آموزش

شهیدان ( قسمت سی و هفتم ) میثم تمار


خلاصه :

سلام. می خواهم در مورد یار ایرانی امام علی (ع) صحبت کنم ...

میثَم تمّار اَسَدی کوفی، از یاران امام علی(ع)، امام حسن مجتبی(ع) و امام حسین(ع)، که پیش از واقعه کربلا در کوفه به شهادت رسید. از جزئیات زندگی میثم، اطلاعات روشنی در دست نیست. او در کوفه خرمافروشی می‌کرد. کرامات و پیش‌گویی‌هایی به او نسبت داده‌اند. او به دستور ابن زیاد به دار آویخته شد. مرقد میثم تمار، در نزدیکی مسجد کوفه قرار دارد. جالب است که بدانید میثم تمار ایرانی است.

نسب و خانواده
بعضی از محققان ، میثم را ایرانی دانسته‌اند که چون بردهٔ زنی از بنی‌اسد بوده، به این قبیله منسوب شده است. حضرت علی(ع) میثم را از آن زن خرید و آزاد کرد. چون نامش را پرسید، گفت سالم نام دارم. حضرت به او گفت پیامبر اکرم مرا آگاه کرده که والدین عجمی‌ات، تو را میثم نامیده‌اند. میثم سخن علی(ع) را تصدیق کرد و نامش را به میثم تغییر داد و کنیه‌اش ابوسالم شد. کنیهٔ دیگر او ابوصالح بود.

صالح، شُعَیب، عِمران و حمزه از جمله فرزندان میثم تمّار بودند که با مصاحبت اهل بیت (ع) بزرگ شدند. فرزندان آنان نیز از اصحاب و راویان ائمهٔ شیعه بودند. از آن جمله علی بن اسماعیل بن شعیب بن میثم از متکلمان شیعهٔ امامیه و از نخستین مؤلفان کتاب‌های کلامی است.

لقب تمار و سبب آن
میثم در بازار کوفه خرما می‌فروخت و از این رو، به او لقب تمّار دادند. به روایتی نیز او در مکانی به نام دارالرزق(دار الزَّرق)، خربزه می‌فروخت.

ویژگی‌ها: سخنوری و پیشگویی حوادث
میثم، شخصی حاضر جواب بود؛ هنگامی که به نمایندگی معترضان بازار کوفه، در دربار عبیدالله بن زیاد سخن گفت، ابن‌زیاد از منطق، سخنوری، فصاحت و بلاغت او در شگفت ماند. خطابه‌های او بر ضد حکومت امویان، وی را در میان دشمنان این حکومت بارز ساخت.

میثم، مرگ معاویه را پیشگویی کرد. و خبر شهادت امام حسین(ع) را برای زنی مکّی به نام جبله، گفت. او همچنین از پیش، از دستگیری‌اش توسط سرکردهٔ طایفهٔ خود و شهادتش به دستور ابن زیاد و آزادی مختار از زندان خبر داد.به این جهت میثم را صاحب علم منایا وبلایا می دانند که از مان مرگ وحوادث وامتحانات سخت آگاهی دارد.

وجود این ویژگی‌ها در میثم تمّار سبب شده است تا او را در شمار اصحاب، حواریون و یاران برگزیدهٔ امام علی(ع) به شمار آورند.

رابطه میثم و امامان(ع)
مقام میثم در میان اصحاب ائمه
میثم را از اصحاب سه امام نخست شیعیان، علی و حسن (ع) و حسین(ع) برشمرده‌اند؛ اما شهرت او بیشتر به سبب شاگردی امام علی(ع) بوده است. میثم بسیار دوستدار اهل بیت پیامبر(ص) بود. آنان نیز به او توجه خاصی داشتند. به گفتهٔ ام سلمه، همسر پیامبر، پیامبر بارها از میثم به نیکی یاد کرده و دربارهٔ وی به امام علی(ع) سفارش کرده است. میثم پس از آشنایی با امام علی در زمان خلافت ایشان در کوفه، از او دانش بسیار فراگرفت و امام (ع) او را از اسرار مقام وصایت خود آگاه ساخته و او را در زمرهٔ گروهی از مؤمنانِ آزموده، قرار داد تا در درک جایگاه رسول خدا(ص)و اهل بیت(ع)به مقام والایی دست یابد.

زمان آشنایی او با امام علی(ع)
درباره حضور میثم در جنگ‌های دوران حکومت امیرالمؤمنین (ع)، روایتی نیامده است. می‌توان حدس زد که او در اواخر عمر آن حضرت، با ایشان آشنا شده است. روایاتی که از میثم نقل شده نیز مربوط به دوران پایانی حکومت امام علی(ع) است. روایت مربوط به حملهٔ یاران معاویه به نواحی هِیت و اَنبار و کشتن عده‌ای از زنان و کودکان آنجا، از آن جمله است.

معاویه هنگام سبّ(دشنام)حضرت علی (ع) و یارانش، از میثم نیز به بدی یاد می‌کرد و او را دشنام می‌داد. پس از امام علی (ع)، میثم در شمار اصحاب وفادار امام حسن (ع) و امام حسین(ع) در آمد. امام حسین به میثم توجه ویژه‌ای داشت و از او به نیکویی یاد می‌کرد.

میثم و واقعه کربلا
در سال ۶۰، کمی پیش از قیام امام حسین و حادثهٔ کربلا، میثم برای عمره رهسپار مکه شد. چون امام را نیافت، سراغ او را از امّ‌سلمه گرفت. امّ‌سلمه او را از احوال امام آگاه نمود. میثم که عازم بازگشت به کوفه بود، از ام‌ّسلمه خواست به امام سلام برساند و بگوید نزد خداوند با امام دیدار خواهد کرد.

آثار
تفسیر
میثم تمار تألیفاتی داشته است. یکی از آنها تفسیری است که از علی(ع) آموخته بود. در روایتی، میثم، خطاب به عبدالله بن عباس گفته است که امام علی(ع) تأویل قرآن را به وی آموخته است. زمانی که میثم به عمره رفت، به ابن عباس گفت هر مطلبی دربارهٔ تفسیر قرآن می‌خواهد، از وی بپرسد. ابن‌عباس از این پیشنهاد استقبال کرد و کاغذ و دواتی خواست و آنچه را که میثم املا کرد، نوشت. چون میثم او را از شهادت خود به دستور ابن‌زیاد خبر داد، ابن‌عباس که گمان می‌کرد میثم این خبر را از روی غیب گویی به او داده است، به وی بی‌اعتماد شد و درصدد برآمد مطالبی را که از او نوشته بود، پاره کند. میثم او را از این کار باز داشت و از او خواست این تفسیر را حفظ کند و اگر آنچه وی از آن خبر داده است، به وقوع نپیوست، آن را از بین ببرد. ابن‌عباس پذیرفت و پس از مدتی همهٔ اخباری که میثم از آینده داده بود، محقق شد.

حدیث
میثم، کتابی هم در حدیث داشته است که فرزندانش از آن، روایاتی نقل کرده‌اند. پاره‌ای از روایات آن در منابع موجود است. این احادیث دربردارنده موضوعاتی چون حبّ و بغض به اهل بیت(ع)، برتری مسجد کوفه بر بیت المقدس، چهار بار اقرار به زنای محصنه و حدّ آن و معلوم‌کردن قاتل جوانی اَعرابی برای بازماندگان‌اش به دست علی(ع)، است.

شهادت
خبر امام از شهادت وی
امام علی میثم را از چگونگی شهادتش، قاتل وی و آویخته‌شدنش به درخت نخلی که آن را به او نشان داده بود، آگاه ساخته و به او بشارت داده بود که پاداش مقاومت او در برابر خواست ابن زیاد آن است که در آخرت، کنار امام در درجه‌ای شایسته خواهد بود. گفته شده است میثم کنار آن درخت نماز می‌خواند و با آن سخن می‌گفت. میثم خبر شهادتش را که از زبان امام علی(ع) شنیده بود، برای دیگران نقل می‌کرد. بنا به روایتی، او و حبیب بن مظاهر در میان جمعی، خبر شهادت را بیان کردند،اما حاضران، آنان را تکذیب و تمسخر کردند. در آن گفتگو آن دو به هم رسیدند. اول حبیب بن مظاهر گفت من فردی خرما فروش را بر بالای چوبه دار میبینم و میثم تمار هم می گوید که من هم پیرمردی را می بینم که سرش بر نیزه است.

روایت نخست از شهادت او
دربارهٔ دستگیری و قتل میثم، دو روایت وجود دارد. به روایتی، ابن‌زیاد از طرف یزید بن معاویه، خلیفهٔ اموی (۶۰تا۶۴ق)، مأمور شد میثم را که می‌دانست از دوستان و طرفداران جدّی حضرت علی(ع) است، به دار بیاویزد. در پی آن، میثم در راه بازگشت از عمره، در قادسیه (در پانزده فرسخی کوفه) به دست مأموران ابن‌زیاد دستگیر شد. در زندان، میثم با مختار که او نیز زندانی شده بود، برخورد کرد و خبر آزادی نزدیک او را پیش‌گویی کرد و سرانجام به دستور ابن‌زیاد به دار آویخته شد.

روایت دوم از شهادتش (قطع زبان میثم)
به روایت دیگر، میثم به درخواست عده‌ای از بازاریان، برای شکایت از رفتار عامل بازار کوفه، همراه آنان نزد ابن‌زیاد رفت تا از او بخواهد عامل را برکنار کند. میثم در آنجا سخنانی بلیغ ایراد کرد. عَمروبن حُرَیث، امیر کوفه از طرف ابن زیاد که عثمانی مسلک و دشمن اهل بیت بود و در آن مجلس حضور داشت، میثم را فردی دروغ‌گو و دوست‌دار دروغ‌گو خواند، اما میثم خود را راست‌گو و دوستدار راست‌گو (حضرت علی) معرفی کرد. ابن‌زیاد به میثم دستور داد از علی بیزاری جوید و از آن حضرت بد بگوید و به جای آن، دوستی خود را به عثمان اعلام کند و از او نیک بگوید. او میثم را تهدید کرد که اگر به این دستور عمل نکند، دست‌ها و پاهایش را قطع می‌کند و او را به دار می‌کشد. میثم اگرچه می‌توانست تقیه کند، شهادت را برگزید و گفت امام علی او را آگاه کرده است که ابن‌زیاد چنین خواهد کرد و زبانش را خواهد برید. به دنبال آن، ابن‌زیاد برای اینکه این خبر غیبی را دروغ جلوه دهد، دستور داد تنها دست‌ها و پاهای میثم را قطع کنند و او را کنار خانهٔ عمرو بن حُرَیث به دار کشند. میثم بالای چوبهٔ‌دار با صدای بلند از مردم می‌خواست برای شنیدن احادیث مکنون و شگفت حضرت علی نزد او جمع شوند. او دربارهٔ فتنه‌های بنی اُمیه و فضائل بنی‌هاشم سخنانی می‌گفت. عمرو بن حریث چون افشاگری میثم و ازدحام مردم را بر گرد او دید، شتاب‌زده نزد ابن‌زیاد رفت و ماجرا را به او اطلاع داد. ابن‌زیاد، از بیم رسوایی، دستور داد بر دهان میثم لجام نهند. گفته شده است او نخستین فردی بود که در اسلام بر دهانش لجام نهاده شد. به روایتی دیگر، عمرو بن حریث که نگران تمایل مردم به سخنان میثم و شورش آنان بر ضد حکومت بود، از ابن‌زیاد خواست دستور دهد زبان میثم را قطع کنند. ابن‌زیاد موافقت کرد و یکی از نگهبانان را برای این کار فرستاد. میثم با یادآوری این مطلب که ابن‌زیاد نتوانست سخن مولایش علی را در مورد بریدن زبان و دست‌ها و پاهایش، تکذیب کند، لحظاتی پس از آنکه زبانش قطع شد، به شهادت رسید.

پرسش : بر اساس روایت دوم از شهادت میثم ، این پرسش به ذهن می آید که چطور میثم توانست بالای چوبه دار حرف بزند و سخنرانی کند ؟

پاسخ : در آن روزگار، به دار کشيدن اين گونه نبود که حلقه طناب را به دور گردن شخص محکوم به اعدام بيندازند بلکه آن را دور سينه می انداختند تا از کتف هايش آويزان شود و آن قدر بماند تا از گرسنگی و تشنگی تلف شود.

ميثم تمار به دار کشيده شد اما باز هم بر فراز دار ، با صدايی رسا مردم را به شنيدن ‏حقايق اسلام و احاديث و اسرار علی(ع) فرا مي‏خواند.

شهادت میثم تمّار در ۲۲ ذی‌الحجه سال ۶۰ هجری قمری، ده روز پیش از ورود امام حسین(ع) به عراق، روی داد. ابن‌زیاد از دفن او جلوگیری کرد تا آنکه چند تن از خرمافروشان کوفه، شبانه، جسد وی را با چوبهٔ‌دار ربودند و در قبری میان گودال آب در سرزمین قبیلهٔ مراد به خاک سپردند.

مقبره میثم
مرقد میثم تمار، در نزدیکی مسجد کوفه قرار دارد.در قرن چهارم عضدالدوله دیلمی، گنبدی بر قبر میثم بنا کرد. در قرن سیزده هجری قمری، شیخ ملاّ علی فرزند میرزا خلیل نجفی آل خلیلی (۱۲۲۶تا۱۲۹۷ق) دومین عمارت را ساخت. پس از آن نیز سید عطاءالله رومی (۱۳۲۱م) از مجتهدین نجف، حرم و گنبدی برای میثم بنا کرده، صحنی در کنار آن تأسیس نمود. در سال ۱۳۸۲ق. تمام عمارت خراب شد و توسط حاج محمّد رشاد، حرم زیبایی بنا گردید. بر روی قبر میثم، ضریحی کوچک و بر بالای آن گنبدی آبی رنگ وجود دارد.

پایان

خداحافظ

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

پارسال
سلام. خیلی ممنون.
تنکیو وری وری وری وری ماچچچچ

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

پارسال
متاسفانه لایک رو یادت رفت سلمان.
😥😥

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

پارسال
سلام. من قرعه کشی می کنم تا ببینم کدام یک از این 3 شهید انتخاب می شوند.

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

پسران

دختران