مقالات
تاثیر آلودگی هوا بر کودکان و یادگیری آن ها
آلودگی هوا
خلاصه :
پژوهش ها نشان میدهد که آلودگی هوا تأثیر منفی روی یادگیری دارد.ریه یک کودک دوساله تهرانی از ریه پیرمردان و پیرزنان 80 سالهای که در مناطق کوهستانی زندگی میکنند، آلودهتر است. کارشناسان، تهران را به کاسهای تشبیه کردهاند که از سه طرف احاطه شده و به همین دلیل آلایندههای هوا در آسمان تهران ماندگار شدهاند.
آلودگی هوا در تهران و چند کلانشهر به یک معضل بزرگ اجتماعی تبدیل شده و دورنمایی برای رهایی از آن به چشم نمیخورد. با آغاز فصل سرما، آلودگی هوای تهران و شهرهای بزرگ به دلیل پدیده وارونگی هوا تشدید میشود. اگر آلودگی هوا به حد اضطرار برسد، معمولا مدارس را تعطیل میکنند اما در شرایطی که میزان آلودگی هوا کمتر از حد اضطرار باشد معمولا به دانشآموزان توصیه میشود که از ورزش کردن در فضای باز خودداری کنند.
کودکان به دلیل حساسیت ویژه بافتهای مخاطی، بیشتر از بزرگسالان در معرض بیماریهای ناشی از آلودگی هوا هستند. شایعترین بیماری در میان کودکانی که در هوای آلوده تنفس میکنند بیماری آسم و آلرژیهای تنفسی است. پزشکان معتقدند که آلودگی هوا علائم سرماخوردگی و دیگر بیماریهای تنفسی را تشدید میکند. بعضی از کودکان تهرانی به دنبال یک سرماخوردگی کوچک و مختصر دچار سرفههای طولانی میشوند. همچنین از دیگر عوارض هوای آلوده در بچهها سوزش چشم و پوست و کمبود اکسیژن در خون است که باعث بیقراری دانشآموزان میشود.
در کنار عوارض جسمانی، آلودگی هوا روی روح و روان انسانها هم تاثیر زیانبار میگذارد. آلودگی هوا میتواند علت بیماری بچههای بیشفعال باشد و ضریب هوشی دانشآموزان را کاهش دهد. بیماری اوتیسم که نوعی اختلال رشدی کودکان است و از علائم آن رفتارهای ارتباطی و کلامی غیرطبیعی است و گوشهگیری کودکان از آثار مخرب سرب موجود در هوای آلوده است.
اداره سلامت و پیشگیری از آسیبهای اجتماعی آموزش و پرورش استفاده دانشآموزان دارای بیماری آسم، حساسیت، بیماریهای خاص و خونی در مواقع آلودگی هوا از ماسک را توصیه کرده است. این توصیه به گفته مسئولان بهداشتی کارساز نیست زیرا ماسکهای کاغذی و پارچهای موجود در داروخانهها قادر به جذب گازهایی مانند مونوکسید کربن، دی اکسید کربن، دی اکسید گوگرد، ازن، دی اکسید ازت و از همه مهمتر ذرات معلق سرب ناشی از سوخت اتومبیلها نیستند و تنها قسمتی از غبار هوا را جذب میکنند و حتی برخی معتقدند کهاستفاده از این ماسکها مشکلات تنفسی را افزایش میدهد.
میتوان با قاطعیت گفت که کودکان قربانیان بیدفاع آلودگی هوا هستند,
و توصیههای مسئولان بهداشتی نقش موثری در حفاظت از سلامتی جسم و روان کودکان ندارد. حتی آلودگی هوا روی یادگیری دانشآموزان نیز اثر میگذارد. دبیر انجمن مسمومیتها و سمشناسی کشور هشدار میدهد که آلودگی هوا موجب کاهش ضریب هوشی و بازده دانشآموزان میشود. دکتر ناصر جلالی در گفتوگو با ایسنا آلودگی هوا را موجب احساس خستگی، ضعف، خوابآلودگی و خمیازه دانسته و میگوید: «آلودگی هوا موجب عصبانیت دانشآموزان و کاهش توان یادگیری بچهها میشود». به گفته وی، زمانی که هوا آلوده باشد دانشآموزان به سختی تمرکز میکنند و مجبورند برای یادگیری دروس انرژی بیشتری را صرف کنند و درنتیجه حالت خستگی و عصبانیت به آنها دست میدهد .در زیر به تحقیقی که در این باره انجام شده است می پردازیم .
کودکان زمان زیادی از طول روز خود را درست در زمان اوج ترافیک در مدارس حضور دارند. بسیاری از مدارس در مکانی واقع شده اند که به خیابان های پر رفت و آمد نزدیک بوده و بالتبع میزان آلودگی هوای ناشی از ترافیک و اختلال در سیستم تنفسی کودکان در آن ناحیه بیشتر می باشد. در حال حاضر شواهد کمی از نقش آلودگی هوای ناشی از ترافیک بر روی عملکرد قوه ادراک کودکان وجود دارد. اگرچه مغز در طول دوران بارداری و پس از آن همواره در حال رشد می باشد، اما سنین 6 تا 10 سال در فرآیند رشد شناختی کودکان بسیار حائز اهمیت بوده و آسیب پذیری و حساسیت بالایی متوجه این سنین می باشد.
آلودگی هوا از جمله موارد احتمالی است که به عنوان آسیب زننده اعصاب مطرح می باشد. بسیاری از مدارس در مجاورت خیابان های پر رفت و آمد قرار داشته و دانش آموزان در ساعات اوج ترافیک در مدارس می باشند. محققان با انجام پروژه ای تحت عنوان "BREATH"، به بررسی رابطه بین مواجهه با آلودگی هوای ناشی از ترافیک و میزان رشد شناختی کودکان دبستانی پرداختند. در این مطالعه 2715 دانش آموز بین 7 تا 10 سال از 39 مدرسه شهر بارسلونا که از میزان مواجهه متفاوتی با ترافیک برخوردار بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. این کودکان جهت بررسی میزان رشد در مدت 12 ماه از ژانویه 2012 الی مارچ 2013 هر سه ماه یکبار، 4 بار و از طریق آزمون های کامپیوتری مجموعاً به تعداد 10112 عدد، مورد تست قرار گرفتند. آلاینده های هوا شامل کربن عنصری(EC)، دی اکسید نیتروژن (NO2) و تعداد ذرات معلق ریز بین 10 تا 700 نانومتر (UFP) طی دو برنامه یک هفته ای هم در داخل کلاس و هم در محیط باز مدرسه به طور همزمان اندازه گیری شدند. رشد شناختی با روش های آزمون ان بک و شبکه توجهی تست شدند و به طور ویژه تست تشخیص two-back برای حافظه فعال، تست three-back برای حافظه فعال برتر و خطای استاندارد ضربه زمان واکنش برای بی توجهی مورد استفاده قرار گرفت.
نتایج این مطالعه نشان می دهد که کودکانی که در معرض آلودگی هوای بیشتری قرار داشتند، نسبت به گروه با مواجهه کمتر، از میزان رشد شناختی کمتری برخوردار بودند و به ترتیب میزان رشد حافظه فعال آنها ٪4/7 و ٪5/11 تخمین زده شد. از طرف دیگر کودکانی که در محیط داخل و فضای باز مدارس آن ها میزان EC، NO2 UFP بالاتر بود، در تمام شاخص های شناختی از رشد کمتری برخوردار بودند.
کودکان دارای میانگین سنی هشت و نیم سال بوده و تقریباً نیمی از آنان دختر بودند. شاخصه های ادراکی در طول یک سال مطالعه مطابق جدول 1 رشد نمودند. به طور متوسط حافظه فعال و حافظه فعال برتر به ترتیب دارای رشدی به میزان ٪19 و ٪2/15 بودند و بی توجهی ٪2/19 کاهش داشت. به استثنای حافظه فعال برتر که رشد آن در میان دختران اندکی کمتر بود، میزان تغییرات در دختران و پسران روند یکسانی داشت.
سطح آلاینده های مربوط به ترافیک در مدارس مختلف بسیار متفاوت بود. میزان غلظت کربن عنصری در محیط داخل و خارج مشابه بود در حالی که میزان غلظت دی اکسید نیتروژن و تعداد ذرات معلق ریز در محیط خارج بیشتر از فضای داخلی بود. کربن عنصری میزان نفوذ بالایی را به داخل کلاس درس نشان داد و به طور متوسط نسبت تراز کربن عنصری در داخل به خارج آن ٪1/94 بود در حالی که این نسبت برای NO2 ٪5/64 و برای UFP معادل ٪4/70 بوده است. در فصول سرد و گرم همبستگی قوی میان مقادیر داخلی و خارجیEC و NO2 وجود داشت در حالی که در مورد UFP این همبستگی در حد متوسط بود. آلاینده کربن عنصری همبستگی بالایی با NO2 و UFP هم در فصل گرم و هم در فصل سرد و همینطور در محیط داخلی و خارجی دارا بود و از نظر میزان همبستگی در دو فصل سرد و گرم، کربن عنصری محیط داخل و تعداد ذرات معلق ریز محیط خارج از بالاترین میزان همبستگی برخوردار بودند.
از جنبه آماری تغییر در میزان حافظه فعال در این 12 ماه بین مدارس با مواجهه بالا و با مواجهه کم قابل توجه می باشد. در شروع مطالعه تفاوت در حافظه فعال بین مدارس با مواجهه کم و زیاد، 3/5 واحد بود، در حالی که پس از یک سال این تفاوت به 9/9 واحد افزایش یافت، که نشان دهنده تفاوت در رشد حافظه فعال بین دانش آموزان این مدارس بود. به همین ترتیب میزان رشد شناختی هم در بین این مدارس متفاوت بوده و در سایر فاکتورهای شناختی هم می توان این نوع اختلاف ها را مشاهده نمود.
در بین آلاینده های ناشی از ترافیک، ارتباط معکوسی بین EC و رشد شناختی کودک دیده شد. EC عمدتاً از وسایل نقلیه با سوخت دیزل در بارسلونا با اندازه ای در حدود 30-40 نانومتردرحالت طبیعی در هوا در رنج ذرات بسیار ریز منتشر می شود. کربن عنصری و ذرات فلزی ناشی از ترافیک بخش مهمی از شبه ذرات بسیار ریز (2.5PM) در محیط داخلی و باز را در مطالعه مربوط به مدارس ما تشکیل می دهند. ما شاهد ورود مقدار انبوهی از EC به داخل کلاس ها (نسبت محیط داخلی به فضای باز 94%) بودیم و ارتباط مشابهی بین EC اندازه گیری شده در محیط داخلی و فضای باز با رشد شناختی یافتیم. اگرچه نسبت UFP اندازه گیری شده در فضای داخلی به فضای بازکمتر بود (70%)، ارتباطی بین UFP با رشد شناختی نیز وجود دارد. این نتایج به دست آمده بعد از اعمال تنظیمات برای صدای ترافیک در مدرسه و در نظر گرفتن UFP به عنوان مولفه آزاردهنده اعصاب ناشی از ترافیک که با یافته های متعدد و یکپارچه مطالعات در مورد حیوانات همخوانی دارد بر نقش احتمالی ذرات بسیار ریز که می توانند باعث تخریب سد خونی مغز، فعالیت سلولهای عصبی کوچک (میکروگلیال) و تورم مغز شوند، دلالت می کند.
در مجموع نشان دادیم رشد شناختی کودکان در مدارسی که در معرض میزان بالاتری از آلودگی هوای ناشی از ترافیک تحصیل می کنند در طول زمان کند تر پیش می رود و بیانگر این نکته است که آلودگی ناشی از ترافیک در مدارس اثر معکوس بر رشد شناختی دارد. این نتیجه ممکن است در یادگیری، پیشرفت در مدرسه و رفتار اثرگذار باشد. با توجه به قوانین و مقررات آلودگی هوا، این مطالعه نشان می دهد که مغز در حال رشد ممکن است نسبت به انواع خاصی ازآلاینده های ناشی از ترافیک آسیب پذیر باشد.