مقالات

عدل


خلاصه :

عدل

 

عدل بدين معنى كه: دادگر است و به كسى ستم نمى نمايد و كارى را بدون حكمت انجام نمى دهد، بنا براين هرچه را مى آفريند و روزى مى دهد و آنچه را مى دهد و باز مى ستاند از روى مصلحت است اگرچه ما نمى دانيم. همانطورى كه اگر دكترى به بيمار خود داروئى داد مى دانيم كه: در آن مصلحتى است گرچه آن مصلحت بر ما پوشيده باشد بنا بر اين اگر ديديم: خداوند متعال كسى را ثروتمند و ديگرى را تهيدست نموده، و يا به يكى شرافت بخشيده و به ديگرى نبخشيده، يا يكى را مريض كرده و ديگرى سالم است، و از اين قبيل كارها... بايد عقيده مند باشيم كه: همه اينها از روى حكمت و مصلحت است گرچه ما به حكمت آن پى نبريم.

 

چنانچه در روايت آمده كه حضرت موسى(ع) از خداوند درخواست كرد: برخى از دادگريهاى خود را كه در ظاهر مشكل مى آيد باو نشان دهد، خداوند باو فرمود كه: به صحرا رود و بر سر چشمه آبى در كمين بنشيند تا جريانى را مشاهده كند. موسى (ع) بدانجا رفت و ديد: اسب سوارى در سر چشمه پياده شد و پس از رفع احتياج از آنجا دور شد ولى هنگام رفتن فراموش كرد كيسه پول خود را همراه ببرد.

 

پس از چندى كودكى آمد كيسه را برداشت و رفت سپس پير مرد كورى از راه رسيد و مى خواست وضو بگيرد كه دراين هنگام مرد سوار برگشت و چون كيسه پول خود را نديد پير مرد نابينا را بسرقت پولش متهم ساخت، كشمكش بين اين دو در گرفت تا اينكه بالاخره اسب سوار كور را كشت. خداوند به موسى وحى فرمود كه: اسب سوار مال پدر كودك را دزديده بود، مال را بورثه پدر: (همان كودك) برگردانديم و كور پدر اسب سوار را كشته بود كه اينك به كيفر خود رسيد. اين بود نمونه اى از عدل و دادگسترى خداوند، گرچه از نظر كوته بين ما درست نيست.

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

پسران

دختران