معرفی
زندگی نامه ی امامان ( امام جواد )
خلاصه :
این قسمت درباره ی امام جواد ( ع )زندگی نامه امام جواد (ع)
امام جواد(ع) امام نهم شعیان و اولین امامی است که در کودکی به مقام امامت نائل آمدند.زندگی امام جواد(ع) مانند پدرشان تحت نظر خاندان عباسی بود.
امام نهم شیعیان حضرت جواد (ع) در سال 195 هجری در مدینه ولادت یافت. نام نامیاش محمد معروف به جواد و تقی است و القاب دیگری مانند: رضی و متقی نیز داشتهاند ولی تقی از همه معروفتر میباشد. نام مادر گرامیاش سبیکه یا خیزران است که این دو نام در تاریخ زندگی آن حضرت ثبت است.
ابوجعفر، کنیه معروف امام جواد (ع)
برای امام جواد (ع) چهار كنیه وجود داشته است. «ابن الرضا»، «ابوعلی»، «ابوعبدالله» و اما كنیه مشهور آن حضرت «ابوجعفر» بوده است. ابوجعفر در صحیفه فاطمیه الهی كه در اختیار امامان بوده و اكنون در نزد امام مهدی (عج) میباشد ثبت است. این كنیه به قدری مشهور شده و به كار رفته كه جایگزین نام اصلی آن حضرت گردیده است. امام جواد (ع) در پیوند و ارتباط باكنیه جد خویش باقرالعلوم (ع)، «ابوجعفر» نامیده شدند و چون پس از امام پنجم به این كنیه آراسته شدند به ابو جعفر ثانی معروف گردیدهاند.
به امامت رسیدن حضرت جوادالائمه
دوران هفده ساله امامت حضرت جواد (ع) همزمان با دو خلیفه بنی عباسی، مامون و معتصم بود. 15 سال در دوره مامون -ازسال 203 هـق سال شهادت حضرت رضا (ع) تا مرگ مامون در 218 - و دو سال در دوره معتصم-. امام محمد تقی (ع) هنگام وفات پدر 8 ساله بود. پس از شهادت حضرت رضا (ع) در اواخر ماه صفر سال 203 هـق مقام امامت به فرزند ارجمندش حضرت جوادالأئمه (ع) انتقال یافت. مامون كه در سال 204 هجری وارد بغداد شد امام جواد (ع) را كه بنا بر برخی از روایات سن مباركشان در این دوران 10 سال بیش نبود از مدینه به بغداد فرا خواند و سیاست پیشین خویش را در محدود ساختن امام رضا (ع) در خصوص امام جواد نیز استمرار داد. مأمون همچون سایر خلفا بنی عباس از پیشرفت معنوی و نفوذ باطنی امامان معصوم و گسترش فضایل آنها در بین مردم هراس داشت و سعی کرد ابن الرضا را تحت مراقبت خاص خویش قرار دهد. از این جهت مأمون نخستین کاری که کرد، دختر خویش امالفضل را به ازدواج حضرت امام جواد (ع) درآورد تا مراقبی دایمی و از درون خانه بر امام گمارده باشد. رنجهای دایمی که امام جواد (ع) از ناحیه این مأمور خانگی برده است در تاریخ معروف است.
زنان و فرزندان حضرت جواد (ع)
زن حضرت جواد (ع) امالفضل دختر مأمون بود. حضرت جواد (ع) از امالفضل فرزندی نداشت. حضرت امام محمد تقی زوجه دیگری مشهور به ام ولد و به نام سمانه مغربیه داشته است. فرزندان آن حضرت را 4 پسر و 4 دختر نوشتهاند بدین شرح:
- حضرت ابوالحسن امام علی النقی (هادی)
- ابواحمد موسی مبرقع
- ابو احمد حسین
- ابو موسی عمران
- فاطمه
- خدیجه
- ام کلثوم
- حکیمه
سیاستهای مامون در قبال امام جواد(ع)
از روشهایی که مأمون در مورد حضرت رضا (ع) به کار میبست، تشکیل مجالس بحث و مناظره بود. مأمون و بعد معتصم عباسی میخواستند از این راه - به گمان باطل خود - امام (ع) را در تنگنا قرار دهند. در مورد فرزندش حضرت جواد (ع) نیز چنین روشی را به کار بستند. به خصوص که در آغاز امامت هنوز سنی از عمر امام جواد (ع) نگذشته بود. مأمون نمیدانست که مقام ولایت و امامت که موهبتی است الهی، بستگی به کمی و زیادی سالهای عمر ندارد.
چینش نیروهای فکری و سیاسی در دستگاه بنیعباس به دست امام جواد(ع)
امام جواد (ع) در راستای نفوذ نیروهای شیعی در ساختار حكومتی بنی عباس، برای یاری شیعیان در مناطق گوناگون به افرادی چون "احمد بن حمزه قمی" اجازه پذیرفتن مناصب دولتی داد، تا جایی كه افرادی چون "نوح بن دراج" كه چندی قاضی بغداد و سپس قاضی كوفه بود، از یاران حضرت (ع) به شمار میرفتند. كسانی از بزرگان و ثقات شیعه چون محمد بن اسماعیل بن بزیع (نیشابوری) كه از وزرای خلفای عباسی به شمار میرفت به گونهای با حضرت در ارتباط بودند كه وی از حضرت جواد (ع) پیراهنی درخواست كرد كه به هنگام مرگ به جای كفن بپوشد و حضرت خواست او را اجابت و برای وی پیراهن خویش را فرستاد.
حركت امام جواد (ع) در چینش نیروهای فكری و سیاسی، خود حركتی كاملاً محرمانه بود، تا جایی كه وقتی به ابراهیم بن محمد نامه مینویسد به او امر میكند كه تا وقتی "یحیی بن ابی عمران" (از اصحاب حضرت) زنده است نامه را نگشاید. پس از چند سال كه یحیی از دنیا میرود ابراهیم بن محمد نامه را میگشاید كه حضرت در آن به او خطاب كرده: مسئولیتها و كارهایی كه به عهده یحیی بن ابی عمران بوده از این پس بر عهده توست. این نشانگر آن است كه حضرت در جو اختناق حكومت بنی عباس مواظبت و عنایت داشت تا كسی از جانشینی نمایندگان وی اطلاعی حاصل ننماید.
مناظرات امام جواد(ع)
حضرت جواد (ع) با عمر کوتاه خود که همچون نوگل بهاران زودگذر بود، و در دورهای که فرقههای مختلف اسلامی و غیر اسلامی در میدان رشد و نمو یافته بودند و دانشمندان بزرگی در این دوران زندگی میکردند و علوم و فنون سایر ملتها پیشرفت نموده و کتابهای زیادی به زبان عربی ترجمه و در دسترس قرار گرفته بود، با کمی سن وارد بحثهای علمی گردید و با سرمایه خدایی امامت که از سرچشمه ولایت مطلقه و الهام ربانی مایه گرفته بود، احکام اسلامی را مانند پدران و اجداد بزرگوارش گسترش داد و به تعلیم و ارشاد پرداخت و به مسائل بسیاری پاسخ گفت.
امام جواد (ع) در مدت 17سال دوران امامت به نشر و تعلیم حقایق اسلام پرداخت و شاگردان و اصحاب برجستهای داشت که هر یک خود قله ای بودند از قله های فرهنگ و معارف اسلامی مانند: ابن ابی عمیر بغدادی، ابوجعفر محمد بن سنان زاهری، احمد بنابی نصر بزنطی کوفی، ابوتمام حبیب اوس طائی -شاعر شیعی مشهور- ابوالحسن علی بن مهزیار اهوازی و فضل بن شاذان نیشابوری که در قرن سوم هجری میزیستهاند. اینان نیز (همچنان که امام بزرگوارشان همیشه تحت نظر بود) هر کدام به گونهای مورد تعقیب و گرفتاری بودند.
شهادت حضرت جواد (ع)
دوران عمر آن امام بزرگوار 25 سال و دوره امامتش 17سال بوده است. معتصم عباسی از حضرت جواد(ع) دعوت کرد که از مدینه به بغداد بیاید. امام جواد در ماه محرم سال 220 هجری به بغداد وارد شد. معتصم که عموی امالفضل زوجه حضرت جواد بود با جعفر پسر مأمون و امالفضل بر قتل آن حضرت همداستان شدند. علت این امر -همچنان که اشاره کردیم- این اندیشه شوم بود که مبادا خلافت از بنی عباس به علویان منتقل شود. از این جهت درصدد تحریک امالفضل برآمدند و به وی گفتند تو دختر و برادرزاده خلیفه هستی و احترامت از هر جهت لازم است و شوهر تو محمد بن علی الجواد، مادر علی هادی فرزند خود را بر تو رجحان مینهد. این دو تن آن قدر وسوسه کردند تا امالفضل -چنان که روش زنان نازاست- تحت تأثیر حسادت قرار گرفت و در باطن از شوهر بزرگوار جوانش آزرده خاطر شد و به تحریک و تلقین معتصم و جعفر برادرش، تسلیم گردید.
آنگاه این دو فرد جنایتکار سمی کشنده در انگور وارد کردند و به خانه امام فرستاده تا امالفضل آنها را به شوهرش بخوراند. ام الفضل طبق انگور را در برابر امام جواد (ع) گذاشت و از انگورها تعریف و توصیف کرد و حضرت جواد (ع) را به خوردن انگور وادار و در این امر اصرار کرد. امام جواد (ع) مقداری از آن انگور را تناول فرمود. چیزی نگذشت آثار سم را در وجود خود احساس فرمود و درد و رنج شدیدی بر آن حضرت عارض گشت. امالفضل سیه کار با دیدن آن حالت دردناک در شوهر جوان پشیمان و گریان شد اما پشیمانی سودی نداشت. حضرت جواد (ع) فرمود: چرا گریه میکنی؟ اکنون که مرا کشتی گریه تو سودی ندارد. بدان که خداوند متعال در این چند روزه دنیا تو را به دردی مبتلا کند و به روزگاری بیفتی که نتوانی از آن نجات بیابی. در مورد مسموم کردن حضرت جواد (ع ) قولهای دیگری هم نقل شده است. بدخواهان نگذاشتند این مشعل نورانی نورافشانی کند. امام نهم ما در آخر ماه ذیقعده سال 220 هـق به سرای جاویدان شتافت. قبر مطهرش در کاظمیه یا کاظمین است، عقب قبر منور جدش حضرت موسی بن جعفر (ع) زیارتگاه شیعیان و دوستداران است.