یک روز در پیش دبستانی

خلاصه :

پیش دبستانی دخترانه

🌸🌼🌸🌼🌸🌼
🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸

🍃با سلام و احترام🍃

امروز بعد از خوردن صبحانه قرار بود حضور و غیابون با کارت بازی باشه اما چون صبح موقع دویدن یه تصادف اتفاق افتاد دیگه وقت نشد و حضور و غیاب سرعتی رفتیم.

بعد سوار قطار کلاس ورزش و گفتگو شدیم.

ورزش:
اول یکسری حرکات ورزشی رو انجام دادیم. بعد دو تا بازی داشتیم:
بازی اول: دو گروه شدیم و کنار هم نشستیم. بعد خانم بهمون یه نخ دادند و ما باید لوله های دستمال کاغذی رو از توی نخ رد میکردیم.
بازی دوم: یکسری مهره های رنگی بودند که زیر لیوان ها پنهان بودن. هر گروه باید مهره های مربوط به خودش رو از زیر لیوان ها پیدا کنه.

گفتگو :
امروز تو جلسه دوستی فقط ۳ نفر تشکر کردن که خانم با چشم بسته انتخاب کردن.
بعد یه کوچولو در مورد علاقه مندیهامون که باهم فرق داشت صحبت کردیم.
بعد خانم گفتن که قراره از هفته بعد ما معلم کلاس بشیم و هرکدوم قراره یه چیز به دوستامون یاد بدیم.
بعد هم خانم برامون کتاب خوندن.
کتاب " سار کوچولو نمی تواند پرواز کند. "
توی داستان می گفت که گردباد اومد.
ما پرسیدیم گردباد چیه ، چه شکلیه؟
خانم هم آب آوردن و توش رنگ ریختن و بهمون نشون دادن.
که اگر بجای آب ، باد باشه میشه گردباد.
دوستامون گفتن آهااا تو کارتون دیده بودیم.
اما امروز توی گروه دوم خیلی غر داشتیم و خیلی وقت کم داشتیم ، فقط وقت شد کتاب رو سرعتی بخونیم.

بعد از خوردن خوراکی سوار قطار کلاس هنر و مهارت شدیم.

هنر :
امروز رفتیم حیاط میخواستیم از حیوانات نقاشی بکشیم ولی خیلی سخت بود
خانم پرسیدن برای کشیدن چیزهایی که به نظرمون سخته چیکار میتونیم بکنیم.
یکی گفت بزاریم رو کاغذ و دورش رو بکشیم
یکی گفت خانم سایه اش افتاده رو کاغذ
از روی سایه اش بکشیم😍
خانم گفتن میتونیم فکر کنیم چطوری اون رو ساده کنیم مثلا از خطوط یا شکل هایی که بلدیم استفاده کنیم.
بعد با هم نگاه کردیم به زرافه و دیدیم میتونیم با خط صاف و شکسته پاها و گردنش رو بکشیم و با بیضی بدنش رو بکشیم.
یکی از بچه ها گفت صورتش شبیه اشک هست که دیروز باهاش جوجه تیغی درست کردیم😊
بعد خانم به هر کسی یه حیوون دادن تا بزاره بالای کاغذ جوری که سایه اش بیفته رو کاغذ و اون رو بکشه.
بعد هم نقاشیمون رو رنگ کردیم و کامل کردیم.
در آخر چون وقت داشتیم با حیوون ها بازی کردیم.

مهارت:
امروز یه بازی جدید با شعرهای رنگی (الگویابی) داشتیم. هر کس که انجام میداد، می ایستاد و بازی انجام شده ی دوست دیگرش رو نگاه میکرد و میدید که دوستش درست انجام داده یا نه. اگر اشتباه بود، باید درستش میکرد.
بعد هم کاربرگ گل و درخت(پشت و جلو) رو انجام دادیم.

بعد هم آماده شدیم برای رفتن...

🌸🌼🌸🌼🌸🌼