معرفی

لَم یَزرَع

#معرفی_کتاب


خلاصه :

«وقتی وارد جنگ شوید، هر دو طرف شکست می‌خورند.»

هوالعلیم

 

لم یزرع

نویسنده : محمدرضا بایرامی

 

 

نویسنده در این کتاب چهره‌ای تازه از ادبیات دفاع مقدس ارائه داده است، او با انتخاب یک سرباز عراقی به عنوان شخصیت اصلی داستان سعی کرده تا روایتی متفاوت از جنگ تحمیلی ارائه دهد. به عبارت دیگر در این روایت، سیاهی جنگ از زاویه نگاه افرادی به تصویر کشیده می‌شوند که خود آغاز کننده این رویداد بوده‌اند.

 

 رمان «لم‌یزرع» با چنین رویکردی نوشته شده و سعی کرده است به نوعی مظلومیت شیعیان عراقی در طول هشت سال دفاع مقدس را نیز به تصویر بکشد. شیعیانی که اگر در جنگ حضور داشتند ناچار از فشار حزب بعث بوده و اگر حضور نداشته‌اند نیز زندگی و عرصه چنان بر آنها تنگ می‌شده که توان فکری و جسمی برای زندگی باقی نمی‌ماند.

 

تم اصلی این رمان، ماجرای کشتار شیعیان منطقه دجیل در عراق است.که حزب بعث تمامی خانه و کاشانه و زمین‌های کشاورزی‌شان را نابود می‌کند.کشتار دُجَیل به حمله نیروهای حزب بعث در 1402ه ق به شهر دجیل  اشاره دارد که منجر به کشته شدن 148 نفر شد. این حمله به دستور صدام حسین و در واکنش به ترور ناموفق او در این شهر، انجام شده بود.در سال ۲۰۰۶م صدام به جهت کشتار دجیل، اعدام شد.

 

 

 نویسنده با تکنیکی که پیش از این در آثار سینمایی می‌شد از آن سراغ گرفت، روایت‌های داستانی موازی با خط اصلی داستان را با فلاش بک‌هایی داستانی و با تغییر موقعیت و فضای روایت و زاویه دید و راوی صورت داده است. به عبارت دیگر او به جای انتخاب دیالوگ صرف و روایت از زبان قهرمان داستان، داستانی حاشیه‌ای را در فضای دیگر روایت می کند و این اتفاق ساده در تعادل و شناور بودن فضای داستانی و دور شدن از یکنواختی آن بسیار مؤثر است.

 

جوائز : برگزیده جایزه کتاب سال ۱۳۹۵ – برگزیده جایزه جلال آل احمد در سال ۱۳۹۵ ـ برگزیده جایزه شهید حبیب غنی پور

 

کتاب لم یزرع

لینک کتاب در فیدیبو :

https://fidibo.com/book/7203-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%84%D9%85-%DB%8C%D8%B2%D8%B1%D8%B9

 

 

قسمتی از کتاب :

مردی کنار چاده دراز کشیده و صورتش را پوشانده . انگشتش روی گلنگدن کلاشینکف میرود و آن را مسلح میکند.از جا بلند میشود . بنز ها نزدیک شده اند .مرد، بنز دوم را به رگبار میبندد از جاهای دیگر نخلستان هم مرد های دیگری بیرون می آیند و کاروان را زیر گلوله میگیرند ، لاستیک بنز جلویی تیر میخورد و میترکد . ماشین از راه منحرف میشود و ترمز میکند خودروی عقبی با آن برخورد میکند و له میشود . محافظان داخل خودرو بیرون میپرند و به سرعت آرایش میگیرند ، صدای گلوله ها همه جا را برداشته درِ یکی از بنز ها سوراخ سوراخ میشود . گلوله های بیشماری به آن خورده . درِ سمت مقابل باز و مردی خودش را به بیرون می اندازد و سعی میکند زیر ماشین پنهان شود . او صدّام حسین است؛با لباس نظامی !

 

 

 

۳ سال پیش
عالي (:

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

۳ سال پیش
معرکه بود!!!

برای ویرایش باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج پاسخ باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

پسران

دختران