رویدادهای مدرسه

کتاب داستان «این طوری نمی ماند»


خلاصه :

دبستان دخترانه میزان 

🔸برای کلاس آفلاین امروز چند تصویر از کتاب را برای دختران گلم ارسال کردم و خواستم تا داستان این تصاویر را بنویسند یا برایم تعریف کنند.

برداشت و زاویه ی دید دختران گلم از تصاویر خیلی جالب بود.

برخی برای پسرک داستان اسم هایی مثل حسن کوچولو، امین و بیلی انتخاب کرده بودند.

برداشت یکی از دختران گلمان این بود که کلاه خرس کثیف شده و بعد از مطرح کردن این موضوع با پدرش و کمک پدر برای شستن کلاه، مشکل حل شد. 

برداشت یکی دیگر از دختران گلمان، گم شدن کفش پسرک بود که پدرش برایش پیدا کرد و بعد به قدری بازی کرد تا خوابش برد. 

اما اکثر دختران گل موضوع را گم شدن خرس می دانستند که مثلا کلاه خرس شل بود و افتاد یا در سیرک مشغول شده بود و خرسش را فراموش کرده بود و روایت های مختلفی از موقعیت داشتند:

یکی با نقاشی خرسش به آرامش رسید و راحت خوابید. 

یکی به پیشنهاد پدرش یک نقاشی برای خرس فرستاد تا او برگردد. 

یا توی برگ برای خرس چیزی نوشت و فوت کرد تا خرسش برگردد. 

بعضی از دختران گل هم امیدوارانه به قضیه نگاه کرده بود و نوشتند صبح که پسرک بیدار شد خرسش پیدا شد. 

اما برخی دیگر معتقد بودند که شاید روزی پیدا شود. 

مثلا گفتند کلاه خرس را که داری، آن هم مثل خود خرس نرم هست و بوی خرس را می دهد و پسر به امید دیدن خرس نقاشی آن را می کشید و آرام می شد و می خوابید ولی همچنان امید داشت که بالاخره روزی خرسش پیدا می شود. 

برخی از قول پدر و مادر قبل از خواب یاداوری مسواک قبل از خواب هم می کردند😁

و درنهایت داستانی که پسرک در آن خوابید و به خاطر آن که خواب خرس را دید و با آن بازی کرد، خیلی خوشحال شد.

قرار شد در هفته ی بعد داستانی را که نویسنده ی کتاب نوشته بود را بخوانم و دختران گلم چند بار پیگیری آن را کردند تا این که این هفته وقتی دختران گل داستان را شنیدند و با نوشته ها و گفته های خود مقایسه کردند، خیلی برایشان جالب بود.

اما داستان هایی که دختران گلمان از روی تصاویر کتاب تعریف کردند به نظرم خیلی جالب تر بود.🤩🔸

سرکار خانم باباخانی

معلم محترم کتابخوانی 

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

پسران

دختران