رویدادهای عمومی

مباحث حضرت آیت‌الله خامنه‌ای درباره موضوع :

۳- هدف بعثت پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله)

در «نبوت و بعثت»


خلاصه :

ادامه مطلب افول همه ابر قدرت ها؛نتیجه نهایی بعثت (۳) ...

 
* هدف بعثت پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله)
اِلى اَن بَعَثَ اللّهُ سُبحانَهُ مُحَمَّداً رَسولَ اللّه (صلّى‌اللّه‌علیه‌وآله). این جریان پیامبرى و سلسله‌ى نبوّتها راه خودش را طى کرد و یکى پس از دیگرى بار را به همدیگر دادند تا نوبت به پیغمبر خاتم رسید و خدا مبعوث کرد محمّد رسول‌اللّه‌ (صلّى ‌اللّه ‌علیه ‌و آله) را «لِاِنجازِ عِدَتِهِ وَ اِتمامِ نُبُوَّتِه‌»؛ دو جمله به عنوان فلسفه‌ى بعثتِ پیغمبر خاتم ذکر شده: اوّل «لِاِنجازِ عِدَتِه»، براى اینکه خدا وعده‌ى خودش را محقّق کند؛ این یکى؛ و دوّم «اِتمامِ نُبُوَّتِه»‌؛ نبوّت را کامل کند، تمام کند؛ و هر دوى اینها قابل بحث و فهمیدن است.


* تحقق بخشیدن به وعده الهی مبنی بر غلبه دین اسلام
اوّل «لِاِنجازِ عِدَتِهِ»؛ گویا خدا یک وعده‌اى داده که این وعده با آمدن پیغمبر محقّق میشود، به این وعده عمل میشود، وعده منجّز و حتمى میشود. آیه این چنین است: یُرِیدُونَ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ، هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدىٰ وَ دِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ. وعده‌ى الهى این است که جریان نبوّت بر همه‌ى جریانهاى فکرى و تجربه‌هاى اجتماعىِ بشر، فائق و غالب میشود؛ البتّه نه به این معنا که در زمان خود پیغمبر حتماً لازم بود که همه‌ى جریانهاى فکرى، تحت تأثیر نبوّت اسلام و رسالت اسلام قرار بگیرند؛ ممکن بود قرار بگیرند، ممکن بود نگیرند؛ کما اینکه در واقعیّت تاریخى نگرفتند؛ یعنى پیغمبر آن قدر فرصت پیدا نکرد. و باز نه به این معنا که در درازمدّت، دین پیغمبر بایستى بر همه‌ى ادیان، بر همه‌ى ملّیّتها، ملّتها و مکتبها پیروز بشود، به معنای پیروزی ظاهری و غلبه؛ این هم نیست؛ البتّه این کار میشود و شده و در طول تاریخ از تاریخ اسلام بارها شده که حکومت اسلامى عالمگیر شده امّا آیه این را نمیخواهد بگوید و ظهور حق به این معنا نیست. براى ظهور حق یک معناى ظریف‌ترى هست.

بنابراین پیغمبر اسلام با پُر کردن پیمانه‌ى فرهنگ نبوّتها و با ارائه دادن همه‌ى آنچه در آگاهى و اندیشه‌ى الهى براى بشر وجود دارد ــ که همه چیز را پیغمبر گفته ــ و با ارائه دادن آخرین حقیقت‌هاى موجود در فرهنگ نبوّتها، بر همه‌ى اندیشه‌ها و راه‌هایى که از مغز بشر ممکن بود تراوش کند، فائق آمد و پیروز شد؛ پس «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ»؛ معناى ظهور و غلبه‌ى پیامبر بر همه‌ى دینها این است... خب این وعده‌ى الهى است؛ این وعده کِى عملى میشد؟ وقتى آن آخرین پیغمبر بیاید. مادامى که آن آخرین پیغمبر نیامده، این وعده عملى نمیشود. پس خدا آخرین پیامبر را فرستاد «لِاِنجازِ عِدَتِه»؛ «عِدَة» یعنى وعده؛ تا وعده‌اش را منجّز کند، یعنى حتمى کند.
 
* به پایان رساندن نبوت و توانا شدن انسانها در شناخت راه‌های نو
وَ اِتمامِ نُبُوَّتِه؛ و نبوّت را تمام کند، یعنى کامل کند. البتّه کامل کردن نبوّت، تفسیرى بر همان جمله‌ى قبلى میتواند باشد که هست، امّا در حقیقت گویا آن خطّى که طبق آن خط، انسان مستقیماً با خدا ارتباط پیدا میکند ــ یعنى به وسیله‌ى وحى ــ یک دورانى دارد؛ از آنجا به بعد، انسان ارتباط مستقیم با خدا [به شکل وحی] لازم ندارد، لازم نیست وحى بیاید، لازم نیست آیه‌ى الهى نازل بشود و جبرئیل بیاید؛ از همه‌ى آنچه گذشته، انسان میتواند راه‌هاى نو را بشناسد؛ یعنى به شناختهاى جدیدى پى ببرد و راه زندگى را خودش از آنچه آنها گفته‌اند استنباط و استخراج کند و درک کند. و آخرین نقطه‌ى پایانىِ نبوّت که البتّه نقطه‌ى اوج نبوّتها نیز هست، ‌عبارت است از آخرین پیغمبر که پیغمبر خاتم است. بنابراین خدا پیغمبر را مبعوث کرد «لِاِنجازِ عِدَتِهِ وَ اِتمامِ نُبُوَّتِه»؛ تا وعده‌اش را محقّق کند و نبوّت را به پایان برساند، یعنى به کمال برساند؛ تمام، یعنى کامل شدن. تا اینکه خداى سبحان محمّد پیامبر خدا (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله) را مبعوث کرد.
 

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

پسران

دختران