رویدادهای عمومی
کلاس انشا
انشا این هفته من.
خلاصه :
همانطور که میدانید پایه ششم کلاسی دارد به نام کلاس انشا که در این کلاس بچه ها باید در دفتر خود بر مبنای موضوعی که معلم انشا (آقای ظفری )مطرح میکند یک انشا حداقل ۱۰خطی بنویسند.موضوع این هفته انشا ما دز فعالیت های منزل،آزاد است.من تصمیم گرفتم موضوع انشا خود را بر مبنای خاطرات بارش برف بگیرم.
واین چنین است انشا من:
من به همراه خواهرم،مادرم و پدرم از خانه بیرون آمدیم که به خانه ی مادربزرگم برویم،که دیدیم دارد برف می بارد.آن موقع اوایل بارش برف بود و هنوز برف زیادی، بر روی زمین ننشسته بود.
وقتی به خانه مادربزرگم رسیدیم در محوطه آنجا کلی برف جمع شده بود.من و پدرم با هم کمی برف بازی کردیم و بعد به خانه مادربزرگم رفتیم.از پنجره ی آنها صحنه زیبایی قابل مشاهده بود. پدرم می گفت؛《این برف که من میبینم تا صبح میبارد.》
من صبح ساعت 9:00بیدار شدم وقتی فهمیدم مدارس تعطیل شده خیلی خوشحال شدم و رفتم سراغ ایکس باکس.حدود یک ساعت و نیم بازی کردم.بعد خواهرم بیدار شد و تا فهمید برف نشسته فورا از مامانم اجازه گرفت تا برویم برف بازی و مامانم هم اجازه داد.من ایکس باکس را خاموش کردم و به همراه خواهرم رفتم در کوچه برف بازی.جلوی کوچه ما محوطه صاف و پر از خاک و خول است .در آنجا برف زیادی نشسته بود و جای مناسبی برای برف بازی بود.رفتیم در آنجا بازی کردیم و یک آدم برفی درست کردیم و بعد به خانه برگشتیم.
آن روز به من خیلی خوش گذشت و بی شک یکی از بهترین روز های زندگی من بود.
خدا را برای این نعمت،شکر میکنم.
و این بود انشا من،امیدوارم از انشا من خوشتان آمده باشد.
برچسب‌های این مطلب :
گالری تصاویر :
m.m.noori84
۶ سال پیش
jaladati
۶ سال پیش
داش علی
۶ سال پیش
از صراحت و صداقتت خیلی خوشم اومد...?
مخصوصا اونجا که گفتی: ...«وقتی فهمیدم مدارس تعطیل شده خیلی خوشحال شدم و رفتم سراغ ایکس باکس.حدود یک ساعت و نیم بازی کردم»..
jaladati
۶ سال پیش