رویدادهای مدرسه

تفکر و گفتگو

تفکر و گفتگو


خلاصه :

گاهی باید جور دیگر دید

پسر ابتدا می خواست کفش را بردارد و برود . ولی این کار را انجام نداد. یک مرد رفت و لباس و کفش برای دیوار مهربانی گرفت.مرد در راه کیسه میوه اش می افتد و میوه هایش به سمت جلو می رود که ناگهان همان پسر میوه های آن مرد را با پاهایش می گیرد و مرد کفش های پسر را دید و فهمید از دیوار مهربانی برداشته است

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

پسران

دختران