه رسیده ایم، اگر این موضوع صرفاً یک برداشت شخصی است، می توان درمورد خیلی از مسائل این برداشت ها را مطرح کرد، ولی این برداشت ها منطبق بر واقعیت نیستند. آن چیزی که ما داریم از نزدیک می بینیم این است که هرسال و هرماه بر میزان تقاضای چاپ کتاب از سوی نویسندگان و ناشران اضافه می شود، معنی این کار این است که اگر این کتاب ها متقاضی نداشته باشد، باید عرضه هم کاهش پیدا کند درصورتی که عرضه کتاب افزایش پیدا کرده است.
در سال 1382 حدود 40هزارعنوان کتاب منتشر شده که این رقم چندین برابر رقم کتاب های چاپ شده در سال های اول انقلاب است.
این یک پارامتر خوبی است که نشان می دهد ما رشد کتابخوانی داشته ایم یا نه؟
مرادی نیا می افزاید:
2- نکته دوم این است که جامعه ای که روزبه روز میزان افراد باسواد آن افزایش پیدا می کنند و سطح تحصیلات رشد جهشی دارد، به صورت طبیعی نیازش به کتاب و کتابخوانی بیشتر می شود. میزان باسوادان ما را در اوایل انقلاب با حالا مقایسه کنید، همچنین تعداد دانشجویان، دانش آموختگان سطوح عالی را مقایسه کنید، اینها لاجرم نیازمند مطالعه کتاب های گوناگون و حتی کتاب های غیردرسی هستند، دانشجویان رشته های مختلف مانند علوم اجتماعی، روانشناسی و تاریخ حتماً برای افزایش معلومات خود یک ارتباط نزدیک با کتاب های درسی و غیردرسی برقرار می کنند.
3- نکته سوم این است که شواهد و قرائن نشان می دهد که مردم جامعه با افزایش معلومات عمومی خود، علاقه مندی بیشتری به مطالعه نسبت به قبل نشان می دهند. مطالعات مردم در زمینه های بهداشت عمومی (که مستقیماً با سلامتی آنها ارتباط دارد)، روانشناسی، خودشناسی، خداشناسی و مطالعات دینی به صورت چشمگیری افزایش پیدا کرده است. به همین دلیل سطح دانش عمومی جامعه ما افزایش قابل توجه ای کرده است. اینها باعث شده که مردم درمورد موضوعات مهم اجتماعی و عمومی که با سرنوشت خود و جامعه ارتباط پیدامی کند، حساسیت بیشتری نشان دهند و از موضع آگاهی اتخاذ موضع کرده و یا تصمیم گیری نمایند، مثلاً در انتخابات مجلس یا ریاست جمهوری یا سایر مسائل مهم شاهد واکنش، موضع گیری منطبق بر علم و آگاهی مردم هستیم. اینها اگر شاهدی بر افزایش مطالعه مردم نیستند پس چه نامی می توان بر آنها گذاشت؟
کتاب خوانی اجباری و کتاب خوانی آزاد:
شکی نیست که آمار و ارقام کتابهای چاپ شده در سال های اخیر و مقایسه آن با سال های گذشته حکایت از افزایش تعداد عناوین کتابهای منتشر شده در سال های اخیر دارد، اما دو نکته اساسی در این زمینه وجود دارد که نباید نسبت به آن بی توجه بود:
نکته اول این است که باید توجه داشته باشیم که بسیاری از کتابهای منتشر شده کتابهای درسی دانش آموزان یا دانشجویان است و چاپ و نشر و خرید آنها حکایت از علاقه مندی مردم به مطالعه کتاب نمی کند.
نکته دوم میزان مطالعه آزاد است که شواهد گوناگون حاکی از کم علاقگی به مطالعه کتاب آزاد در کشور است. امروز مردم ما نه تنها نسبت به خواندن کتاب به صورت آزاد خیلی بی توجه هستند، بلکه میزان رغبت به مطالعه روزنامه هم در کشور ما پایین است.