معرفی
درس علوم
کلیه ها
تحقیق ترم دوم
خلاصه :
این تحقیق درباره کلیه ها میباشد...بسم الله الرحمن الرحیم
کلیهها (یا گُرده)، دو عضو قرمز-قهوهای لوبیایی شکل اند که در مهرهداران یافت می شوند. آنها در سمت چپ و راست فضای خلفی-صفاقی قرار داشته، و در انسانهای بالغ در حدود ۱۲ سانتیمتر طول دارند. آنها خون را از جفت سرخرگهای کلیوی، دریافت می کنند؛ سپس خون از جفت سیاهرگهای کلیوی از آنها خارج می گردند. هر کلیه به میزنای متصل شده، که لولهی حملکنندهی ادرار ترشحی به مثانه است.
نفرون، واحد ساختاری و عملکردی کلیههاست. هر انسان بالغ دارای ۱ میلیون نفرون است، در حالی که کلیه موش تنها شامل حدود ۱۲٬۵۰۰ نفرون است. کلیه در کنترل حجم مایعات مختلف بدن، مولالیته، تعادل اسید-باز، غلظت الکترولیتهای مختلف، و برداشت توکسینها، دخیل است. عمل تصفیه در گلومرولها رخ می دهد: یک پنجم حجم خونی که وارد کلیه می شود، تصفیه می گردد. نمونهای از مواد بازجذب شده، شامل آب بدون حلشونده، سدیم بیکربنات، گلوکز و آمینواسید است. نمونهای از مواد ترشح شده شامل هیدروژن، آمونیوم، پتاسیم و اوریک اسید می باشد. همچنین کلیهها عملکردهایی مستقل از نفرون نیز دارند. به عنوان مثال، آنها پیشماده ویتامین D را به شکل فعالش، یعنی کلسیتریول تبدیل کرده؛ و هورمونهای اریتروپوئیتین و رنین را سنتز می کنند.
فیزیولوژی کلیه، مطالعه عملکردهای کلیههاست. نفرولوژی، شاخه تخصصی از پزشکیست که به مطالعه بیماریهای عملکردی کلیهها می پردازد همچون: نارسایی مزمن کلیوی، نشانگان نفریتیک و نفروتیک، نارسایی حاد کلیوی و پیلونفریت. اورولوژی به بیماریهای مرتبط با کالبدشناسی کلیه (و مجرای ادراری) می پردازد، همچون: سرطان، کیست کلیه، سنگ کلیه و میزنای، و انسداد مجرای ادراری.
فرآیندهایی که در مدیریت بیماریهای کلیوی به کار می روند، شامل بررسی شیمیایی و میکروسکوپی ادرار (آزمایش ادرار)، مدیریت عملکرد کلیه با محاسبه تخمینی نرخ تصفیه گلومرولی (eGFR) با استفاده از کراتینین سروم؛ و بافتبرداری کلیه و استفاده از CT اسکن جهت ارزیابی ناهنجاریهای کالبدشناختی. دیالیز و پیوند کلیه جهت درمان نارسایی کلیه به کار می روند؛ یک (یا هردوی) این راهکارها، تقریباً همیشه، هنگامی که عملکرد کلیوی زیر ۱۵٪ باشد، به کار می روند. نفرکتومی نیز اغلب جهت درمان کارسینوم سلول کلیوی به کار می برند.
ساختار کلیه ها:
در انسانها، کلیهها در قسمت بالایی حفره شکمی، هر کدام در اطراف ستون فقرات، در موقعیت خلفی-صفاقی و با زاویه کمی مایل قرار دارند. عدم تقارن حفره شکمی، معلول موقعیت کبد است که موجب میگردد کلیه راست کمی نسبت به کلیه چپ، در موقعیت پایینتری قرار گیرد. کلیه سمت چپ تقریباً در سطح T12 تا L3 قرار داشته، که کلیه سمت راست کمی پایینتر است. کلیه سمت راست دقیقاً پایین دیافراگم و پشت کبد قرار دارد. بر روی هر کلیه، غده فوق کلیوی قرار دارد. قسمت بالایی کلیه بهطور جزئی توسط دندههای ۱۱هم و ۱۲هم محافظت میشوند. هر کلیه بههمراه غده فوق کلیهای متناظرش، با دو لایه چربی احاطه شدهاست: چربی پیرامونی، بین فاسیای کلیوی و کپسول کلیوی قرار داشته، و چربی پارارنال، در موقعیت فوقانی فاسیای کلیوی قرار دارد.
کلیه ساختار لوبیا شکلی است که مرزهای محدب و مقعری دارد. ناحیه تورفتهای روی مرز مقعر وجود دارد که به «ناف کلیه» معروف است، ناحیهای که سرخرگ کلیوی از آنجا وارد کلیه و سیاهرگ کلیوی و میزنای از آنجا خارج میشوند. کلیه توسط بافت فیبری سختی به نام کپسول کلیوی احاطه شده، که خود این کپسول توسط چربی اطراف کلیه، فاسیای کلیوی، و چربی پارارنال احاطه شدهاست. سطح قدامی (جلویی) این بافتها را صفاق نامیده، در حالی که سطح خلفی (پشتی) را فاسیای عرضی مینامند.
قطب فوقانی کلیه راست، در مجاورت کبد قرار داشته، و قطب فوقانی کلیه چپ در کنار طحال قرار دارد؛ بنابراین هردو در حالت دَم به سمت پایین حرکت میکنند.
در مطالعات دانمارکیها، در افراد بالغ، طول میانه کلیه چپ ۱۱٫۲cm و کلیه راست ۱۰٫۹cm اندازهگیری شد. همچنین حجم میانه کلیه چپ ۱۴۶cm3 و کلیه راست ۱۳۴cm3 بوده است.
کالبدشناسی کلیه:
ماده عملکردی، یا پارانشیم کلیه به دو ساختار عمده تقسیمبندی میشود: قشر کلیه در خارج و مدولای کلیه در داخل قرار دارد. در مقیاس درشت، این ساختارها به شکل ۸ الی ۱۸ لوب کلیوی مخروطی شکل دیده میشوند، که هر کدام شامل قشر کلیوی است که بخشی از مدولا به نام مدولای کلیوی را دربر میگیرد. بین هرمهای کلیوی، زائدههایی از قشر به نام ستونهای کلیوی قرار دارند. نفرونها، ساختارهای عملکردی کلیه اند که کارشان تولید ادرار بوده، و درون قشر و مدولا گسترش یافتهاند. بخش ابتدایی فیلترکننده نفرون، جسمک کلیویست که در قشر واقع شدهاست. پس از این قسمت ابتدایی، لوله کلیوی قرار گرفته که از قشر به عمق هرمهای مدولایی میرود. بخشی از قشر کلیه به نام اشعه مدولایی، به صورت گردایهای از لولههای کلیوی اند که مایعاتشان را به مجرای جمعآوریکننده میبرند.
نوک یا پاپیلای هر هرم، ادرار را به کالیس کوچک ریخته، کالیسهای کوچک نیز داخل کالیس بزرگ محتویاتشان را خالی کرده، و سپس کالیسهای بزرگ نیز به لگنچه کلیوی محتویاتشان را تخیله میکنند. همه اینها در نهایت تبدیل به میزنای میشوند. در ناف کلیه، میزنای و سیاهرگ خونی از کلیه خارج شده و سرخرگ کلیوی وارد میشود. چربی نافی و بافت لنفاوی بهمراه گرههای لنفاوی، دور این ساختارها را احاطه میکنند. چربی نافی با حفره پر از چربی به نام سینوس کلیوی پیوستگی دارد. سینوس کلیوی در مجموع شامل لگنچه کلیه و کالیسهاست که این ساختارها را از بافت مدولای کلیوی جدا میکنند.
تشکیل ادرار:
تصفیه یا فیلتراسیون، که در جسمک کلیوی صورت میپذیرد، فرآیندی است که توسط آن سلولها و پروتئینهای بزرگ حفظ میشوند، در حالی که موادی با وزن مولکولی کمتر، از خون فیلتر شده تا عمل اولترافیلتراسیون (یا فراتصفیه) صورت پذیرفته و در نهایت تبدیل به ادرار شوند. کلیه ۱۸۰ لیتر از پلاسما را در روز تصفیه میکند. این فرایند به دلیل فشار هیدرواستاتیکی که بر روی دیوارههای مویرگی اعمال میکند، به فیلتراسیون هیدرواستاتیکی نیز معروف است.
بازجذب:
بازجذب، انتقال مولکولهای فراتصفیه شده (اولترافیلتراسیون) به مویرگهای پیرامون توبولهای قوس هنله است. این عمل از طریق گیرندگان انتخابی که روی غشای سلولهای داخل لوله هنله قرار دارند، صورت میپذیرد. ۵۵٪ آب در توبول پروگزیمال (لوله نزدیک) بازجذب میشود. اگر سطح گلوکوز پلاسما نرمال باشد، بهطور کامل در توبول پروگزیمال (لوله نزدیک) بازجذب میگردد. مکانیسم این عمل، هم-انتقالگران +Na/گلوکوز میباشند. میزان پلاسمایی که برای اشباع انتقالگران لازم است، 350mg/dL بوده و پس از این سطح بقیه گلوکوزها بازجذب نشده و به صورت محلول در ادرار از دست خواهند رفت. سطح گلوکوز پلاسمایی ۱۶۰ کافیست تا گلوکوزوری ایجاد کند که از نظر بالینی، به علت دیابت قندی (نامهای دیگر: دیابت شیرین، یا دیابت ملیتوس) اهمیت دارد.
آمینواسیدها، در توبول پروگزیمال (لوله نزدیک) توسط ناقلان وابسته به سدیم بازجذب میگردند. بیماری هارتناپ، نقص در انتقالدهنده آمینواسید تریپتوفان است، که منجر به پلاگر میگردد.
نارسایی کلیوی:
در کل، انسانها قادرند تنها با یک کلیه به طور طبیعی زندگی کنند، چرا که میزان بافت عملکردی کلیه بیش از مقدار لازم جهت بقاء است. تنها زمانی که میزان بافت عملکردی کلیه به میزان قابل توجهی کم شود، شخص دچار بیماری کلیوی مزمن می گردد. درمان جایگزینی کلیه، به صورت دیالیز یا پیوند کلیه، زمانی انجام می شود که نرخ فیلتراسیون گلومرولی بسیار پایین رفته یا بدعملکردی کلیوی منجر به نشانههای وخیمی گردد.
دیالیز:
دیالیز، درمانی است که جایگزینی برای عملکرد طبیعی کلیههاست. دیالیز هنگامی تجویز می شود که حدود ۸۵٪-۹۰٪ عملکرد کلیه دست رفته، به گونهای که نرخ فیلتراسیون گلومرولی (GFR) کمتر از ۱۵ باشد. دیالیز، زائدات محصولات متابولیکی، به علاوه آب و سدیم اضافی را حذف نموده (ازین رو به تنظیم فشار خون کمک می کند)؛ و سطح مواد شیمیایی بسیاری را در بدن حفظ می کند. امید به زندگی افرادی که دیالیز می شوند بین ۵ تا ۱۰ سال است؛ که برخیشان تا ۳۰ سال هم زنده می مانند. دیالیز را می توان از طریق خون (از کاتتر یا فیستول شریانی-وریدی) یا صفاق (دیالیز صفاقی) انجام داد. دیالیز معمولاً سه بار در هفته انجام شده که هر نوبت آن در مراکز دیالیز سیار، چندین ساعت به طول انجامیده و به دریافتکننده امکان زندگی طبیعی را می دهد، درحالی که بدون دیالیز چنین زندگی میسر نمیبود.
کلیه به عنوان غذا:
کلیه حیوانات در بسیاری از فرهنگها و کشورها جز غذا محسوب میشود. در ایران، انگلیس، فرانسه، اسپانیا، سوئد و بسیاری کشورها کلیه پخته و خورده میشود. در دین اسلام خوردن کلیه مکروه است.
بهطور معمول در هر فرد سالم دو کلیه وجود دارد که هر یک در یکطرف ستون مهرهها و زیر دندههای تحتانی واقع شدهاند. کلیهها به رنگ قرمز متمایل به قهوهای بوده و از نظر شکل شبیه لوبیا میباشند. هر کلیه به اندازه مشت بسته فرد است. اکثر اعضای بدن برای عملکرد مطلوب وابسته به کلیهها هستند.
مراقبت از کلیه:
*احتیاط در مصرف دارو. بسیاری از داروها از راه کلیه دفع می شوند و فشار زیادی را به کلیه ها تحمیل می کنند. بعنوان مثال آنتی بیوتیک ها *غالباً از راه کلیه دفع می شوند و در صورت مصرف نادرست، باعث مسمومیت کلیه یا نارسایی حاد و مزمن کلیه شوند؛ مخصوصاً آنتی *بیوتیک هایی مانند جنتامایسین و سیپروفلوکساسین دارای سمیت کلیوی شدید هستند و می توانند کلیه ها را از کار بیندازند یا بیمار *کنند.
*کنترل فشار خون و دیابت
*مراقبت از پهلوها و پشت کمر در برابر ضربه
*پرهیز از مصرف خوراکی های شیمیاییِ مضر
التماس دعای مخصوص...
یاعلی مدد