رویدادهای مدرسه
مدرسهی ما
خلاصه :
زنگ ناهارزنگ ناهار
بچهها در کلاس، با معلمهای خود بر سر یک سفره ناهار میخورند. این واقعا برای سارا هیجان انگیز است.
او سرک کشیدن به گوجه و خیار بچهها و ترشی معلمها را جالب میداند و شریک شدن در غذاهای دیگران را دوست دارد. کاری که مادرش اصلا نمیپسندد.
سارا به ترشی خانم معلم نگاه میکند و میگوید: «خانم ! من درختهای ترشی را دوست دارم.»
معلممیگوید:«مظورتون "کلم" است؟ این ترشی را پدرم درست کردهاند من هم کلمهایش را دوست دارم.»
سارا اصلا باور نمیکند که در مورد ترشی سوال کرده ولی کسی به او نگفته این کار بد است !!!
خانم معلم ادامه میدهد :« توی خونهی شما کسی ترشی درست میکند؟»
این سوال همهی بچهها را به وجد میآورد که در مورد انواع ترشیهای منزل گفتوگو کنند.
پس از گفتوگوی جذاب، سفره با بسم الله الرحمن الرحیم دوباره به آرامش میرسد و همه در فکر، به خوردن غذا ادامه میدهند.
در پایان غذا خانم معلم پیشنهاد میدهد که : «بچهها اگر دوست دارید ترشی درست کنیم، از خانه وسایل ترشی بیاورید به سارا خانم بدهید تا یک روز همگی برای ناهار مدرسه ترشی درست کنیم!!!»
سارا استقبال میکند و مسئولیت میپذیرد ! امّا هنوز باورش نمیشود.
خانم معلم به او سبدی میدهد و بچهها به سراغش میآیند و میپرسند:« من چی بیارم؟»
او جواب میدهد :«نمیدونم!»
به سراغ معلم میروند و سوالشان را میپرسند و او با آرامش میگوید:« خودتون تحقیق کنید. ببینید چه چیزهایی در ترشی هست.»
او با کلی اتفاق جالب و جدید در ذهنش به خانه میرود...