معرفی

فیلم روز صِفر ( ZERO DAY )


خلاصه :

سلام. می خواهم در مورد فیلمی صحبت کنم که نحوه دستگیری عبدالمالک ریگی ( وهابی مخالف ایران ) را بیان می کند.

روز صفر اثر زیبایی از سعید ملکان بود که عملیات روز صفر ( روزی که عبدالمالک ریگی می خواست چندین شهر مهم ایران از جمله تهران و مشهد را با انتحاری هایی که فرستاد منفجر کند ) را بیان می کند.

کسی که این عملیات را درست کرد یک وهابی اهل سیستان و بلوچستان بود که عبدالمالک ریگی نام داشت و برای اینکه به قدرت برسد و با اینکه می دانست که شیعیان مشرک و کافر نیستند، اما به یارانش به دروغ و با استفاده از آیات قرآن آنها را فریب می داد و می گفت: « اگر شما بیشتر شیعیان را بکشید مقامتان در بهشت بالاتر می رود و سر سفره پیامبر اعظم (ص) می نشینید. » نویسندگان این فیلم سعید ملکان و بهرام توکلی بودند. تهیه کننده این فیلم هم سعید ملکان بود. این فیلم به سبک معمایی - هیجانی و در فضای جنگی و ماجراجویانه و به زبان های فارسی ( ایرانی)، اردو ( پاکستانی )، آلمانی و پشتو ( افغانستانی ) بود. این فیلم در سال 1398 درست شد. در ایام نوروز امسال در سینماها می توان آن را دید. بازیگران نقش اول این فیلم امیر جدیدی و ساعد سهیلی هستند. امیر جدیدی کارمند وزارت اطلاعات ایران و ساعد سهیلی نقش عبدالمالک ریگی را دارد. روی عکس محتوای من  امیر جدیدی جلوی همه است و ساعد سهیلی پشت سرش. این فیلم در سال 1398 موفق به کسب 5 سیمرغ بلورین که یکی از آنها بهترین فیلم بود شد.

داستان

داستان این فیلم در مورد چگونگی دستگیری و اعدام عبدالمالک ریگی و شکست عملیات روز صفر است.

بازیگران

امیر جدیدی: رضا ( سیاوش ): مامور ویژه وزارت اطلاعات

ساعد سهیلی: عبدالمالک ریگی: رئیس گروه شیعه کش جندالله

تینو صالحی: فاروق: تاجر و معاون پاکستانی ریگی

سینا شفیعی: ...: کارمند وزارت اطلاعات

محمد رضا مالکی: ...: کارمند وزارت اطلاعات

مهدی قربانی: ...: عضو گروه ریگی و عامل انتحاری در تهران

رضا خدادادبیگی: ...: عضو گروه ریگی و عامل انتحاری در تهران

ابوالفضل صفاری: ...: خبرنگار ایرانی

محمد علی راجپوت

میلاد یزدانی

حمیدرضا سلیمانی راد

ابراهیم برزیده

محمد داغری

نکته

در آخر فیلم یکی از کارمندهای فرودگاه امام خمینی در تلویزیون می آید و دستگیری ریگی را به اسم خودش می زند و رضا بدون توجه به او از آنجا خارج می شود و سپس به خودش می گوید: « خیلی وقت ها حس می کنم یک تفنگ جلوی پیشانی ام گرفته شده و می خواهد مرا بزند. من برایم مهم نیست که تیر بخورد یا نخورد. ولی اگر بخورد امیدوارم یا کسی آنجا نباشد و یا تیر صدا نداشته باشد تا مردم کشورم نترسند. »

اینجا معنی واقعی سربازان گمنام امام زمان فهمیده می شود. تمام کارها را آنها می کنند و زحمت های بسیار می کشند ولی کس دیگری می آید و به اسم خودش می زند و آن سرباز گمنام امام زمان می رود تا ماموریت دیگری انجام بدهد تا مردم سرزمینش راحت و آسوده باشد.

پایان

خداحافظ

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

پسران

دختران