رویدادهای مدرسه

تفکر و گفت و گو هفته ی سیزده دهم


خلاصه :

برداشت بچه های کلاس چهارم از کلیپ هفته ی سیزدهم

اینجانب مهدی شفیعی کمال آباد 

یک روز یک مرد از چراغ قرمز آمد رد بشود دید که آنجا دوربین است برگشت سر جایش یک روز دیگر آمد از بانک دزدی کند دید که آنجا یک دوربین است و از آنجا دور شد چند روز بعد در فروشگاه آن مرد خواست یک چیزی را بر دارد که یکی دیگر افتاد و ریخت می خواست برود که یک دوربین را دید و از ترسش آن را جمع کرد یک روز یک نفر آمد به او رشوه بدهد مرد تا آمد امضا کند دور وبرش رادید که دوربینی نباشد ولی دوربینی  نبود چند دقیقه به فکر فرو رفت فهمید که خدا همیشه  همه را می بیند و بعد آن رشوه را امضا نکرد

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

پسران

دختران