رویدادهای عمومی
هر چه در این باره میخواهید پیدا میکنید
همه چیز درباره ی مهدی موعود(عج)
خلاصه :
هر چه میخواهید درباره ی امام زمان را در این صفحه پیدا می کنیدبسم الله الرحمن الرحیم
تعدادی دلنوشته:
1. بیا که بی تو...
بیا که بی تو نه سحر را طاقتی است و نه صبح را صداقتی؛ که سحر به شبنم لطف تو بیدار می شود و صبح، به سلام تو از جا بر می خیزد.
بیا که بی تو آینه ها، زنگار غربت گرفته اند.
هیچ کس حریم اطلسی ها را پاس نمی دارد و بر داغ لاله ها در هم نمی گذارد.
بیا که بی تو، قنوت شاخه ها، اجابتی جز غروب تلخ خزان ندارد.
بی تو کدام دست مهر، سرشک غم از دیدگان یتیمان بر می گیرد؟
کجاست آغوش مهربانی که دل های زخمی را به ضیافت ابریشمی بخواند؟
ای آبِ آب! رودخانه ها عطش دیدار تو را دارند و در بستر انتظار، به سوی دریای ظهور تو شتابان اند. قامتی به استواری کوه، دلی به بی کرانگی دریا، طراوتی به لطافت سبزینه ها، سینه ای به فراخی آسمان ها و صمیمتی به گرمی خورشید می خواهد تا بشود تو را خواند و کاروان دل ها را به منزلگاه امید کشاند.
این همه را که اندکی بیش نیست، از دل شکسته ترین منتظران تاریخ دریغ مدار، که ظهور تو اجابت دعای ماست.
2.زمان گذشت...
زمان گذشت و قلبم گواهی می دهد که به یقین تو می آیی.
تو می آیی و آیینه های زنگار گرفته قرن ها جهالت و سکوت و روزمرگی را دوباره جلا خواهی داد.
تو می آیی و قلب های سیاه شده از تنهایی را دوباره با حضور روشنی بخش خود نورانی خواهی کرد.
تو می آیی و دلم را خویشاوند تمام پنجره های جهان می کنی.
تو می آیی و چشمان جهان را به آبشاران زلال معنویت پیوند می زنی.
تو می آیی و فریادهای فرو خفته ستمدیدگان جهان را معنا می بخشی.
تو می آیی و گوش جهان را که از فریادهای گوشخراش شیاطین کفر و الحاد کر شده است، با زمزمه روح بخش محبتت نوازش می کنی.
تو می آیی و من خوب می دانم که روزی از همین دریچه که سال هاست بسته مانده است، جوانه ای خواهد رویید؛ جوانه ای سبز که از خیال همیشه منتظر من به سمت آسمان های آبی حضور تو سر بر خواهد آورد.
تو می آیی و زمین در زیر پای تو از شادی می شکفد.
تو می آیی و رودهای احساس، از دستان پر مهر نسیم، بر منتظران واقعی ات جاری می شوند.
ای تجلی مهر خداوند در زمین! شوره زار خشک دل های خسته مان در انتظار نوازش نرم نگاه پر مهر توست!
سوار سبزپوش آرزوهای ما! روایت گر فتح و پیروزی مسلمانان! وارث بدر و حنین! ذوالفقار حیدر در دستان توست و نرمی کلام مصطفی از زبان تو جاری می شود.
یا حُجّةُ اللّه علی خلقه!
هلا نگاه تو باران ترین باران ها
ببار بر در دل تبدار این بیابان ها
بگو که پنجره بر دوش، تا کجا آخر
سکوت و صبر تو و پرسش خیابان ها
چه قدر این دل بر باد رفته ام خوانده است
تو را زحنجره زخمی نیستان ها
الف) اولويت هاي اقدامات حضرت در شهر مكه
1. معرفي: حضرت امام سجاد ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: «آن حضرت به سخن گفتن پرداخته و مي فرمايند كه ايها الناس منم فلاني (مهدي) پسر فلاني (حضرت امام عسكري ـ عليه السلام ـ) منم پسر پيغمبر خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ دعوت مي كنم شما را به آنچه پيغمبر خدا را دعوت مي كرد.
2. دفاع در برابر مهاجمان: در ادامه حديث فوق آمده: « پس هجوم مي آورند كه او را بكشند پس سيصد و سيزده تن از او دفاع مي كنند
3. نيايش: پس از دفاع، «حضرت بين دو نقطه ركن و مقام (در خانه خدا) چهار ركعت نماز مي گذارند.»
4. بيعت گرفتن: حضرت امام صادق ـ عليه السلام ـ: «پس آنگاه به اسم او از آسمان ندا شود و او در پشت مقام باشد. اصحاب به ايشان عرض مي كنند: اكنون ديگر به اسم شما ندا شد، منتظر چه هستيد؟ آنگاه دست او را بگيرند و براي بيعت عمومي بياورند حضرت آمده و به حجرالاسود تكيه نموده و...»
5. سخنراني مراسم اخذ بيعت: «و اولين جمله اي كه ايشان با آن كلام خود آغاز مي كند اين آيه است: «بقيه الله خيرٌ لكن إن كنتم مؤمنين: باقيمانده حجت خدا براي شما بهتر است البته اگر مؤمن بودهايد: سپس بگويد: منم بقيه الله.
آنگاه سيصد و سيرده نفر با او بيعت كرده و ديگران هم بيعت مي كنند.
6. ارجاء عدالت و حدود الهي: حضرت امام رضا ـ عليه السلام ـ: آنگاه كه مراسم بيعت تمام شود، سراغ طايفه بني شيبه(كليد داران و خادمان خائن خانه خدا ) بيايد، دست هاي ايشان را قطع كند براي اينكه ايشان دزدهاي خانه خدايند. دست و پايشان را قطع نموده ايشان را در مكه بگرداند و منادي ندا دهد: اينها دزدان خانه خدا هستند...»البته حضرت چنين اقداماتي را براي قبيله قريش هم انجام مي دهند
7. تكميل تعداد ياران 10 هزار نفر اصلي.
8. تعيين حاكم براي مكه.
9. خروج از مكه و عزيمت به مدينه.
ب) برخي اقدامات ديگر امام هنگام ظهور
1. ويراني مساجد.
اشاره: اگر خداوند در قرآن كريم درباره پيامبرش فرموده: «وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحى»كار امام معصوم ـ عليهالسلام ـ نيز بدون حكمت و الهام گرفته از خداوند نميباشد. بنابراين، رواياتي كه درباره خرابي و ويران كردن مساجد آمده است چندنوع بوده كه به نمونههايي از آن اشاره ميشود.
الف: تخريب مساجد واصلاح آن: اصبغ بن نباته ميگويد: اميرالمؤمنين ـ عليهالسلام ـ وقتي كه وارد مسجد كوفه شد... و سپس فرمود: واي بر آنكه تو را از گل و خاك پخته بنا كرده و جهت قبله نوح را تغيير داد! و باز آنگاه فرمود: خوش بحال كسي كه شاهد ويراني تو در روزگار قائم از اهلبيت ميباشد.
و همچنين از آن حضرت در مورد ديگر نقل شده است كه فرمود: (بيگمان هنگامي كه حضرت قائم، قيام كند مسجد كوفه را خراب كرده و قبله آن را اصلاح ميكند.)
ب: تخريب مساجد در مسير جاده و مشرف: ابوبصير ميگويد: امام باقر ـ عليهالسلام ـ فرمود: هنگامي كه قائم ما قيام كند، چهار مسجد را در كوفه ويران ميسازد. و همچنين مسجدي كه مشرف بر ديگران باشد نميگذارد. مگر اينكه حالت اشراف آنرا برداشته و با حالت سادگي ميگذارد. و ديگر مسجدي كه در مسير جادهها قرار گيرد از بين ميبرد.
بنابراين ما نمونههائي از رواياتي كه بيان گرديد و بسياري از رواياتي كه در اين رابطه ملاحظه شده است كه البته هيچ كدام حكايت از ويران كردن بسياري از مساجد ندارد. همچنين در رواياتي كه اشاره به خراب كردن مساجد دارد اولاً، مراد از اين
خرابي نابود كردن نيست. و ديگر آنكه، در برخي روايات علت خراب كردن مساجد نيزتوضيح داده شده است كه اصلاح قبله آن است و يا حالت اشرافي و تزيين دارد. وحالت اشرافي آنرا برداشته و به حالت سادگي ميگذارد. بنابراين چنين نيست كه حضرت مساجد زيادي را خراب كند، و اگر تعداد محدودي را خراب ميكند بخاطر مصالحي است.
2. خونريزيها: از آنجايي كه هدف از قيام حضرت مهدي(عج) برپائي حكومت عدل الهي در سراسر جهان است. و اداره سرزميني به گستردگي دنيا، كاري بس دشوار است، كه تنها با برخورداري از رهبري الهي و حاكميت اسلام امكانپذير است. و حضرت مهدي(عج) زماني زمام امور را بدست ميگيرد كه دنيا وارث انبوهي از نابسامانيها، بيعدالتيها و عقيدههاي انحرافي ميباشند. سرانجام روزگاري فرا ميرسد كه عدل و عدالت با دست تواناي مرد الهي در روي زمينِ پر از ظلم و ستم پياده ميشود. و آثاركلام رسول گرامي اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ : (...يحلا الارض قسطاً و عدلاً) (زمين را پر ازعدل و قسط ميكند) در همهجا نمايان و آشكار ميگردد.
چنانكه امام صادق ـ عليهالسلام ـ ميفرمايد: (به خدا سوگند، بطور حتم عدالت مهدي(عج) به درون خانهها نفوذ ميكند، همچنانكه سرما وگرما در آن وارد ميشود.)
و از طرفي، علم، رأفت و مهرباني، گسترش فرهنگ اسلامي وآثار مذهب و دينداري در همه جا تجلي ميكند. وتمامي دنيا تحت تأثير قرار ميگيرد. و دستورات اسلامي بطور كامل اجرا ميگردد: زيرا پس از تجلي حكومت الهي عقلها بيدار و خردها سالم ميشود.
بنابراين، آنچه كه از روايات بدست ميآيد، ظهور حضرت مهدي(عج)، ظهور حكومت عدل الهي، ظهور رحمت، رأفت، امنيت، آسايش، صميميت و... ميباشد. غرض از حكومت الهي جز اجراي فرامين او و هدايت به صراط مستقيم چيزي ديگر نميباشد.
با تمام ديدن اين همه خوبيها، گسترش فرهنگ دين و ديانت، اعلام عفو و رحمت، بر اثرسوء تدبير و خُبث باطن وكجانديشي و از دست دادن قدرت و منافع ظاهري، سخنان حكمتآميز وآثارعظمت الهي كه سراسرجهان آنرا درك كرده و تسليم آن ميباشند ناديده گرفته، دست به طغيان و سركشي ميزند. كه امام صادق ـ عليهالسلام ـ نيز ميفرمايد: (عدهاي بر اثر كجانديشي در هنگام ظهور قائم ما، در برابر آن حضرت ايستاده و با آن ميجنگند.)
و يا اينكه امام باقر ـ عليهالسلام ـ فرموده است: حضرت براي بيعت گرفتن لشگريانش را به سراسرجهان ميفرستد. و هر كه از بيعت سر باز زند نابود ميكند.
بنابراين، اگر از اين احاديث چنين برداشت شودكه حتي اين نيز خلاف عدالت اسلامي ميباشد. اينها در حقيقت از ناشي عناد، تعصّب و كجانديشي خود آنها است كه با حضرت مخالفت نمودهاند. وخود مقصّرميباشند. كساني كه بعد از اتمام حجّت و اعلام
تمامي آثار و نشانههاي الهي كه اثر عملي آن عافيّت، عدالت و آسايش است، باز هم سر از رهبري و اطاعت باز بزند، بديهي است كه در كمال عناد بوده و مانع از اجراي فرامين الهي و بر هم زدن آسايش ديگران ميباشد. از بين بردن اينگونه انسانها، علاوه بر بيان روايات، در نزد عقلايي كه عقل سليم داشته باشند خلاف عدالت اسلامي نخواهد بود. و از طرفي، اين عدّه انسانها محدود بوده كه در روايات به آن اشاره شده است. و همچنين، كار امام معصوم ـ عليهمالسلام ـ كار حكيمانه است. و براي رفع مانع از اجراي حكومت عدل الهي، خلاف عدل و عدالت اسلامي نخواهد بود. امام صادق ـ عليهالسلام ـ ميفرمايد: (واي بر كسي كه با قائم ما بناي مخالفت گذارد.)پس، بناي حكومت حضرت مهدي(عج)بناي رحمت و اظهار عدالت است. اگر كسي مخالفت كند، در حقيقت مخالفت با دستور خداوند است. و حضرت مهدي(عج) مجري و حاكم خدايند.
3-مقابله باعالمان دين نما: نقش علما در هدايت جامعه بشري درطول تاريخ، چهره ظلم و ستم را سياه و دين و دينداري را درخشان نمودهاند، در هر روزگاري كه پردههاي سياهي و جهل، سايه خود را بر جوامع بشري گسترانده است، دانشمندان و علما ديني بودهاند كه با مسؤوليت خود انديشههاي فساد و تباهي را از دامن مردم بخوبي پاك كردهاند. آنچه كه از روايات فهميده ميشود، در آخرالزمان نيز نقش علما در هدايت جوامع بشري بخوبي مشهود است.
امام هادي ـ عليهالسلام ـ ميفرمايد: اگر در دوران غيبت قائم آل محمد(عج) دانشمندان نبودند كه مردم را به سوي او هدايت كنند و با حجتهاي الهي از دينش دفاع نمايند، كسي در دين خدا پابرجا نميماند. و همه مرتد ميشدند. ولي آنان همانند ناخداي كشتي، سكان كشتي رانگاه ميدارد. و آنان نزد خدا، والاترين انسانها هستند.
و يا اينكه حضرت مهدي(عج) در اوائل غيبت كبري توقيعي بر اين مضمون صادر فرمود: (بعد از اين، به راويان حديث ما (فقهاي عادل) مراجعه نمائيد، آنها حجت من بر شما و من حجت بر آنها هستم.)
و آنچه كه نمونه از روايات درباره نقش علما در طول تاريخ وخصوصاً در آخرالزمان اشاره شد. و يا اينكه حضرت مهدي(عج) آنها را حجت خود ياد ميكند. بديهي است كه علما حقيقتاً كساني هستند كه مردم را به سوي حقيقت هدايت و راهنمائي نموده و مهدي(عج) و قيام و آرمان آن حضرت را به آنان معرفي ميكنند. و اگر در حديث آمده كه اگر كسي امام خود را نشناسد و به آن حال از دنيا برود، به مرگ جاهلي اين دنيا رفته است. و اين نقش علما است كه مردم را از مرگ جاهلي نجات داده و امام وحجت خدا را بر آنها معرفي نموده تا با معرفت كامل از دنيا برود و...
بنابراين، اگر احاديثي همانند اينگونه حديث مشاهده شده است كه گفته است: حضرت مهدي(عج) بعد از ظهور رهسپاركوفه ميگردد و در آنجا عدّهاي، با سلاح در برابر حضرت ميايستد و ميگويد: اي فرزند فاطمه از همان راهي كه آمدي برگرد، ما بتو نيازي نداريم.
در حالي كه همه، قاريان قرآن و دانشمندان ديني هستند كه پيشاني آنها از عبادت پينه بستهاند و... و امام ـ
عليهالسلام ـ شمشيركشيده همه را از دم تيغ ميگذارند. همه ناظربه كساني است كه اندوخته هاي علمي ودانش خود راوسيله رسيدنبه دنيا قرارداده اند نه علماي راستين
بنابراين، واژه علما، تنها بر علماي شيعه صدق نميكند. چه بسا عالمان وهّابي و سنّي باشند. چنانكه در عصر حاضر با تمام و كمال ديده ميشود كه علما وهّابي و سنّي، با استدلال به آيات قرآن و تفسير و تأويل نادرست به آن مذهبي كه برگرفته از قرآن و انديشه اهلبيت ـ عليهمالسلام ـ است، احتجاج و استدلال نموده و حقانيت اين مذهب را منكر ميشود. چه رسد به اينكه، در زمان حضور باشد. ابوحنيفه و مالك، كه از رؤساي مذهب اهلسنتاند، هر دو از شاگردان امام جعفر صادق ـ عليهالسلام ـ هستند. در برابر مذهب امام صادق ـ عليهالسلام ـ تشكيل مذهب دادند و...
فلذا، روايات متعددي در اين باره وجود دارد كه در هنگام ظهور حضرت عدّهاي كه با آيات قرآن بر عليه آن حضرت استدلال ميكنند. و حقانيت او را قبول ندارند. و حتي عدّهاي علني از مسجد از مجلس خطابه حضرت بلند شده و بر حضرت اعتراض ميكنند. بعيد نيست كه مصداق بسياري از اينگونه روايات، علما اهل سنت و ناصبيها و وهّابيها ميباشد. و علماي شيعه، انديشهشان بر گرفته از انديشه اهلبيت ـ عليهمالسلام ـ و از شاگردان آن مكتباند. به روايات متعدد، در زمان غيبت، حجّت و خلفاي اهلبيتاند. علماي كه اينگونه از آنها ياد شدهاند چگونه بروي امامشان شمشير كشيده و يا به دست آن حضرت كشته ميشوند. و البته از آنجايي كه همه انسانها حتي علما از نظر معرفت و تهذيب نفس يكسان نميباشند، انسان بعيد نميداند كه عدّه محدودي از علماي شيعه نيز در زمان ظهور با امام مهدي(عج) مخالفت كنند. آنچنان كه معلوم است انديشه علماي شيعه انديشه اهلبيت است، و علمايي كه غير از اين باشند، بسيار محدود و در اقلّيتند.
4-مقابله امام با دشمنان
براساس حكم عقل و تعاليم انسان ساز اسلام كشتن منحرفان و معاندان تنها پس از عرضه اسلام و تمام شدن حجت بر آنها جايز خواهد بود. و تا زماني كه اسلام بر آنها عرضه نشده و حقانيت اسلام و امام مهدي ـ عليه السلام ـ برايشان آشكار نشده است، كشتن آنها برخلاف حكم عقل و اصول دين اسلام خواهد بود. اصولاً اصل اوليه اسلام در مواجهه با ديگران تلاش براي هدايت آنهاست و جنگ و درگيري نيز به خاطر اصلاح آدميان است امام علي ـ عليه السلام ـ در اين باره مي فرمايد:
پيامبر مرا به سوي يمن فرستاد و به من فرمود: اي علي با هيچ كس جنگ مكن مگر پس از آنكه او را به اسلام دعوت كني. به خدا سوگند اگر خداوند به دست تو يك نفر را هدايت كند براي تو از آنچه خورشيد بر آن طلوع و غروب مي كند بهتر است.
از اينرو در ابتدا تمام همّت امام مهدي ـ عليه السلام ـ صرف اصلاح و هدايت انسان ها خواهد شد و جنگ و قتل منحصر در مواردي خواهد بود كه اميدي به اصلاح نمي رود. امام صادق ـ عليه السلام ـ در اين باره فرموده اند:
(امام مهدي ـ عليه السلام ـ و سپاهيانش) بر پيروان هيچ ديني وارد نمي شوند مگر اينكه آنها را به خداوند، اسلام و اقرار به نبوت حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ دعوت مي كنند.
و امام كاظم در حديث ديگري فرموده اند:
... چون بر يهود، نصاري، صائبين، ملحدان، مرتدان و كفار شرق و غرب عالم خروج كند اسلام را بر آنها عرضه مي كند.
همچنانكه ملاحظه مي شود براساس اين روايات رويارويي امام مهدي ـ عليه السلام ـ با منكران و معاندان تنها پس از عرضه اسلام، دعوت به حقيقت و تمام شدن حجت از يك سو و اصرار ورزيدن آنها بر لجاجت و عنادشان از سوي ديگر خواهد بود.
اهتمام حضرت بر هدايت انسان ها به اندازه اي زياد است كه آن حضرت براي ارشاد مردم از تمام ابزارها استفاده خواهد كرد امام صادق ـ عليه السلام ـ در اين باره فرموده اند:
هيچ معجزه اي از معجزات انبياء و اوصيا نيست مگر اينكه به جهت تمام شدن حجّت بر دشمنان خداوند مانند آن را بدست قائم ما ـ عليه السلام ـ ظاهر خواهد كرد.
و همانطور كه گذشت دشمنان حضرت ـ كه حضرت با آنها خواهد جنگيد و آنها را به قتل خواهد رساند ـ كساني خواهند بود كه پس از آشكار شدن حقيقت و تمام شدن حجت باز بر گمراهي خود تعصب بورزند و از اطاعت حضرت سرپيچي كنند.
وقتي حضرت مهدي (عج) ظاهر شد و حقايق اسلام را به مردم جهان عرضه داشت و برنامه انقلابي و اصلاحي اسلام را به گوش آنان رسانيد، بسياري از مردم اسلام را قبول ميكنند زيرا استعداد مردم براي درك حقايق به حد كمال رسيده است. و از طرفي معجزاتي را به دست امام عصر (عج) مشاهده ميكند و اوضاع عمومي جهان را غيرعادي و فوق العاده مييابند و اعلام رهبر انقلاب جهاني به گوششان ميرسد. اين اوضاع سبب ميشود كه مردم جهان فوج فوج به دست مهدي (عج) اسلام اختيار نمايند.
حضرت باقر ـ عليه السلام ـ فرمود: (وقتي قائم ما قيام نمود خدا دست لطفش را بر سر بندگان مينهد و حواسشان را جمع و غفولشان را كامل ميگرداند.)و به تعبير برخي از روايات اسلام در هر خانه، كوخ و چادري رخنه ميكند؛ چنان كه سرما و گرما در آن نفود مينمايد و همان طور كه نفوذ سرما و گرما اختياري نيست، اسلام نيز در اين روزگار به همه جا و با وجود مخالفت قلبي برخي از آنان رخنه كرده و آنان را تحت تأثير قرار ميدهد.
گفتني است هر چه هم سطح افكار بشر ترقي كند و افراد صالح و خيرخواه زياد گردند، و اتمام حجت به نحو احسن صورت گيرد افراد ستمگر و خودسري در بين بشر وجود خواهند داشت كه طبعاً با حق و دادگري دشمن بوده و براي دفاع از منافع شخصي خود در مقابل مهدي موعود قيام خواهند نمود و براي سركوبي اين جمعيت جز جنگ و خونريزي چارهاي نيست. از اين جهت احاديث اهل بيت، جنگ و خونريزي را حتمي دانستهاند و اين مخالفتها از باب فقدان حجت و گم كردن حقيقت نيست بلكه از باب عناد و سركشي است.
بنا براين حضرت قائم (عج) همانند ديگر ائمه ـ عليهم السّلام ـ نخست به موعظه و ارشاد ميپردازد و در صورت لزوم دست به شمشير ميشود.
زيراهمه امامان معصوم عاشق حقيقت و راهنماي حقند. از نثار كردن مهر و محبت به توده مردم دريغ نكردهاند و رشد روز افزون و ترقي و تكامل بشر سرلوحه دعوتشان بوده است. و اگر امام حسن ـ عليه السلام ـ قرار داد صلح را امضاء ميكند، ولي امام حسين ـ عليه السلام ـ قيام ميكند و يزيديان را رسوا ميكند، اين تفاوت روشها به خاطر تفاوت شرايط زمان، مخاطبان و حاكمان عصر امامان است وگرنه اگر امام حسن ـ عليه السلام ـ همان موقعيت امام حسين ـ عليه السلام ـ را ميداشت حتماً عاشورايي ميانديشيد و حسيني عمل ميكرد.
حال در عصر امام عصر (عج) مردم از اطلاعات و معرفت بيشتري نسبت به ساير امتهاي قبل بهرهمند ميگردند و حق و راه حق برايشان آفتابي ميشود و امام زمان (عج) هم بر طبق واقع حكم ميكند، روش حضرت قائم (عج) نيز به تبع اين تغييرها با سيره ساير امامان تفاوت پيدا ميكند.
آري! وقتي احدي يافت نميشود كه به موعظه نيازمند باشد و صالحات با بينشي عميق و حججي تام طريق حجت (عج) را انتخاب كردهاند و طاغيان با اطلاع كافي از پذيرش حق سر باز ميزنند و به كارشكني ميپردازند آيا راهي غير از دست به شمشير شدن باقي ميماند؟
امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: علم و دانش از شهر قم به تمام بلاد شرق و غرب پخش ميشود و حجت بر جهانيان تمام ميگردد، به طوري كه در تمام زمين فردي پيدا نميشود كه علم دين به گوشش نرسيده باشد. بعد از آن، قائم ما ظهور ميكند و اسباب عذاب و غضب خدا مهيا ميگردد، زيرا خدا موقعي از بندگانش انتقام ميگيرد كه حجت او را انكار نمايند.
زراره از امام صادق ـ عليه السلام ـ پرسيد آيا روش و سياست حضرت قائم (عج) همانند روش پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ خواهد بود؟ امام ـ عليه السلام ـ فرمود: هرگز، هرگز پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ با ملايمت و نرمي و مهرباني رفتار ميكرد تا دلها را به دست آورد و مردم با آن حضرت الفت گيرند ولي حضرت قائم (عج) سياست قتل را در پيش ميگيرد و طبق دستوري كه دارد رفتار ميكند و توبه كسي را نميپذيرد. پس واي بر كسي كه با او مخالفت كند.
حسن بن هارون ميگويد: در محضر امام صادق ـ عليه السلام ـ بودم معلّي بن خنيس از حضرت پرسيد آيا هنگامي كه حضرت قائم ظهور ميكند برخلاف روش اميرمؤمنان در برخورد با مخالفان رفتار ميكند؟ امام ـ عليه السلام ـ فرمود: علي ـ عليه السلام ـ ملايمت و نرمش را در پيش گرفت چون ميدانست پس از او دشمنان بر ياران و شيعيان چيرگي پيدا ميكنند،
ولي سياست حضرت قائم (عج) قهر و غلبه و به اسارت گرفتن آنهاست زيرا ميداند كه پس از او كسي بر شيعيان تسلط نخواهد يافت.
آري با ظهور منجي بشريت، روزگار موعظه و خواهش تمام ميشود. از قديميترين روزگاران كه پيامبران آمدند، همواره، بشر را موعظه كردند، و درخواست كردند كه: مؤمن باش، و عمل صالح به جاي آر. و ديديم كه بشر چقدر گوش به آن سخنان داد، و چگونه انبياء و اوليا را از دم تيغ گذرانيد. امّا روزگار مهدي، روزگار خوار ساختن زورداران است.
یاران حضرت مهدی (ع )
یـاران امـام زمـان (ع ) چـنـد دسـته اند. دسته ای از آنان ، یاران خاص و ستاد فرماندهی آن حـضـرت هستند که تعدادشان 313 نفر است و همانها هستند که قرآن کریم در آیه 8 سوره هود از آنان به عنوان ((امت معدوده )) یاد می کند.
هـرگاه زمان ظهور برسد، خداوند این افراد را در اندک زمانی در مکّه ظاهر می کند و بدون حضور اینان قیام مهدی (ع ) شروع نمی شود.
دسـتـه دوم از یـاران حـضرت که پس از جمع آمدن پرچمداران و ستاد فرماندهی به یاری ایـشـان مـی آیـنـد طـبـق روایـات 10 یـا 12 هـزار نـفـرنـد. وقـتـی ایـن حـلقـه کامل شد، حرکت و قیام ، آغاز می شود.
حلقه سوم از یاران ، مؤ منانی هستند که پس از شروع قیام به آنان می پیوندند و لحظه به لحظه بر تعداد آنان افزوده می شود.
1. ماهیت یاران خاص
یاران خاص حضرت مهدی (ع ) چه ماهیتی دارند؟ چه کسانی اند؟ مشخصات آنان چیست ؟ و... .
طـبـق روایـات ، مـشـخـصـات ظـاهـری یـاران خـاص امـام زمـان (ع ) ؛ اسـم ، نـسـب ، شـغـل ، زبـان و القـاب آنـان در صـحـیـفـه ای ثـبـت شـده و نـزد حـضـرت موجود است :
امام جواد(ع ) به نقل از پدران بزرگوارش می فرماید:
همراه قائم (ع ) صحیفه مهر شده ای هست که اسامی یارانش همراه با ویژگیها، شهر، زینت و کـنیه هایشان در آن نوشته شده است .
تـعـداد یاران خاص 313 نفر به تعداد اصحاب بدر و اصحاب حضرت طالوت ذکر شده انـد، هـنـگـامـی کـه حـضـرت قـیـام مـی کند به دور او گرد می آیند. ((اِذا قامَ تَجْتَمِعُ اِلَیْهِ اَصـْحـابـُهُ عـَلی عـِدَّةِ اَهـْلِ بـَدْرٍ وَ اَصـْحـابِ طـالُوتَ، وَ هـُمْ ثـَلا ثـَمـِاءَةٍ وَ ثـَلا ثـَةَ عـَشـَرَ رَجُلاً...))
خداوند این افراد را از دورترین شهرهای دنیا برای یاری حضرت گرد می آورد.
در برخی روایات اسامی شهرهایشان نیز ذکر شده است . امام باقر(ع ) می فرماید:
سیصد و اندی نفر، به تعداد اهل بدر (313 نفر) در میان رکن و مقام با قائم (ع ) بیعت می کـنـنـد که نجبای مصر، ابدال شام و اخیار از اهل عراق در میان آنهاست .
در روایـتـی دیـگر آمده که : پنجاه نفرشان اهل کوفه اند و بقیه از اطراف و اکناف جهان ، که همدیگر را نمی شناسند و بدون وعده قبلی گرد آمده اند.
در روایـات از یـاران خـاص حـضـرت بـا عـنـاویـن زیـر یـاد شـده اسـت : ((رجـال الهیون ))، ((رجال مسوّمه ))، ((اصحاب الالویه ))، ((امراء))، ((وزراء))، ((خیر الامّه ))، ((ذخر اللّه ))، ((نقباء))، ((خواص ))، ((اولی قوّة ))، ((حکّام اللّه فی ارضه علی خلقه ))، ((الحکّام علی الناس )) و...
رسول خدا (ص ) می فرماید:
او را در طالقان گنجهایی است که از طلا و نقره نیست ، بلکه اسبهایی است بسیار زیبا و مردانی کاردان و کارساز ((وَلَهُ بِالطّالِقانِ کُنُوزٌ لا ذَهَبَ وَ لا فِضََّةِ، اِلاّ خُیُولٌ مُطَهَّمَةٌ، وَ رِج الٌ مُسَوَّمَةٌ...))
امام علی (ع ) می فرماید:
گـروهـی از مردان الهی دور او گرد می آیند، دعوتش را بر پای می دارند و یاری اش می کـنـنـد. آنـهـا وزیـران او هستند که سنگینی مسائل کشوری را بر عهده می گیرند و او را در مـسـئولیت بزرگی که خداوند به عهده اش گذاشته ، یاری می کنند ((وَ لَهُ رَجالٌ اِلهُیّون یـُقـیـمـُونَ دَعْوَتَهُ وَ یَنْصُرُونَهُ، هُمْ الوُزَراءٌ لَهُ، یَتَحَمَّلُونَ اَثْقُالَ المَمْلَکَةِ عَنْهُ، وَ یُعینُونَهُ عـَلی مـا قـَلَّدَه اللّهُ)).
امام صادق (ع ) می فرماید:
آنـهـا فـرمـاندهان ، قاضیان ، حاکمان شرع و فقیهان دین اند ((وَ هُمُ النُّجَباءُ وَ الْقُضاةُ وَ الْحـُکـّامُ وَ الفُقَهاءُ فِی الدّیِن ...+.)) نتخب الاثر، لطف اللّه صافی ، ص 485، چاپ تهران ، 1373 ه .
آنـان پـرچـمـدارانـی انـد کـه از جـانب خدا در روی زمین بر بندگان او حکومت می کنند؛ ((هُمْ اَصـْحـابُ الاَْلْوِیـَةِ، وَ هـُمْ حـُکـّامُ اللّهِ فـی اَرْضِهِ عَلی خَلْقِهِ))
بر اساس روایتی دیگر:
آنـان بـهـتـریـن امـت انـد کـه بـا نـیـکان اهل بیت همراه هستند ((اُولئِکَ هُمْ خِیارُ اَلاُمَّةِ مَعَ اَبْرارِ اِلعِترَةِ...))
بـر اسـاس بـعـضـی روایـات پـنـجـاه نـفـر از ایـن افـراد را زنـان تشکیل می دهند.
خـلاصـه کـلام ایـنـکـه تـدبـّر در روایـات یاد شده معلوم می کند که آنان افرادی معمولی نیستند. بلکه مردانی الهی و نیروهایی زبده ، لایق و کاردان ، بطانه و اصحاب سرّ امام زمان (ع ) هستند.
2. ماءموریت یاران خاص
از جمله اموری که در شناسایی هر چه بیشتر ماهیت یاران خاص امام زمان (ع ) به ما کمک می کند، بررسی روایاتی است که به تبیین ماءموریت آنان در حکومت جهانی حضرت مهدی (ع ) پرداخته اند. برخی از این ماءموریتها به قرار زیر هستند:
1 ـ 2. جنگ با ستمگران
اولیـن مـاءموریت یاران حضرت ، جنگی تمام عیار با مستکبران عالم است که در آغاز انقلاب بـزرگ حـضـرت ، در راءس هـمه کارهای قرار دارد. یاران خاص مهدی (ع ) در این جنگ ، در بـعـد انـدیشه تئوریسینهای انقلاب و در بُعد عمل ، سربازانی شجاع و فداکار در رکاب امـام زمـان (ع ) و گـوش بـه فـرمان آن حضرت هستند. وقتی حلقه یاران پس از 313 نفر کـامـل شـد قـیـام شـروع می شود و با ستمگران جهان در می افتند و آنان را قلع و قمع می کنند؛ به گونه ای که خدا خشنود شود.
امام باقر(ع ) می فرماید:
قائم آل محمد(ع ) شباهتهایی با پنج تن از پیامبران دارد... اما شباهت او به جدّ خود (پیامبر اکـرم (ص ) ) قـیام با شمشیر است و کشتنِ دشمنان خدا و پیامبر، و نیز جباران و سرکشان . او بـا (نـیـروی ) شـمـشـیـر و (نـیـروی ) تـرس ، (کـه در دل جـبـاران افـکـنـده مـی شـود) مـدد مـی گـردد.
امام جواد(ع ) می فرماید:
آنـگـاه کـه عـدد (مـورد نـظـر یـاران حـضـرت ) یـعـنـی ده هـزار نـفـر کـامـل شد، به اذن خدای بزرگ قیام می کند و بی درنگ به کشتار دشمنان خدا (و دین خدا) دست می یازد، تا خدای بزرگ خشنود گردد.
خـداونـد بـه دسـت ایـنـان طاغوتها و جبّاران را نابود می سازد و آنان را بر شرق و غرب عالم مسلّط می کند. امام باقر(ع ) می فرماید:
گـویـی که یاران قائم (ع ) را می بینم که بر خاور و باختر گیتی مسلط شده اند و هیچ چیز نیست مگر آنکه از آنان فرمان می برد.
2 ـ 2. مبارزه با انحرافها، تحریفها و برداشتهای نادرست از دین
دومـیـن مـاءمـوریـت یـاران خـاص امـام زمـان (ع ) در آغـاز انقلاب ، مبارزه کردن با انحرافها، تـحـریـفـهـا و بـرداشـتـهـای نـادرسـت از دیـن و مـذهـب اسـت . عـوامـل اصـلی ایـن انـحـرافات سه دسته صاحبان زر (سرمایه داران و اشراف )، صاحبان زور (حـکـومتهای غیر اسلامی و به ظاهر اسلامی ) و صاحبان تزویر (روحانیون وابسته و دنـیـاپـرسـت و جـیـره خـوار حـکـومـتـها و طبقات اشراف ) هستند؛ در واقع صاحبان زر و زور تـحریفها، برداشتها و تفسیرهای غلط را سفارش می دهند و صاحبان تزویر آن را اجرایی و عملیاتی می کنند.
امام صادق (ع ) می فرماید:
آزاری کـه قـائم (ع ) به هنگام قیام خویش ، از جاهلان آخرالزمان می بیند، به مراتب سخت تر است از آن همه آزار که پیامبر(ص ) از مردم جاهلیت دید. راوی می گوید:
این چگونه می شود؟ امام فرمود: پیامبر به میان مردم آمد در حالی که آنها سنگ و صخره و چـوب و تـخـته های تراشیده (بتهای چوبی ) را می پرستیدند، ولی قائم ما که قیام کند مـردمـان هـمـه از کـتـاب خـدا بـرای او دلیـل مـی آورنـد و آیـه هـای قـرآن را تاءویل و توجیه می کنند!
همچنین می فرماید:
امام قائم در جنگ خویش (با مخالفان ) به دشواریهایی بر می خورد که پیامبر برخورد نـکـرد؛ زیرا پیامبر آمد و مردم بتهای سنگی و چوبهای تراشیده شده را می پرستیدند (و گـرفـتـار تعالیم انحرافی نبودند)، لیکن قائم (در هنگام قیام خویش ) با مردمی روبه رو مـی شـود کـه رویاروی او می ایستند و آیه های کتاب خدا را در برابر او به نظر خود تاءویل می کنند و در همین راستا با او به نبرد بر می خیزند!
مـاءمـوریت یاران خاص حضرت در اینجا عبارت است از افشای خطوط انحرافی و جریانات فـکـری مـنـحـرف ، پاسخگویی منطقی و مستدل ، روشنگری و تبیین درست آموزهای دینی و نیز جنگیدن با کسانی که دست از افکار و اندیشه های نادرست خویش بر نمی دارند و حق خالص و اسلام ناب را نمی پذیرند.
یـاران خـاص مهدی (ع ) در پرتو تعالیم امام خویش ، به شناختی دست می یابند که هیچ اشـتباه و انحرافی در آن وجود ندارد. آنان راه و روش دین خدا و امام عظیم الشاءن خویش را بـه طـور یکدست ، یکسان و منسجم برای توده های ناآگاه تبیین می کنند و به طور هماهنگ بـه نـشـر تـعـالیـم نـاب اسـلامـی مـی پردازند. اینان علاوه بر توانمندیهای مدیریتی قـابـل تـوجـه ، در دیـن شـنـاسـی و مسائل مربوط به اسلام تخصص دارند و از فقیهان و اسلام شناسان راستین هستند.
امام صادق (ع ) می فرماید:
آن گروه که قائم هنگام قیام خویش با او کار می کنند، نجیبان ، قاضیان ، حاکمان شرع ، فقیهان و دین شناسانی هستند که (برکت و) مسحه الهی یافته اند؛ به گونه ای که هیچ حکمی بر آنان اشتباه نمی شود.
3 ـ 3. عمران و آبادی کشورها و برقراری عدالت
مـاءمـوریـت دیگر یاران خاص این است که پس از اقتدار یافتن حضرت مهدی (ع )، مسئولیت اداره کـشـورهـا را از جـانـب ایـشان بر عهده می گیرند و هر کدام عازم منطقه ای می شوند و پـایـه هـای مـسـتحکم بنای رفیع حکومت جهانی مهدوی را بنا می نهند و به عمران و آبادی کشورها می پردازند و عدالت اسلامی را برقرار می سازند.
هـنـگـامـی که قائم (ع ) قیام کند برای هر کشوری از کشورهای جهان فرمانروایی بر می گـزیـنـد و به او می فرماید: دستورالعمل تو در کف دست تو است ، هرگاه حادثه ای بر تـو روی دهـد کـه حـکـم آن را نـمـی فـهمی و طرز داوری در آن را نمی دانی ، به کف دستت بـنـگـر، هـر چـه در آن مـنـعـکـس بـاشـد بـر اسـاس آن عـمـل کـن ؛ ((اِذا قـامَ القـائِمُ بـَعـَثَ فی اَقالیمِ الاَْرْضِ، فی کُلِّ اِقلیمٍ رَجُلاً ثُمَّ یَقُولُ لَهُ: عـَهـْدُکَ فـی کـَفِّکَ، فـَاِذا وَرَدَ عـَلَیـْکَ مالا تَفْهَمُهُ وَ لا تَعْرِفُ القَض اءَ فیهِ، فَانظُرْ اِلی کَفِّکَ وَ اعْمَل بِم ا فیه ا)).
امام صادق (ع ) می فرماید:
حـضـرت مـهـدی (ع ) یـارانـش را در هـمـه شـهـرهـا می پراکند و به آنها دستور می دهد که عـدل و احـسـان را شـیـوه خـود سـازنـد. حـضـرت ، آنان را فرمانروایان کشورهای جهان می گـردانـد و بـه آنـهـا فـرمان می دهد که شهرها را آباد سازند؛ ((یُفَرِّقُ الْمَهْدِیُّ اَصْحابَهُ فـی جـَمـیـعِ الْبـُلْدانِ، وَ یـَاءْمـُرُهـُمْ بـِالْعَدْلِ وَ الاِحْسانِ، وَ یَجْعَلُهُمْ حُکّاما فِی الاَقالیمِ، وَ یـَاءْمـُرُهـُمْ بـِعـُمـْرانِ الْمـُدُنِ)).
همان حضرت می فرماید:
حضرت ، والیان خود را به شهرها می فرستد و دستور می دهد که عدالت را در میان مردم پـیـاده کـنـنـد ((یـبـعـث الی امـرائه بـسـائر الامـصـار بالعدل بین الناس )).
بـدون تـردید تدبّر در این ماءموریت ها که در روایات تبیین شده اند، ماهیت یاران خاص و کـابـیـنـه دولت حـضـرت مـهـدی (ع ) را روشن تر می سازد. معلوم می شود که آن حضرت بهترینها را برای اداره جهان بر می گزیند و ستونهای مستحکم بنای رفیع حکومت جهانی را بـر آن اسـتـوار مـی سـازد و ایـن تـعـداد بـه تـعـبـیـر رسـول اکـرم (ص ) خـالص تـریـن و بـرتـرین وزیران حضرت مهدی (ع ) هستند؛ ((وُزَراءُ الْمـَهـْدِیِّ... وَ هـُمْ اَخـْلَصُ الوُزَراءِ وَ اَفـْضَلَ الوُزَراءِ)) و کـسـانـی انـد کـه قـدرت اجـرایی فوق العاده ای دارند و می توانند مملکتی را اداره کنند.
3. ویژگیهای یاران خاص امام زمان (ع )
ایـنـک بـا تـوجـه بـه روایـاتـی کـه دربـاره یـاران خاص حضرت ، ماهیت و ماءموریت آنان گـذشـت ، مـی تـوان گـمـانـه زنی زد که هسته مرکزی و ستاد فرماندهی تشکیلات حکومت جـهـانـی مـهـدی (ع ) بـایـد چـگـونـه و دارای چـه خـصـوصـیـاتـی بـاشـنـد. ولی در عـیـن حـال بـرای بـهـره گـیـری بیشتر از روایات معصومین (ع )، روایاتی را که درباره تبیین ویژگیهای یاران خاص امام زمان (ع ) وارد شده ، دست مایه خود قرار می دهیم .
این ویژگیها را بر اساس روایات در سه محور کلی می توان مورد بررسی قرار داد.
1 ـ 3. ویژگیهای ظاهری
در پاره ای از روایات ، ویژگیهای ظاهری یاران خاص حضرت مهدی (ع ) بیان شده است . مـانـنـد روایـاتـی کـه دربـاره مـشـخـصـات ظـاهـری آنـان از قبیل اسامی آنان و شهرهای آنان و غیر آن وارد شده که برخی از آنان پیش از این ذکر شد.
بـعـضـی روایات درباره خصوصیات ظاهری آنان ، روایاتی است که محدوده سنّی آنها را بـیـان کـرده و بـیـشـتر آنها را جوان معرفی می کنند. به عنوان نمونه ، امام باقر(ع ) می فرماید:
یـاران قـائم هـمـه جـوان انـد و پیرمرد در میان آنان نیست مگر مانند سرمه در چشم و نمک در غـذا، و کـم تـریـن چـیـز در غـذا نـان است ((اَصْحابُ القائِمِ شَبابُ لا کَهُوُلَ فیهِمْ، اِلاّ مِثْلَ الْکـُحْلِ فِی الْعَیْنِ وَ المِلْحِ فِی الزّادِ، وَ اَقَلُّ الزّادِ المِلْحُ))
بعضی دیگر از روایات به رنگ ، قد و اندازه ، زیبایی و لباس پرداخته می فرماید:
هـمـه آنـهـا یـک رنـگ و هـم اندازه اند، جمال و لباسهایشان یکسان است ((... وَ الزِّیُّ واحِدٌ، وَ القـَدُّ واحـِدٌ، وَالجـَمـالُ واحـِدٌ، وَ اللِّبـاسُ واحـِدٌ...))
بـرخی دیگر از روایات نیز چنان که گذشت به جنسیت تعدادی از یاران خاص پرداخته و ذکر می کند پنجاه نفر زن همراه آنان است .
پاره ای دیگر از روایات به قدرت بدنی آنان پرداخته ، می فرماید:
چـون امـر ظـهـور حـضـرت واقـع شـد، بـه هـر انـسـان [از یـاوران ایـشـان ] نـیـروی چـهـل مـرد داده مـی شـود ((اَنَّه لَوْ قَدْ کانَ ذلِکَ، اُعْطِیَ الرَّجُلُ قُوَّةَ اَرْبعینَ رَجُلاً...))
یا می فرماید:
هـمـانـا بـه یـک نـفـر از آنـان نـیـروی چـهـل مـرد داده مـی شـود و دل او از قطعه فولاد سخت تر می شود، اگر به کوههای آهن روی آورد آنها را قطعه قطعه می کند!
2 ـ 3. ویژگیهای نفسانی
روایـات مـتعددی به تبیین ویژگیهای معنوی و نفسانی یاران خاص امام زمان (ع ) پرداخته انـد. خـصـوصـیـاتی مانند علم و معرفت ، ایمان ، خشیت الهی ، طهارت و تقوا، زهد، بینش و بصیرت ، عبادت و بندگی ، توجه به خدا، دعا و ذکر و نیایش و استغفار، شب زنده داری ، شرح صدر، صبر و شکیب و غیر اینها برخی از خصلتهای معنوی و نفسانی یاران خاص حـضـرت مهدی هستند که در روایات به آنان اشاره شده است و ما در اینجا به ذکر بعضی از آنها بسنده می کنیم .
یـک . ایـمـان : در نـظـام حـکومت جهانی حضرت مهدی (ع ) عنصری که بیش از دیگر عناصر اهـمـیـت دارد و مـی تـوانـد مـثـل کـلیـدی قـفـلهـای بـسـتـه را در هـمـه مـوارد و مـسـایـل بـاز کـنـد، عـبـارت اسـت از ایـمـانی عمیق و استوار که هم همت را بر می انگیزد، هم بـازوان و گامها را محکم می کند و هم دلها را استحکام می بخشد؛ به گونه ای که حوادث دنـیـا نمی تواند هیچ تزلزلی در آنها ایجاد کند. دلهای کارگزاران حکومت مهدوی (ع ) با چنین ایمانی استوار مستحکم است . آن حضرت ، مؤ من ترین افراد را برای حکومت جهانی اش برگزیده است .
گـاهـی از ایـن ویـژگـی در روایـات بـه صراحت یاد شده و به عنوان مؤ منان حقیقی مورد ستایش قرار گرفته است . چنان که امام باقر(ع ) می فرماید:
بدانید که آنها مؤ منان حقیقی اند ((اَلا هُمُ المُؤ مِنُونَ حَقّاً...))
بـر ایـن اسـاس یاران خاص حضرت از تمام اوصافی که در قرآن کریم برای ((مؤ منان حقیقی )) بیان شده ، برخوردار خواهند بود.
گـاهـی از آنـان به عنوان موحّدان واقعی یاد شده است که به توحید ناب دست یافته اند ((فَهُمُ الَّذینَ وَ حَّددُوا اَللّهَ حَقَّ تَوْحیدِه )).
گـاهـی نـیـز در قـالب تـشبیه و مانند آن از این ویژگی یاد شده است مانند این گفتار امام صادق (ع ) که می فرماید:
آن (گنجینه ها) مردانی هستند که دلهایشان مانند پاره های آهن است ، هیچ گونه تردیدی در آنـهـا راه نـدارد، در اعـتـقـادشـان بـه خـدا از صـخـره و سـنگ محکم ترند ((... هِیَ رِجالٌ کَاَنَّ قـُلُوبـَهـُمْ زُبـُرُ الْحـَدیـدِ، لا یـَشـُوبـُهـا شـَکُّ، فـی ذاتِ اللّهِ اَشَدُّ مِنَ الحَجَرِ...))
در بعضی روایات نیز بر قوت جسمانی یاران خاص اشاره شده و در ضمن آن قوت ایمان هر کدام از آنان از پاره های آهن محکم تر دانسته شده است مانند روایتی که می گوید: به هر کدام ، توانایی چهل نفر داده شده و دلی مستحکم تر از پاره های آهن دارد.
بـدیـهـی اسـت کـه هـمـیـن قـوت ایـمـان اسـت کـه در مـیـدان عـمـل ، قـدرت مدیریت و فرماندهی را پدید می آورد؛ ایمان به خدا، ایمان به راه ، هدف و آرمان حاکمیت جهانی توحید و عدالت ، احساس فداکاری در راه هدف و خویشتن را جزو حزب اللّه و جـنـداللّه دانـسـتن ؛ اینهاست که گروهی اندک را در صحنه مبارزه با کفر و استکبار جـهـانـی پـیـروز مـی کند ((کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثیرَةً بِاِذْنِ اللّهِ)).
دو. طـهـارت و تـقـوا: یـک رکـن مـدیـریـت ایـده آل ، حـفـظ طـهـارت و تـقـوا، پـاکـیـزگی در عـمـل و اجـتـنـاب از هـر گـونـه اخـتـلاط بـا اهـداف غـیـر مـشـروع یـا اهـداف غـیـر مـقـبول و غیر اخلاقی است . مدیر خوب ، مدیری است که هر کاری را بر عهده می گیرد، آن را با رعایت اصول اخلاقی صحیح انجام دهد.
یاران خاص مهدی (ع ) به جهت برخورداری از طینتی پاک و طهارت و تقوایی ستودنی از انواع فسادی که حکومتها دچار آن می شوند، مبرّا هستند. فساد مالی ، فساد کاری ، قرارهای نـامـشـروع و نـامـوجـه در زمـیـنـه هـای مـسـایـل کـاری ، جـاذبـه هـای دنـیـایـی دل آنـان را نـمـی لرزانـد و تـاءثـیـری در آنـان نـدارد. آنـهـا بـر اصـول خـود پـای بـنـدنـد و پای خود را از مسیری که برایشان ترسیم شده ، ذرّه ای کج نمی گذارند.
امام حسن عسکری (ع ) این ویژگی یاران خاص مهدی (ع ) را این گونه بیان می کند:
خداوند آنها را با پاکی نطفه و پاکیزگی سرشت ، پاک و پاکیزه نموده است ، دلهایشان از آلودگـی نـفـاق پـیـراسـتـه ، قلبهایشان از تیرگی اختلاف پاکیزه ، روح و روانشان بـرای پـذیـرش احـکـام دیـن آمـاده ... بـه آیـیـن حـق گـرویـده و در راه اهـل حـق گـام سـپـرده انـد ((بـِرَّاءَهـُمُ اللّهَ فـی طـَهـارَةِ الْوِلا دَةِ وَ نـَفـَاسَةِ التُّرّْبَةِ، مُقَدَّسَةٌ قـُلُوبـُهـُمْ مـِنْ دَنَسٍ النِّفاقِ، مُهَذَّبَةٌ اَفْئِدَتُهُمْ مِنْ رِجْسِ الشِّقاقِ، لَیِّنَةٌ عَرائِکُهُمْ لِلدّینِ... یَدی نُونَ بِدی نِ الحَقِّ وَ اَهْلِهِ...))
امام صادق (ع ) نیز می فرماید:
خـداوند با دست قدرت خود بر شکم و پشت آنها، می کشد، دیگر هیچ حکمی بر آنها دشوار نـمـی نـماید ((یَمْسِحُ اللّهُ بُطُونَهُمْ وَ ظُهُورَهُمْ فَلا یُشْکِلُ عَلَیْهِمْ حُکْمٌ))
آنـان بـا امـام خـود پیمان می بندند که از محارم الهی و آلودگیهای دنیایی چشم بپوشند. بـنابراین ، یاران خاص حضرت با پاک سیرتی خود در مسیر پاکی و تقوا گام بر می دارنـد. و حـکومت جهانی مهدی (ع ) مانند بعضی کشورهای اسلامی نخواهد بود که رهبران و مـسئولان آنها، فسق و فجور کنند و محرمات کبیره را عملا انجام دهند، شرب خمر و تجاوز و تـعـدی از حـدود الهـی کـنند و به انواع مفاسد و آلودگیها گرفتار شوند. چنانکه امروزه مـشـاهـده مـی شـود هـر از چند گاهی طبل رسوایی برخی از سران ممالک در عرصه جهانی نواخته می شود.
سـه . عـلم و مـعـرفـت : بـدیـهی است که کابینه مهدی (ع ) برای اداره حکومت جهانی اش از تـمـام آنـچـه لازمـه مـدیـریـت ایـده آل اسـت ، بـرخوردارند. از جمله شاخصه های مهم در این عـرصـه عـلم و دانـش اسـت . آنـچـه در بـعضی روایات ذکر شد که هر کدام از آنان قوت و تـوان چـهـل تـن را دارد، عـلاوه بـر تـوان جـسـمـانـی ، تـوان اداره و تـدبـیـر امـور را نیز شامل می شود که علم و آگاهی لازمه آن است .
شاخصه علم و دانش در همه سطوح مدیریت اعم از سطوح بالا، میانی و رده های پایین باید مـورد تـوجـه قـرار گـیرد و هر مدیری باید علم و آگاهی ویژه حوزه کاری و مدیریتی را بر اساس آموزه های دینی و مکتبی داشته باشد.
یـاران خـاص حـضـرت مـهـدی (ع ) در حـوزه مـسـئولیتی خویش مدیریت علمی خواهندکرد. با مـدیـریـت غیر علمی نمی توان جهان را اداره کرد. جالب این است که مدیریت علمی آنان بر اساس موازین اسلامی و منطبق بر کتاب و سنّت است . چنانکه امیر مؤ منان (ع ) فرمود:
ای مردم ! سزاوارترین کس در امر حکومت و مدیریت ، قوی ترین آنان و آگاه ترین آنها به امر خدا در آن است ((اَیُّها النّاسُ! اِنَّ اَحَقَّ النّاسِ بِهذا الاَْمْرِ اَقْواهُمْ عَلَیْهِ وَ اَعْلِمُهُمْ بِاَمْرِ اللّه فیهِ)).
آنـان از نـظـر عـلمی در بالاترین درجه قرار دارند و از جام حکمت الهی و معرفت دینی به طـور شـایـسـتـه سـیـراب گـشـتـه انـد. هـمـان حـضـرت مـراتـب فضل و کمال علمی آنان را چنین توصیف می کند:
پـس در آن فـتـنـه هـا(ی آخـرالزمـان ) گـروهـی صـیـقـلی مـی شـونـد مـانـنـد صـیـقـل یـافـتـن شـمـشیر به دست آهنگر، دیده های آنان به نور قرآن جلا داده و تفسیر در گـوشـهـایـشـان جـا گـرفته شود. در شب جام حکمت را به آنها بنوشانند. بعد از آنکه در بامداد هم نوشیده باشند.
چـهـار. مـعـرفـت الهـی : یـاران خـاص حـضـرت عـلاوه بـر تـوانـمـنـدی هـای مـدیـریـتـی ، اهل سیر و سلوک معنوی هستند و از مراتب بالای معرفت الهی برخوردارند. به این ویژگی بـا تـعـبـیـرهـای مـخـتـلفـی در روایـات اشـاره شـده اسـت . بـه عـنـوان مثال امام صادق (ع ) می فرماید:
عارفان به خداوند متعال از اهل حقایق که از روی کشف و شهود ربّانی عارف به خدا هستند، بـا او بـیـعـت مـی کـنـنـد ((یـُبایِعُهُ العارِفُونَ بِاللّهِ تَعالی مِنْ اَهْلِ الحَقائِقِ عَنْ شُهُودٍ وَ کَشْفٍ بِتَعْریفٍ اِلهیٍّ)).
امام باقر و صادق (ع ) از امام علی (ع ) در توصیف آنان می فرمایند:
مـردانـی کـه خـدا را بـه حقّ شناخته اند، آنها یاوران حضرت مهدی (ع ) در آخرالزمان هستند ((... رِجـالٌ عـَرَفـُوا اللّهَ حـَقَّ مـَعـْرِفـَتـِهِ، وَ هـُمْ اَنْصارُ المَهْدِیِّ فی آخِرِ الزَّمانِ)).
از برخی روایات می توان استفاده کرد، که آنان در اثر عرفان عملی به مراتبی رسیده اند که قدرت تصرف در عالم دارند. به عنوان نمونه امام رضا(ع ) می فرماید:
شـیـعـیـان او از اطـراف و اکناف جهان به سوی او می شتابند و زمین زیر پای آنها طیّ می شود، تا به محضر او رسیده بیعت نمایند.
در روایتی دیگر می خوانیم :
آنها در شرق و غرب جهان در محراب و یا رختخواب خود هستند، بانگ امام را می شنوند. همین یـک بـار صـدا بـه گـوش همه آنها می رسد و همگی به سوی او می شتابند، چیزی نمی گـذرد مـگـر بـه مـقـدار یـک چـشـم بـه هـم زدن که همگی در نزد او گرد می آیند.
در روایتی دیگر دارد:
گروهی از آنها شبانه از رختخوابشان ناپدید می شوند و صبح در مکه حاضر می شوند و بـرخـی از آنها آشکارا دیده می شوند که روی ابرها راه می روند.
یک احتمال از این گونه روایات همین است که دست کم برخی از یاران حضرت طیّ الارض دارند و زمین زیر پای آنها طی می شود.
پـنج . معنویت : پشتوانه انقلاب جهانی حضرت مهدی (ع )، معنویت است . مهدی (ع ) در مورد یاران خود روی قدرت معنوی و اراده ناشی از ایمان و انسانیت ، تکیه می کند و به آن اهمیت مـی دهـد. از ایـن رو، در هر موقعیتی آنان را به تعبّد و تضرع سفارش می کند، تا هدف را فـرامـوش و مـقـصـد را گـم نـکـنـنـد و پیروزیهای پیاپی ، آنان را به غفلت و غرور دچار نـسـازد. هـمـواره پیروزی را از جانب خدا ببینند و مناجات و نماز را کلید نصرت او بدانند. امام باقر(ع ) می فرماید:
چون حضرت مهدی (ع ) بر فراز نجف برآید به یارانش خطاب می کند: امشب را به عبادت به روز آورید. آنان برخی در رکوع و برخی در سجده شب را به سحر می رسانند و به درگـاه خـدا تـضـرّع مـی کـنند ((حَتّی اِذا صَعَدَ النَّجَفَ قالَ لاَِصحابِهِ: تَعَبَّدُوا لَیْلَتَکُمْ فَیَبیتُونَ بَیْنَ راکِعٍ وَ ساجِدٍ یَتَضَرَّعُونَ اِلَی اللّهِ)).
عبادت و بندگی ؛ نماز و روزه ، ذکر خدا، تلاوت قرآن ، شب زنده داری ، تضرّع و راز و نـیاز با خدا، ارتباط دلها با خدای متعال ، خدا را هدف قرار دادن ، فریب ظواهر را نخوردن ، دلبـسـتـگـی پـیـدا نـکـردن بـه زر و زیـور و زخـارف دنـیـا و امـوری دیـگـر از ایـن قـبـیـل معرّف معنویت و بنیه معنوی یک انسان و یا مجموعه ای از انسانها هستند و یاران خاص مهدی (ع ) از همه جهات یاد شده برخوردارند.
امام جواد(ع ) از پدران بزرگوارش عبودیت و بندگی آنان را این گونه توصیف می کند:
آنـان سـلحـشـورانـی هـستند که در اطاعت خدا بسیار سخت کوش اند ((هم کَرّارُونَ مُجِدُّونَ فی طاعَةِ اللّه ...))
امـام صادق (ع ) شب زنده داری و تضرّع آنان به درگاه خداوند را این گونه توصیف می کند:
آنان مردانی هستند که شبها نمی خوابند و زمزمه نمازشان چون نغمه زنبوران از کندو به گـوش مـی رسد. شبها را با شب زنده داری سپری می کنند ((رِجالٌ لا یَن امُونَ اللَّیلَ، لَهُمْ دَوِیُّ فـی صـَلَو اتـِهِمْ کَدَوِیِّ النَّحْلِ، یَبیتُونَ قِیاما عَلی اَطْرافِهِمْ...))
از ایـن گـونـه روایـات اسـتـفـاده مـی شـود کـه یـاران مـهـدی (ع ) در انـقـلاب جهانی اش ، عاشوراییانی هستند که عرفان و معنویت را با حماسه در هم آمیخته اند:
آنان در دل شب ، ناله هایی از خشیت خدا دارند چون ناله مادران داغ پسر دیده . آنها شب زنده داران در دل شـب و روزه داران در طـول روز هستند گویی داءب و روش همه آنان یکی است ؛ ((لَهـُمْ فـی اللَّیلِ اَصْواتٌ کَاَصْواتِ الثَّواکِلِ حُزْناً مِنْ خَشْیَةِ اللّهِ، قُوّامٌ بِاللَّیْلِ صُوّامٌ بِالنَّهارِ کَاَنَّما دَاءْبُهَمْ دَاءْبُ واحِدٌ...))
شش . بصیرت : یاران مهدی (ع ) از شمّ سیاسی فوق العاده بالا، آگاهی به زمان و مکان ، تـحـلیـل سـیـاسـی از مـسـایـل جـهـانـی و در یـک کـلمـه از بـصـیـرت و روشـن بـیـنـی قابل توجهی برخوردارند.
بـرخـی روایـات ایـن ویـژگـی آنـان را بـه قـندیلهایی تشبیه کرده اند که دلهایشان را روشن کرده است ((کاَنّ قُلُوبَهُمُ القَنادیلُ)).؛
یـاران مـهـدی (ع ) شـمشیرها را در راه حق آختند و بصیرتی را که در کار دین داشتند آشکار کـردنـد. طـاعـت پـروردگـارشـان را پـذیـرفتند و فرمان واعظ خود را شنیدند ((... حَمَلُوا بـَصـائِرَهُمْ عَلی اَسْی افِهِمْ وَ دانُوِ لِرَبِّهِمْ بِاَمْرِ واعِظِهِمْ))
آنـان بـه جـهـت چـنـیـن بصرتی از رفتن کسی وحشت نمی کنند و از آمدن کسی به جمع خود پایکوبی نمی کنند ((.. لا یَسْتَوحِشُونَ اِلی اَحَدٍ، وَ لا یَفْرَحُونَ بِاَحَدٍ دَخَلَ فیهِمْ...))
هفت . دارای قدرت روحی و صبر و شکیب : جنگ با مستکبران عالم و در افتادن با کفر و شرک و نفاق تحمّلی بسیار بالا می خواهد. باید کسانی باشند که از زیر بار مشکلات ناشی از آن خم به ابرو نیاورند.
یـاران خـاص حـضـرت دلی دریـایـی دارنـد، امـواج مـتـلاطـم شـدایـد و سـخـتـیـهـا دل آنان را نمی لرزاند ((قُلُوبُهم کَزُبُرِ الْحَدید)). آنان بر هر مشکلی که می تازند آن را رام خود می سازند. اگر به کوهها هجوم برند آنها را از پای در می آورند ((لَوْ حَمَلُوا عَلی الجِبالِ لاََذَلُّوها)).
آنـان گـروهـی هستند که با صبر و شکیب خود بر خدا منّت نمی نهند ((قَوْمٌ لَمْ یَمُنُّوا عَلَی اللّهِ بِالصَّبْرِ...))
هشت . روحیه شهادت طلبی : یاران حضرت مهدی (ع ) شیفته لقای الهی و عاشق شهادت اند وآرزومـی کـنـنـد کـه در راه خـدا بـه شـهـادت بـرسـنـد ((... یـَتـَمـَنَّونَ اَنْ یـُقـْتـَلُوا فی سِبیلِاللّهِ)).
مـوارد یـاد شـده بـرخـی از ویـژگیهای نفسانی و معنوی یاران خاص حضرت بود که ذکر شد.
3 ـ 3. ویژگیهای عملی و رفتاری
بـرخـی از خـصـوصـیـات عـمـلی یـاران خـاص حـضـرت را می توان در محورهای زیر مورد بررسی قرار داد.
یـک . سـادگـی و بـی پـیـرایـگـی : یـاران مـهـدی (ع ) جـلال و جـبروت و حشمت ظاهری ندارند. با دبدبه و کبکبه ظاهری و تشریفات چشم پرکن نـیـسـتـنـد. از ایـن رو، در میان زمینیان ناشناخته اند. در نگاه مستکبران خوار و کوچک جلوه می کنند، ولی در میان ملکوتیان معروف و در نگاه مؤ منان ارزشمند هستند.
امیر مؤ منان در وصف آنها می فرماید:
گـروهـی بـا کـافران به نبرد می پردازند که در نظر مستکبران خوار و زبون هستند، در آسمان معروف و در زمین ناشناخته اند ((یُجاهِدُهُمْ فِی اللّهِ قَوْمٌ اَذِلَّةٌ عِنْدَ المُتَکَبِّرینَ، فِی الاَرْضِ مَجْهُولُونَ، وَ فِی السَّماءِ مَعْرُوفُونَ)).
ظـاهـر آنـان نـشـان نـمـی دهـد کـه جـزو اصـحـاب خـاص مـهـدی (ع ) هـسـتـنـد. مـگـر در هـشـت سـال دفـاع مـقـدس کـسی شهید همّت ، شهید باکری ، شهید خرازی و دیگر سرداران رشید اسـلام را مـی دیـد بـاور مـی کـرد کـه فـرمـانـده لشـکـر و فـدایـی راه امـام راحل (ره ) هستند؟!
جـوانـان پـا بـه رکـاب امام زمان (ع ) در انقلاب جهانی اش نیز همین گونه اند. آنان چون سـاده و بی پیرایه اند به چشم نمی آیند، ولی آوازه آنان به جمع ملکوتیان رسیده است ((فِی السَّماءِ مَعْرُوفُونَ)).
دو. جدیّت در کار و تلاش روزانه : یاران مهدی (ع ) به تعبیر شهید بهشتی شیفتگان خدمت انـد نـه تشنگان قدرت . آنان برای کار در حکومت جهانی مهدی موعود(ع ) و تحقق بخشیدن به منویّات امام زمانشان سر از پا نمی شناسند. آرام و قرار ندارند. تنبلی ، بی حالی ، سهل انگاری و کار را به دست حوادث و قضا و قدر سپردن در قاموس آنان مفهومی ندارد.
یاران مهدی (ع ) مردانی هستند که شبها نمی خوابند و یا به قدر اندک می خوابند ((رِجالٌ لا یَن امُونَ اللَّیْلَ...)). یک معنای این عبارت این است کـه شـبـهـا را بـه شـب زنـده داری مـی پـردازند. ولی معنای دیگرش نیز آن است که اینان خـوابـشـان سـبـک اسـت ، کـمـتر می خوابند و شبها علاوه بر شب زنده داری به فکر مردم ، خـدمـتـگـزاری و چـگونگی انجام وظیفه کردن برای آنان هستند. چنانکه در حدیثی دیگر امام صادق (ع ) به مفضّل می فرماید:
ای مـفـضّل ! بدان ، اگر حکومت در دست ما بود، جز سیاست شب (عبادت ، اقامه حدود و حقوق الهـی و حراست مردم ) و سیاحت روز (سیر کردن و رسیدگی به مشکلات مردم )... چیزی در کار نبود.
یـاران حضرت اگر جانشان را نیز در راه خدمتگزاری و التزام رکاب امام زمان (ع ) بدهند، احـسـاس مـی کـنـنـد کـاری بـزرگ نـکـرده انـد ((... لَمْ یـَسـْتـَعـْظـِمـُوا بـَذْلُ اَنْفُسِهِمْ فِی الحَقِّ))
آنها در مبارزه نیز همواره آماده و جدّی هستند و در این راه دست از سلاح بر نمی دارند تا خدا راضـی شود ((لا یَکُفُّونَ سُیُوفَهُمْ حَتّی یَرْضَی اللّهُ عَزَّوَجَلَّ))
آنـان راهبان شب اند و شیران روز. در میدان کار و تلاش همانند شیری ژیان ایفای نقش می کنند.
سـه . سـاده زیـسـتی : یکی از نقاط ضعف در مدیریت و مدیران ، روحیه اشرافیگری است . اشـرافـیـگـری بـه تـعـبیر مقام معظم رهبری برای یک کشور آفت است ، ولی اشرافیگری مسئولان ، آفت مضاعف است .
یـاران خـاص مـهـدی (ع ) زنـدگـی مـعـمـولی دارنـد. رونـد زنـدگـی آنها به سمت تنعّم و تـجـمـل پـرسـتـی نیست . آنها با امامشان پیمان بسته اند که همانند او ساده زندگی کنند؛ غـذای سـاده بخورند؛ لباس ساده بپوشند؛ وسیله نقلیه معمولی سوار شوند؛ به مقدار کم قانع باشند.
امام صادق (ع ) درباره ساده زیستی حضرت مهدی (ع ) می فرماید:
بـه خـدا سـوگـنـد! او جـامـه درشت می پوشد و خوراک خشک و ناگوار می خورد ((فَوَاللّهِ مالِباسُهُ اِلاَّ الْغَلیظَ، وَ لا طَع امَهِ اِلا الجَشَبَ)).
امـام زمـان (ع ) از یـاران خـود تـعهّد می گیرد که همین سیره را عملی کنند و آنها نیز در این مسیر دست از پا خطا نمی کنند.
چـهـار. ولایـتـمـداری : یاران حضرت ، امام خود را به شایستگی می شناسند و به او اعتقاد دارند ((اَلْقائِلینِ بِاِمامَتِّهِ)). این معرفت ، شناخت شناسنامه ای نیست بلکه معرفت به حق ولایت است . از این رو، به امامشان عشق می ورزند و دلهای آنان از محبت مهدی (ع ) لبریز است . بر لوح دل آنان جز الف قامت مهدی (ع ) نوشته ای نیست . ایـن شـیـدایـی بـه حـدّی اسـت کـه برای تبرّک دست بر زین اسب امام می کشند و تبرّک می جـویند. آنها به هنگام نبرد پروانه وار شمع وجود مهدی (ع ) را در میان می گیرند و از او مـحـافـظـت مـی کـنـنـد ((یـَتـَمَسَّحُونَ بِسَرْجِ الاِمامِ یُطْلُبُونَ بِذلِکَ الْبَرَکَةَ وَ یَحَفُّونَ بِهِ یَقُونَهُ بِاَنْفُسِهِمْ فِی الْحَرْبِ...))
ولایـتـمـدرای آنـان عـلاوه بر عشق و دلدادگی در برابر امام زمان (ع )، در اطاعت از فرامین ایـشـان عـیـنیت می یابد. آنان بازوان پرتوان مهدی (ع ) و در برابر او سلم محض و مطیع مـحـض هـسـتـنـد. تمام تلاش آنها همین است که فرامین امامشان را اجرا کنند ((مُجِدُّونَ فُی طاعَةِ اللّهِ وَ طاعَتِهِ)). آنها مهدی (ع ) را محور، قلّه و چشم انداز تـمـام حـرکـتـهـا و جـهـت گـیـریـهای خود می دانند و در راستای کمک به آرمانها و منویات و تدابیر او گام بر می دارند و به دلالت او و با انگشت اشاره او حرکت می کنند.
هر چه امام دستورشان دهد، انجام می دهند. در برابر فرمان امامشان از کنیز زرخرید، مطیع تـرنـد ((وَ هـُمْ اَطـْوَعُ مـِنَ الاَْمَةِ لِسَیِّدِها)). به تعبیر امروزه آنان در برابر قرائت امام زمان (ع ) از خود قرائتی جدا ندارند.
پـنـج . انـضـبـاط و روحـیـه تـشکیلاتی : نظم و انضباط، شرط اصلی برای توانایی هر سـازمـان نـظـامـی اسـت . ستاد فرماندهی حکومت جهانی مهدی (ع ) از انضباطی آهنین ، نظمی مـنـطـقـی و روحـیـه تـشکیلاتی برخوردارند. معنا ندارد غیر از این باشد؛ چرا که آنان می خـواهـنـد دنـیـا را بـه نـظم و انضباط وادارند و انسجام جهانی ایجاد کنند. امام علی (ع ) این ویژگی آنان را این گونه ستوده است :
گـویـا آنـان را مـی نـگـرم کـه هـیـاءتـی یـکـسـان و قـد و قـامـت بـرابـر دارنـد، جـمال و برازندگی و لباس آنان نیز مثل هم است ((کَاَنّی اَنْظُرُ اِلَیْهِمَ و الزِّیُّ واحِدٌ وَ الْقَدُّ واحِدٌ وَ الْجَمالُ واحِدٌ وَ اللِّباسُ واحِدٌ)).
شـش . اتـحـاد و انـسـجـام و برادری : یاران خاص حضرت برگزیدگانی اند که خداوند قـلوب آنـهـا را بـه یـکـدیـگـر گـره زده اسـت ((یـُؤَلِّفُ اللّهُ بـَیْنَهُمْ ...)) ((یُؤَلِّفُ اللّهُ قُلُوبَهُمْ )). روح برادری ، اعتماد، همدلی و یکرنگی بر آنان حاکم است . انـدیشه هایشان متحد و یگانه ، دیدگاههایشان همانند، دلهایشان به هم پیوسته و به هم گـره خـورده است . به یکدیگر عشق می ورزند و با هم مهربانند و خیرخواه همدیگر هستند. رابـطـه دوسـتـی آنـهـا چـنان مستحکم است که گویی برادران تنی و از یک پدر و مادراند ((کـَاَنَّمـا رَبـّاهـُمْ اَبٌ واحـِدٌ وَ اُمُّ واحِدَةٌ قُلُوبُهُمْ مُجْتَمِعَةٌ بِالَْمحَبَّةِ وَ النَّصیحَةِ)).
انـسـجـام و اتحاد کلمه در میان مدیران مطلبی بسیار اساسی و مهم است و یاران حضرت از ایـن نـعـمـت الهـی به شکلی شایسته برخوردارند و تواضع و روح برادری در میان آنان مـوج مـی زنـد. از این رو، به یکدیگر احترام می گذارند. خیرخواه یکدیگرند. نسبت به هم مواسات دارند. هیچ گونه اختلاف و نزاعی میان آنان در نمی گیرد و...
هـفـت . روحـیـه حـمـاسی و سلحشوری : هنر مدیریت همین است که بتواند از موانع عبور کند و موانع آنها را متوقف نسازد و ماءیوس نکند که بگویند نمی توان جلو رفت . یاران مهدی (ع ) در شـجـاعـت و دلیـری و نترسی بی نظیرند. روحیه ای حماسی و سلحشوری دارند ((هُمْ کَرّارُونَ...))
آنـان سـپـاه غـضـب و مـظـهـر خشم الهی اند که در آخرالزمان برای یاری حضرت مهدی (ع ) خـواهـند آمد ((جَیْشُ الْغَضَبِ قَوْمٌ یَْاءتُونَ فی آخِرِ الزِّمانِ...)). آنـان در کـارزار هـمانند شیرانی هستند که از بیشه های خود بیرون آمده انـد و هـیـچ چـیـز جـلودارشـان نـیـست . اگر اراده کنند کوهها را از جای خود بر می کنند و از مـوانـع می گذرند و خاکریزهای دشمن را یکی پس از دیگری فتح می کنند ((کُلُّهُمْ لُیُوثٌ قـَدْ خـَرَجـُوا مِنْ غاباتِهِمْ، لَوْ اَنَّهُمْ هَمُّوا بِاِزالِةِ الجِبالِ لاََزالُوها مِنْ مِواضِعِها)).
آنان تیز پروازان و بهترین سوارکاران دنیا هستند ((هُمْ خَیْرٌ فِوارِسَ عَلی ظَهْرِ الاَْرْضِ اَوْ مِنْ خَیْرِ فَوارِسَ عَلی ظَهْرِ الاَْرْضِ)).
بـرای درهـم کـوبیدن ظلم و استکبار و با شعار انتقام گیری از خون امام حسین (ع ) به راه مـی افـتـنـد. ابـّهـت و آوازه آنـهـا جـلوتـر از خـودشـان حـرکـت مـی کـنـد و در دل دشـمـنـان اسلام رعب می افکند. رعب و وحشت آنها یک ماه جلوتر از خودشان پیش می رود و خداوند به وسیله آنها امام زمان (ع ) را یاری می کند.
((شِعارُهُمْ: یا لَثاراتِ الْحُسَیْنِ! یَسیرُ الرُّعْبَ اَمامَهُمْ مَسیرَةَ شَهْرٍ... بَهَمْ یَنْصُرُ اللّهُ اِمامَ الْحَقِّ)) حارالانوار، ج 52، ص 308.+
یـاران مهدی (ع ) گروهی هستند که بر اساس حق همواره با دشمنان دین خدا پیکار می کنند و پیروزی را به ارمغان می آورند.
هشت . عدالت پیشگی و دادگری : از ماءموریتهای یاران خاص اجرای عدالت در ممالک است . امام کاظم (ع ) در تفسیر آیه شریفه ((یُحْیی الاَْرْضَ بَعْدَ مَوْتِها)) فرمود:
نه اینکه خداوند زمین را با باران زنده کند، بلکه مردانی را بر می انگیزد تا عدالت را زنـده کـنـنـد و زمـیـن در پـرتـو آن عـدالت زنـده مـی شـود.
اگـر یـاران مهدی (ع ) خود عادل نباشند چگونه خواهند توانست عدالت را در جهان برقرار کنند. ((ذات نایافته از هستی بخش / کی تواند که شود هستی بخش )).
خـلاصـه کـلام ایـنکه آنان در شایستگیها و امتیازات به گونه ای هستند که به تعبیر امام عـلی (ع ) نـه از نسلهای گذشته کسی از آنان پیشی گرفته و نه از آیندگان کسی به مقام والای آنها می رسد ((لَمْ یَسْبِقْهُمُ الاَْوَّلُونَ وَ لا یُدْرِکُهُمُ الآخِرُونَ)).
یـاران خـاص مـهدی (ع ) در همه عرصه ها الگو و نمونه اند. آنجا که به عنوان فرمانده لشکر مهدی (ع ) انجام وظیفه می کنند از تمام ویژگیهای لازم در یک فرمانده لشکر اسلام برخوردارند و در قلوب مؤ منان عالم جای دارند. هنگامی که به عنوان سربازی فداکار و شجاع در رکاب امام زمانشان هستند، چون پروانه ای بر محور شمع وجود رهبر و مقتدایشان می گردند، دلداده اویند، در برابر او تسلیم محض هستند و ولایتمداری را در عقیده و اخلاق و عـمـل عـیـنیت می بخشند. وقتی که به عنوان کارگزار حکومت جهانی انجام وظیفه می کنند، شیفته خدمت اند نه تشنه قدرت ، بی پیرایه اند، زندگی آنان در حد افراد معمولی است ، بـر مـحور عدالت حرکت می کنند. آنجا هم که به عنوان شهروند جامعه جهانی هستند مطیع قانون مهدوی و در احترام به آنان پیشتازند.
4. نتیجه گیری
از مجموع آنچه گذشت نتیجه گرفته می شود که :
1. حضرت مهدی (ع ) در عرصه جهانی تحولاتی بنیادین ایجاد می کند.
2. کـار آن حـضـرت هـمـه اش بـا کـرامت و معجزه درست نمی شود، بلکه خداوند یارانی را برای نصرت او ذخیره کرده و با یاری آنان کارها را پیش می برد.
3. یـاران خـاص حـضـرت ، 313 نفر و به تعداد اصحاب پیغمبر اکرم (ص ) در جنگ بدر است .
4. پنجاه نفر از این تعداد را زنان تشکیل می دهند.
5 . اینان از بهترین و زبده ترین افراد بشر هستند و قدرت اجرایی بسیار بالایی دارند و هر کدام قدرت اداره مملکتی را دارا هستند.
6 . روایـات از آنـان به عنوان رجال الهی ، پرچمداران ، امرا، وزرا، نقبا، خواص ، حاکمان الهی و مانند آن یاد کرده است و این تعبیرها ماهیت حقیقی آنان را روشن تر می سازد.
7. آنان بار سنگین مسئولیت کارگزاری را از جانب مهدی (ع ) بر دوش می کشند.
8 . آنان ماءموریتهای متعددی در رکاب امام زمانشان دارند که جنگ با ستمگران عالم ، مبارزه بـا انـحـرافـات و بـرداشتهای نادرست از دین و تبیین درست معارف دینی ، عمران و آبادی کشورها و برقراری عدالت در حوزه های ماءموریتی آنها از آن جمله است .
9. ویـژگـیـهـای آنـان در سـه مـحـور ویـژگـیهای ظاهری ، ویژگیهای نفسانی و معنوی و ویژگیهای عملی و رفتاری قابل بررسی است .
10. مـشـخـصـات ظـاهـری ، جـوان بـودن ، تـوانـایـی بـدنـی ، سیما و قد و اندازه از جمله ویژگیهای ظاهری آنان است .
11. ایـمـان ، طـهـارت و تـقوا، علم و معرفت ، عرفان ، معنویت ، بصیرت ، قدرت روحی و صبر و شکیب و روحیه شهادت طلبی از جمله ویژگیهای نفسانی آنان است .
12. سادگی و بی پیراگی ، جدیّت در کار و تلاش روزانه ، ساده زیستی ، ولایتمداری ، نظم و انضباط و روحیه تشکیلاتی داشتن ، اتحاد و انسجام و برادری ، روحیه حماسی و سلحشوری و عبور از موانع و عدالت ورزی از جمله ویژگیهای عملی و رفتاری یاران خاص مهدی است .
13. خـلاصه اینکه آنان در همه ویژگیهایی که برای اداره جهان لازم است بی نظیرند و به تعبیر علی (ع ) ((لَمْ یَسْبِقْهُمُ الاَْوَّلُونَ وَ لا یُدْرِکُهُمُ الا خِرُونَ)).
«شعر امام زمان»
اي آنکه در نگاهت حجمي زنور داري
کي از مسير کوچه قصد عبور داري؟
چشم انتظار ماندم، تا بر شبم بتابي
اي آنکه در حجابت درياي نور داري
من غرق در گناهم، کي مي کني نگاهم؟
برعکس چشمهايم چشمي صبور داري
از پرده ها برون شد، سوز نهاني ما
کوک است ساز دلها، کي ميل شور داري؟
در خواب ديده بودم، يک شب فروغ رويت
کي در سراي چشمم، قصد ظهور داري؟
*****شعر امام زمان******
«شعر امام زمان»
از ميان اشک ها خنديده مي آيد کسي
خواب بيداري ما را ديده مي آيد کسي
با ترنم با ترانه با سروش سبز آب
از گلوي بيشه خشکيده مي آيد کسي
مثل عطر تازه تک جنگل باران زده
در سلام بادها پيچيده مي آيد کسي
کهکشاني از پرستو در پناهش پرفشان
آسمان در آسمان کوچيده مي آيد کسي
خواب ديدم , خواب ديده در خيالي ديده اند
از شب ما روز را پرسيده مي آيد کسي
*****شعر امام زمان******
«شعر امام زمان»
گفتم به مهدی بر من عاشق نظر کن
گفتا تو هم از معصیت صرف نظر کن
گفتم به نام نامیت هر دم بنازم
گفتا که از اعمال نیکت سرفرازم
گفتم که دیدار تو باشد آرزویم
گفتا که در کوی عمل کن جستجویم
گفتم بیا جانم پر از شهد صفا کن
گفتا به عهد بندگی با حق وفا کن
گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن
گفتا ز تقوا کسب عز و آبرو کن
گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن
گفتا تمسک بر کتاب و هم عمل کن
گفتم ز حق دارم تمنای سکینه
گفتا بشوی از دل غبار حقد و کینه
گفتم رخت را از من واله مگردان
گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان
گفتم به جان مادرت من را دعا کن
گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن
گفتم ز هجران تو قلبی تنگ دارم
گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم
گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن
گفتا به آب دیده دل را شستشو کن
گفتم دلم از بند غم آزاد گردان
گفتا که دل با یاد حق آباد گردان
گفتم که شام تا دلها را سحر کن
گفتا دعا همواره با اشک بصر کن
گفتم که از هجران رویت بی قرارم
گفتا که روز وصل را در انتظارم
*****شعر امام زمان******
«شعر امام زمان»
مجنون شدم که راهی صحرا کنی مرا
گاهی غبار جاده ی لیلا، کنی مرا
کوچک همیشه دور ز لطف بزرگ نیست
قطره شدم که راهی دریا کنی مرا
پیش طبیب آمدهام، درد میکشم
شاید قرار نیست مداوا کنی مرا
من آمدم که این گره ها وا شود همین!
اصلا بنا نبود ز سر وا کنی مرا
حالا که فکر آخرتم را نمیکنم
حق میدهم که بنده دنیا کنی مرا
من، سالهاست میوه ی خوبی ندادهام
وقتش نیامده که شکوفا کنی مرا
آقا برای تو نه ! برای خودم بد است
هر هفته در گناه، تماشا کنی مرا
من گم شدم ؛ تو آینهای گم نمیشوی
وقتش شده بیائی و پیدا کنی مرا
این بار با نگاه کریمانهات ببین
شاید غلام خانه زهرا کنی مرا
محمد هادی نادی
۳ سال پیش
1. لطفا کامنت بگذارید بگویید از کدام بخش مطلبم خوشتان آمد
2.به طولانی بودم مطلب توجه نکنید، هدف از گذاشتن این مطلب این بود که شما استفاده کنید و در این مطلب شما از هر قسمتی که بخواهید می توانید استفاده کنید
Hemmat
۳ سال پیش
اول از همه ممنون که به نظرات توجه میکنی
دوم؛
از نظر من اقدامات امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف قسمت مهم و مفیدی بود
در کل خیلی کلی و کامل بود
ممنون
یاعلی
محمد هادی نادی
۳ سال پیش
محمد هادی نادی
۳ سال پیش
Hemmat
۳ سال پیش
تاحالا اینجوری بهش نگاه نکرده بودم!!
Hemmat
۳ سال پیش
خیلی هم عالی
محمد هادی نادی
۳ سال پیش
S.a.h.Azimi
۳ سال پیش
ولی تو اسم مطلب نوشتی همه چیز راجع به امام زمان (عج)
خب ولی کسی اساساً همه چیزو راجع به حضرت نمی دونه
محمد هادی نادی
۳ سال پیش
علی آقابابا
۳ سال پیش
اصلا نخوندمش :-)
اگه این کپی پیست رو تقسیم بندی کنی به چند مطلب خیلی بهتر میشه. تا اینکه همرو بریزی یه جا.
ولی در کل ممنون از مطلب تون.
محمد هادی نادی
۳ سال پیش
چون قرارنیست همه ی مطلب را بخونی بلکه هدف از گذاشتن این مطلب این بوده تا هر کسی با هر سلیقه ای بتواند مطلب مورد علاقه ی خود را پیدا کند حالا به جای اینکه همه ی مطلب را بخوانی قسمتی را که دوست داری را بخوان.
در ضمن به نظرم همه ی مطالب را نیاز نیست که خود انسان بنویسد، برخی مطالب من کپی پیست و برخی نوشته حقیر است و معتقدم باید هر دو باشد هم کپی پیست و هم استفاده از خلاقیت خود انسان در نوشتن می تواند باعث پیشرفت شود
خواهش می کنم و ممنون بابت انتقاد ها
mj.shahrabi
۳ سال پیش
ZED
۳ سال پیش
محمد مهدی اصفهانیان
۳ سال پیش
کلا مطلب خوبی بود
از زحمتی که کشیدی ممنون🙂🙂😚😚😚😀😀😀