مقالات

سلسله مقالاتِ مقایسه ی الگوهای آموزشی رایج با رویکرد مدارس میزان :

رویکرد رجیو امیلیا و روشِ میزان (بخش اول)

Reggio emilia & Mizan educational


خلاصه :

نوشته هایی که از شباهت ها و تفاوت های یک روش آموزشی جهانی با روش میزان می گوید.

در این مقاله و مقالات بعدی سلسله مطالبی با موضوع مقایسه ی رویکردهای آموزشی رایج در دنیا و روش میزان منتشر می شود. منبع اصلی این مطالب، کتاب «رویکرد های آموزشی» اثر استاد ناصر یوسفی و کتاب «نگاهی بر روش میزان» اثر آقایان استاد حمید دادگسترنیا، محمدجواد علی اکبریان و حسین رحیمی است.


آشنایی با الگوی رجیو امیلیا

الگوی رجیو امیلیا یکی از الگوهایی است که منطبق با سیستم یادگیری مشارکتی در نظریه یِ انسان گرایی شکل گرفته است و نتایج درخشانی نیز از سال 1945 میلادی تاکنون ارائه داده است. اولین بار که منطقه یِ رجیو امیلیا (در شمال ایتالیا) مطرح شد، در زمان جنگ جهانی دوم بود. در این سال ها معلمی توانا و دلسوز به نام «لوریس مالاگازی» مسؤولیت هماهنگی برنامه های آموزشی کودکان از کودکستان تا دوران دبستان را به عهده گرفت و موفق شد به یاری همکارانش برنامه های متنوع و مناسبی را برای دانش آموزان مدون و اجرا کند. پس از پایان یافتن جنگ و بازگشت جوانان، حرکتی که مردم منطقه برای آموزش فرزندانِ شان شروع کرده بودند نه تنها پایان نیافت بلکه موجب الگوی آموزشی ای شد که هم در ایتالیا و هم در سطح بین المللی به نام این منطقه معروف است.

بیشتر بخوانید :

مبانی نظری و روان شناختی الگوی رجیو امیلیا

 

چهار اصل مهم رجیو امیلیا که در روشِ میزان هم دیده می شود

سیستم رجیو امیلیا موفق شد با مطرح کردن چهار اصل زیر، آموزش را به عنوان یک جریان اجتماعی مطرح کند. مشابه آنچه که در روش میزان با یازده اصل و پنج حوزه تعریف می شود.

این چهار اصل عبارتند از:

  1. کودکان استعداد های فراوانی دارند و به واسطه ی این استعدادها باید فرصت های فراوانی را خلق کرد تا آنها بتوانند استعدادهای خود را بشناسند، تمرین کنند و بروز دهند.

    * اصل کشف استعدادهای نهفته در روش میزان (حوزه ی آموزش علوم) :

    همانند رجیو بر فراهم کردن زمینه ها برای بروز استعدادها و توانایی های متربیان تاکید می کند اما در شناسایی استعداد ها نقش مربی را نسبت به خود کودک مهم تر می داند.

  2. کودکان به تداوم ارزش های فرهنگی جامعه کمک می کنند. آن ها منابعی هستند که میراث فرهنگی را به نسل های آتی منتقل خواهند کرد.

    * اصل تقید به ارزش های دینی و اصل هویت ملی در روش میزان (حوزه ی اجتماعی _ ارتباطی) :

    توجه به ارزش ها و میراث فرهنگی جامعه را بسیار مهم می داند و نگاه به متربی در این حوزه را فراتر از یک منبع ساده برای انتقال میراث فرهنگی تعریف می کند.

  3. کودکان شهروندان امروز و فردای جامعه ی ما هستند و حمایت از آن ها موجب می شود تا آینده ی همگان تضمین شود.

    * اصل عزت فردی و اصل آزادی عمل حداکثری در روش میزان (حوزه ی عاطفی)

    حمایت از متربی را در حفظ و توجه به عزت فردی او می داند. به قدرت اختیاری که خدای متعال به او داده ارزش قائل است و این اصل را ضامن سلامت روانی و ارتقای مهارت های اجتماعی کودک در آینده می بیند.

  4. کودکان حق دارند که بهترین ها را داشته باشند و شایسته ی باکیفیت ترین مواد و برنامه های آموزشی هستند.

    * اگرچه این جمله در اصول روش میزان ذکر نشده است اما بدیهی است که طراحی یک سیستم آموزشی برای این است که کودکان شایسته ی با کیفیت ترین مواد و برنامه های آموزشی هستند. مالاگازی با گنجاندن این اصل سعی در یادآوری مستمر این جمله به مدیران و مربیان داشته است. جمله ی «کودکان حق دارند بهترین ها را داشته باشند» نیاز به ملاحظاتی دارد که در روش میزان در نظر گرفته می شود. نوشتن این عبارات در هفتاد سال پیش و در یک کشور جنگ زده، نشان از شهامت و رسالت متولیان این الگوی آموزشی دارد. همانند آنچه در سال 1383 در تهران تحت عنوان «روش میزان» صورت گرفت. زمانی که هنوز آموزش و پرورش کشورمان به این ضرورت نرسیده بود که دانش آموز نباید تنبیه بدنی شود و نباید ارزشیابی با یک نمره صورت بگیرد!

بیشتر بخوانید:

مقدمه ای بر روش میزان

 

  • در ادامه به بررسی مبانی آموزشی در رجیو امیلیا و مقایسه آن با روش میزان و نقش معلم در هر رویکرد پرداخته خواهد شد.  (ان شاء الله)

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

پسران

دختران