خلاصه :
یاد بگیرید که در زندگی روی چیزهای مهم تمرکز کنید. باقی چیزها به جهنم!
یاد بگیرید که در زندگی روی چیزهای مهم تمرکز کنید. باقی چیزها به جهنم! ما در زمانهای پر از فرصت زندگی میکنیم. چه بخواهیم یک شغل انتخاب کنیم، یا شریک یا منبع خبری، انبوهی از گزینهها پیش روی ماست. پس چرا زندگی فقط خوشی نیست؟ چرا بسیاری از ما احساس نارضایتی و استرس داریم؟ هر چه باشد ما باید هر چه میخواهیم داشته باشیم. خب، دلیلش این است که ما سعی میکنیم همهی کارها را با هم انجام دهیم. به قدری گزینههای زیادی پیش روی خودمان داریم که دائماً در نهایت روی گزینهها و فرصتهای مختلف تمرکز میکنیم. به طور خلاصه ما خود را وقف چیزهای خیلی زیادی میکنیم و خودمان را خسته میکنیم. پس در عوض چه میتوان کرد؟ همانطور که این اشارات کوتاه نشان میدهند، لازم است بفهمیم چه چیزی برای ما مهم است و روی انجام آن تمرکز کنیم. و باقی چیزها چطور؟ نباید ذرهای به آنها اهمیت دهیم! این نکات به شما کمک خواهند کرد چیزهایی را پیدا کنید که به اندازهی کافی برایتان اهمیت دارند تا به آنها بپردازید. با خواندن این نکات شما خواهید فهمید چرا نباید خودتان را با متالیکا مقایسه کنید؛ انتقاد از خود رمز بر حق بودن است؛ و چرا مرگ باید برای همهی ما نقطهی پایان باشد؟
شما واقعاً در زندگی چه میخواهید؟ به عبارت دیگر، هدف نهاییتان چیست؟ دستاوردی که میخواهید روی سنگ قبرتان نوشته شود؟ جواب این سوال ساده نیست. مطمئناً بسیاری از ما خواهیم گفت که خواهان شادی، خانوادهای دوست داشتنی و شغلی هستیم که از آن لذت ببریم، اما این خواستههای بلندپروازانه تسبتاً مبهم هستند. و خواستههای مبهم به این دلیل مسئلهساز میشوند که انگیزهی لازم برای تلاش برای موفقیت را به شما نمیدهند. متأسفانه اگر میخواهید در زندگی به جایی برسید، باید به سختی تلاش کنید. دست یافتن به اهدافتان نیازمند کار سخت و پشتکار زیاد است؛ میتوان اطمینان داشت که شکستها و سختیهای زیادی در راه باشد. اگر هدفی نداشته باشید که برای رسیدن به آن مصمم باشید، در مواجه با این مصائب دچار تزلزل خواهید شد. فرض کنیم هدف شما این است که یک مدیرعامل شوید. هر چه باشد مدیرعامل بودن مسلماً جالب به نظر میرسد:
کافی است به آن همه قدرت و مسئولیت فکر کنید. و با این حال مدیرعامل بودن منافات زیادی با قدم زدن در پارک دارد. مدیرعاملها معمولاً هفتههای کاری ۶۰ ساعته دارند، باید تصمیمات سختی بگیرند و باید آماده باشند که بارها افراد را اخراج کنند. اگر برای مدیرعامل شدن کاملاً مصمم نیستید، به سختی تقلا خواهید کرد و شانستان برای موفقیت بسیار کم خواهد بود. از آنجا که تلاش گریزناپذیر است، باید چیزی را پیدا کنید که ارزش تلاش کردن را داشته باشد. باید کاری را که واقعاً از انجام دادنش لذت میبرید پیدا کنید. از دنبال کردن چیزهایی که شما را خوشحال نمیکنند دست بکشید. بر روی اندک چیزهای عالی تمرکز کنید و به باقی چیزها حتی ذرهای توجه نکنید.
آخرین مطالب در وبلاگهای دیگر
mr.mrd
۳ سال پیش