آموزش

تکلیف درس تاریخ

نقش ایرانیان در حکومت عباسی

کار درسی


خلاصه :

نقش ایرانیان درحکومت عباسی

ایرانیان در اوایل قرن هفتم میلادی با معضل های که از درون نظام اجتماعی خودنشات می گرفت درگیر بودند امپراطوری ساسانیان که نخستین نظام تئوکراسی(دین وسیاست) در جهان بود در همان آغاز با مشکلات درونی زیادی مواجه بود. اما شاهان قدرتمند آن زمان در مواقع بحرانی از حمایت روحانیون زرتشتی و همچنین بزرگان بر خوردار می شدندو با یک سیاست تمرکز گرایانه بر مشکلات فائق می آمدند.

 

اما این امپراطوری در سالهای پایانی خود یک نظام آشفته بود که هم از درون ، توسط گروهای اجتمایی که روزگاری مهمترین یار و یاور این امپراطوری بودند و هم از طرف دشمن چندصدساله ی خود یعنی رومیان مورد تهدید و تضعیف قرارگرفته بود.

 

رفتارهای سوء سیاسی از طرف شاهان ساسانی، فساد و رنگ پریدگی موبدان و عدم حمایت مفید آنها از ساسانیان و نیازهای طبقات فرو دست و همچنین ادبیات پیشگویانه که در این سال ها پیروان زرتشت را رو به خاموشی و قضا و قدرو ظهور منجی سوق می داد،نظام ساسانی را از درون رو به انحطاط برده بود.

 

خالی بودن خزانه شاهی که در زمان سلطنت خسرو پرویز در پی جنگ های مداوم و بی ثمر با بیزانس و همچنین ولخرجی های این شاه موجب ضعف اقتصادی دستگاه حکومتی شد. اعراب که در چنین زمانی زیر دین و کتاب محمد(ص) متعهد شده بودند و نقشه هایی در ذهن خویش طراحی کرده بودند که ابتدا آنها در ذهن خود هرگز چنین تصور نمی کردند که بتوانند ایران را تصرف کنند و از غرب تا شرق زیر پای اسبان خود جولان بزنند.

 

پس از رحلت پیامبر اسلام (ص) در سرزمین حجاز یک نیروی نظامی قدرتمند شکل گرفت که به راحتی این نیرو توانست طومار اهل رده را در هم بپیچد. سران اعراب برای مهار این نیروی خانه یرانداز مجبور شدند که نقشه های جدیدی طرح ریزی کنند و این نیروی عظیم هم برای گسترش آئین محمد (ص) و هم برای فرار از فقر بیابان به سوی مرزهای شمالی خود سوق دهند ، این در حالی بود که نظام ساسانی در انحطاط و فروپاشی فرو رفته بود و در عرض چهار سال،دوازده تن پادشاهی کردند که دو تن از آنان زن بودند.

 

سران نظامی راه خود را می رفتند و موبدان نیز فقط و فقط در فکر حفظ منافع مادی خود دست به هر کاری می زدند. اما با این حال ایرانیان با هجوم ویرانگر اعراب مواجه شدند. شاهان و بزرگان ساسانی اینک با مشکلی مواجه بودند که شاید هرگز فکر نمی کردند که پیامد آن به چنین بزرگی باشد. با این توصیف ایرانیان جنگ و نبرد که آخرین حربه برای حفظ از شرافت خویش را برگزیدند که این تدبیر هجوم اعراب و فتح ایران را برای چندین سال به عقب انداخت،سخن را کوتاه کنیم که با فتح الفتوح در سال بیست ویک هجری و سپس کشته شدن یزدگرد سوم و ریختن جنازه ی وی در رود مرغاب به عمر حکومت ساسانی پایان داد. اما این فتح برای اعراب آسان میسر نگردید.

 

ایرانیان در این سال های آشفتگی تدبیرهای در سر می پروراندند اما به جائی نرسیدند،در زمان حکومت پان عربیسم امویان،ایرانیان کمتر مجال یافتند که خود رهبری قیامی را در دست گیرند و علیه تازیان وارد نبرد شوند اما با این حال آنها بیکار ننشستند.آنان در قیام رهبران عرب که بر علیه امویان طغیان کرده بودند نقش فعالی داشتند ،البته قبل از اینکه ایرانیان وارد دسته اهل شمشیر بر علیه امویان شوند بیشتر امور دیوانی و اداری ممالک فتح شده توسط اعراب را در دست داشتند.با قیام امام حسین (ع) و شهید شدن وی و یارانش ایرانیان به یاد پهلوانان و دلیر مردان پیشین خود افتادند و این فرصت را غنیمت شمردند.

۵ سال پیش
خیلی مطالب زیاد است و همه ی آن را نمی شود خواند .

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

پسران

دختران