خلاصه :
شیخ حلی.
زندگی علامه کاری از محمد رضا افشاری
وی در شب جمعه ۲۹ رمضان ۶۴۸ قمری، برابر ۹ دی ۶۲۹، در شهر حله به دنیا آمد.[نیازمند منبع] نیاکان او از طرف پدر به اهلِ مطهر که خاندانی اهل تقوا و دانش بودهاند میرسد و همچنین از طرف مادر با محقق حلی که دایی او بوده پیوند دارد.[نیازمند منبع]
شروع فراگیری دانش[ویرایش]
او چند سال بیشتر نداشت که با راهنمایی پدرش برای یادگیری قرآن به مکتب میرود و خواندن و نوشتن را در مکتب میآموزد ولی به این مقدار راضی نشده و نزد استادی بنام محرم رفته و کتابت خط را بخوبی نزد او فرامیگیرد. سپس مقدمات و ادبیات عرب و علوم فقه، اصول فقه، حدیث و کلام را نزد پدرش شیخ یوسف سدید الدین و داییاش میآموزد، او در ادامه علوم منطق، فلسفه وهیئت را نزد اساتید دیگرش بویژه خواجه نصیر الدین طوسی میآموزد و در سنین کودکی به درجه اجتهاد نایل میشود و بهسبب کسب دانش بسیار در سن کم در نزد خانواده و دانشمندان به جمال الدین مشهور میشود.[نیازمند منبع]
مرجعیت شیعیان[ویرایش]
پس از مرگ محقق حلی در سال ۶۷۶ قمری که مرجعیت شیعیان را برعهده داشت، شاگردان وی و دانشمندان حله پس از جستجوی فردی که شایستگی زعامت و مرجعیت شیعیان را داشته باشد علامه حلی را برای این امر مهم مناسب یافتند و او در ۲۸ سالگی زعامت و مرجعیت شیعیان را بر عهده گرفت. مرتضی مطهری او را اولین کسی میداند که از کلمهٔ «مجتهد» در فقه شیعه استفاده کردهاست.[۱]
ورود به ایران[ویرایش]
تاریخ دقیق ورود او به ایران مشخص نیست اما احتمالاً سالهای بعد از ۷۰۵ قمری بودهاست که او به دعوت الجایتو از پادشاهان سلسله ایلخانیان که حاکم بر ایران بودند به ایران دعوت میشود.
او با نفوذ زیاد در سلطان وی را به برگزیدن مذهب شیعه و سخت گیری بر اهل سنت ترغیب میکند و اولجایتو نیز مذهب شیعه را برمیگزیند و نام خود را به سلطان محمد خدابنده تغییر میدهد وتشیع را در ایران رواج میدهد؛ که از آن روز تا زمان مرگ سلطان محمد خدابنده علامه در ایران میماند و به گسترش مذهب تشیع و سرکوب اهل سنت و علمای آنان میپردازد. در تمامی مسافرتها ملازم وی میشود و به پیشنهاد سلطان مدرسه سیاری از خیمه و چادر ساخته میشود که در تمام مسافرتها حمل شده و در هرکجا که کاروان اقامت میکرده علامه به تدریس و مباحثه مشغول میشدهاست.[نیازمند منبع]
بازگشت به حله و مرگ[ویرایش]
حلی پس از مرگ سلطان محمد خدابنده در سال ۷۱۶ قمری به شهر حله بازگشت و تا آخر عمر در آنجا اقامت کرد و سرانجام در ۲۱ محرم ۷۲۶ قمری در سن ۷۸ سالگی درگذشت و در حرم علی بن ابیطالب به خاک سپرده شد. روحش شاد ویادش گرامی باد