محتوای درسی
۶
سلسله پادشاهان مهابادیان
خلاصه :
سلسله مهابادیان اولین سلسله پادشاهی ایرانیبرخی مورخین اعتقاد دارند که اولین سلسله ایران باستان ، سلسله مهابادیان بوده است.
مهابادیان 13 پادشاه داشتند که علاوه بر مقام پادشاهی مقام پیامبری هم داشتند.
اولین پادشاه مهابادیان به نام مهاباد بود و نام 12 پادشاه بعدی به نامهای ماههای شمسی بود.
آقای میری
۶ سال پیش
آرش حسین مردی
۶ سال پیش
من هرچه دنبال سلسله ی مهابادیان رفتم نتوانستم چیزی پیدا کنم ودرباره ی آنان چیزی بدست آورم تا ارائه بدهم
عباس رستمی
۶ سال پیش
همین که تلاش خودت رو کردی خوبه
سینا منفرد اصل
۶ سال پیش
عباس رستمی
۶ سال پیش
منظور ما سلسله پادشاهی مهابادیان بود
سینا منفرد اصل
۶ سال پیش
بردیا خرمی ملایری
۶ سال پیش
به استناد شواهد معتبر منطقه مکریان از پیشینه ای تاریخی برخوردار است. اما تاریخ تاسیس شهر مهاباد چهار صده قبل و متقارن با حکومت شاه اسماعیل صفوی می باشد.در سال 1081 هجری قمری و در اواخر سلطنت شاه سلیمان صفوی ( شاه عباس اول ) بداق سلطان فرزند شیر خان مکری حکومت منطقه ی مکری را در اختیار گرفت و مهاباد کنونی را مرکز حکمرانی خویش قرار داد و اقدامات اساسی و شایسته ای در جهت عمران و آبادانی منطقه به عمل آورد که از جمله می توان به احداث سه پل تمام بند دارلک و لج و پل سرخ – 1079 هجری قمری – مسجد سرخ – 1089 هجری قمری – حفر قنات و ساخت کاروانسرا و حمام لج در آن زمان اشاره کرد. در متون و اسناد تاریخی نام این شهر ابتدا سووق بلاق ( سوخ بلاق به معنی سرد چشمه ) بعدها ساوج بلاغ و در دوره قاجاریه ساوج بلاغ مکری قید شده است و تا سال 1315 به همین اسم نامیده می شد. اما در آن سال بر اساس اقدام فرهنگستان وقت ایران و بنا بر پیشنهاد روانشاد غلامرضا رشید یاسمی و تصویب فرهنگستان نام این شهر به مهاباد تغیر یافت.در قابوسها و کتب تاریخی معتبر معانی مختلفی برای این نام ذکر شده است
بر اساس فرهنگ قاطع مه آباد نام اولین پیغمبر عجم قید شده که کتابی به نام دساتیر داشته است. در فرهنگ المعجم در برابر واژه مه آباد آمده است (( اسم یطلق علی انبیاء الفرس القدماء )). فردوس در شاهنامه فرموده : نهم پشت زردشت پیشین بد او - - - مه آباد ما پیغمبر راستگو
سرجان ملکم در کتاب تاریخ ایران از مهابادیان به عنوان اولین سلسله ای که بر ایران حکومت کرده اند نام برده است
میرزاده ی عشقی در اشاره به یک شهر ییلاقی در دامنه های زاگرس چنین سروده است
نه گمان دار مه آباد همین این بوده - - - نه مه آباد صد اینگونه به تخمین بوده
فصل دی خرم گردشگه پیشین بوده - - - قصر قشلاقی شاهان مه آئین بوده
حجله و کامگه خسرو شیرین بوده
نظر به اینکه در بسیاری از متون قدیمی ماد و ماه به هم تبدیل شده اند و نمونه های زیادی در این زمینه وجود دارد به احتمال زیاد مهاباد یا ماه آباد شکل دیگری از ماد آباد باشد که به معنی سرزمینی است که توسط مادها آباد شده است
آنچه از دوره جدید چهارصد ساله می توان به آن اشاره نمود مرکزیت یافتن مهاباد در کردستان است. با توجه به موقعیت جغرافیایی و سابقه تاریخی و چهره های نخبه و وجود عشیره های با نفوذ و تاثیر گذار در روند جریانات اجتماعی – فرهنگی و اقتصادی بر ارزش و محوریت مهاباد افزوده شده و این محوریت تبعات مختلف و چشم گیر اجتماعی و فرهنگی در بر داشته است
مهاباد زادگاه اندیشمندان و هنرمندان برجسته ای چون عارف و شاعر نامی وفایی – هیمن – هژار – محمد قاضی و . . . می باشد که از مفاخر فرهنگی این سرزمین به شمار می آیند
تقسیمات کشوری
تقسیمات کشوری این شهرستان، بنابرآنچه در نتایج آمارگیری سرشماری سال ۱۳۸۵ کل کشور آمدهاست، بر حسب بخش، شهر، دهستان و روستا به شرح زیر است: [۲]
بخشها
بخش مرکزی , بخش خلیفان
دهستانها
دهستانهای بخش مرکزی
دهستان آختاچی غربی
دهستان مکریان شرقی
دهستان مکریان غربی
دهستانهای بخش خلیفان
دهستان کانی بازار
دهستان منگور شرقی
جغرافیا
شهرستان مهاباد با مساحت ۲۵۹۱ کیلومتر مربع و ۱۸۸٬۲۸۹ نفر جمعیت (بر اساس سرشماری سال ۱۳۷۹) در موقعیت طول جغرافیایی ۴۵ درجه و ۴۳ دقیقه شرقی و عرض جغرافیایی ۳۶ درجه و ۴۶ دقیقه شمالی از نصف النهار گرنویج قرار گرفته و با دو بخش، مرکزی و خلیفان دارای ۲۲۴ روستا دارای سکنه میباشد. مهاباد دارای آب و هوای کوهستانی با زمستانهای سرد و تابستانهای نسبتاً معتدل و چهار فصل بسیار جذاب است، رودخانه مهاباد از داخل شهر عبور میکند.
مردم و زبان
زبان گفتاری مردم شهرستان مهاباد کردی سورانی با لهجه مکریانی میباشد.[۱]
تاریخچه و وجه تسمیه
نام شهرستان مهاباد در گذشته به دلیل حاکمیت ترکان قاجار, به زبان ترکی ساوجبلاغ(در لهجه مهابادی: سابلاغ) بود که در زمان حکومت رضاخان به نام اصلی و باستانی خود یعنی مهاباد تغییر داده شد. دربارهٔ واژه مهاباد تاکنون تعبیرات و معناهای گوناگونی گفته شدهاست. مهاباد را مادآباد نیز گفتهاند که این تعبیر هیچ گونه دلیل قابل قبولی همراه ندارد. این شهر را مهآباد نیز گفتهاند که اگر به معنای جایی باشد که همیشه مه آلود است این تعبیر نیز با واقعیت وفق نمیکند. در فرهنگ فارسی برهان قاطع درباره واژهٔ مهاباد چنین نوشته شدهاست که نام اولین پیغمبری است که به عجم مبعوث شد و کتابی آورد که آن را «دساتیر» خوانند. بعضی نیز براین اعتقاد هستند که مهاباد به معنای جایی است که بزرگان آن جا را آباد کردهاند. این منطقهٔ قدیمی در زمانهای پیشین مرکز نواحی کردنشین بوده و بطلیموس آن را داروشاه و راولیستون به نام داریاس نامیدهاست. امروز در ۳ فرسخی شهر فعلی، روستایی به نام دریاز (دریاس) مشهود است که از قرار معلوم شهر داریاسدر همین نقطه واقع بودهاست. در عصر هخامنشی منطقه، بخشی از امپراتوری عظیم هخامنشی بود و بعد از آن در زمان اسکندر بخشی از آتوپاتن ماد بود که ژنرال هخامنشی آتروپات و سپس جانشینانش بر آن جا حکومت کردند. در دوره صفویه ایالات غرب ایران میدان مبارزه و برخوردهای دو امپراتوری صفویه و عثمانی بود و حکام محلی در ولایات باختر به مقتضای توانایی یکی از دو امپراتوری هر بار تابع یکی از آنها میشد. این شهر در گذشته بر اثر زلزلهای نابود و دوباره ساخته شد. پیرامون این شهر آثار تاریخی متعددی وجود دارد.
قسمتی از این منطقه در سال ۱۹۴۶ به رهبری قاضی محمد اعلام اسقلال کرد و جزئی از جمهوری مهاباد بود. مهاباد در زمان حاکمی به نام بداقسلطان روند رو به پیشرفت خود را شروع کرد. یکی از اهداف بداقسلطان برگرداندن مهاباد به زمان اوج بوده است.
آثار تاریخی
تحقیقات مورخین و آثار کشف شده توسط باستان شناسان حاکی از آن است که منطقه شهرستان مهاباد حداقل از سدههای اول هزاره اول پیش از میلاد مسیح یکی از مناطق مسکونی ایران باستان بودهاست. یکی از این آثار کتیبهای به خط میخی منسوب به (مینوآ) میباشد که بین سالهای ۸۱۲ تا ۷۷۸ قبل از میلاد سلطنت داشتهاست. کتیبه مذکور تا سال ۱۸۹۰ موجود بودهاست. آثار دیگری مانند پلکانهای سنگی و راهروهای زیرزمینی مشهور به برده کنته کشف گردیده که بر نفوذ و هجوم قوم دیگری بنام وانیها به منطقه دلالت دارد. از دوره مادها نیز آثاری از جمله یک گور بنام فقرهقا (فرهادگاه) بجاماندهاست. بررسی آثار برجایمانده از زمانهای دور گذشته، نشانگر این امر است که تمدن و شهرنشینی در این منطقه از دوره مادها بوجود امده بوده است.
عباس رستمی
۶ سال پیش
ما میخواهیم در مورد سلسله حکومتی مهابادیان پژوهش کنیم
Hemmat
۶ سال پیش
مهابادیان مشکوک
ماد ها
هخامنشیان
سلوک
پارتها
ساسانیان
خلفا
خلفای اموی
خلفای عباسی
گاوباریان
باوندیان
طاهریان
صفاریان
علویان تبرستان
سامانیان
زیاریان
بوییان
غزنویان
سلجوقیان
خوارزمشاهیان
ایلخانان
دودمانهای محلی
صفویان
هوتکیان
شاهان اسمی صفویه
افشاریان
زندیان
قاجار
پهلوی
Hemmat
۶ سال پیش
آقای رستمی متأسفانه مطلب دیگری پیدا نکردم که بگذارم
عباس رستمی
۶ سال پیش
علی کریمی بدرآبادی
۶ سال پیش
در کتاب دساتیر، زرتشت را از سلسله ی «مه آبادیان» معرفی کرده که البته در اوستا و هیچ یک از نامه های پهلوی و هیچیک از نوشته های باستانی سابقه ندارد، بنابر گفته های دساتیر سلسله ی مه آبادیان هزاران سال قبل از کیومرث سر سلسله ی پیشدادیان می باشند که تقریبا ده هزار سال قبل از میلاد بوده اند.
مه آباد در واقع از دو لفظ «مه» و «بود» به معنی روشن ضمیر است و به صورت «مها بودیان» یعنی روشن ضمیران بزرگ بوده که به مرور زمان «واو» بود به الف مبدل گشته و مهابادیان یا مه آبادیان شده است که اگر هم به اصطلاح امروزه مه آبادیان بگیریم به معنی آبادی بخشندگان بزرگ می شود که در اوستا نیز بارها از سوشیانس یا سیوشانس به معنی سودرسان بزرگ یاد شده که این لفظ برای وخشوران و روشن ضمیرانی اطلاق شده که از سلسله ی مه آبادیان باشند و از سلسله ی مه آبادیان سوشیانس های متعدد ظهور نموده اند تا آنکه اشو زرتشت کامل ترین سوشیانس پدیدار شده و آیین یکتا پرستی را تکمیل و در آن سلسله ختم کرده است.
ملک الشعرای بهار در منظومه آیینه عبرت درمورد این بخش از تاریخ می نویسد :
کز مهابادی شد ایران سالها بهروز و شاد
بد نخستینشان اژوسس خسرو با فر و داد
شهر اکباتان به آئینی عجب بنیان نهاد
خود مهابادی مِدیدان سرزمین ماه، ماد[۲]
آب مهاباد از قنات بسیار معتبری در شهرستان نطنز (قنات کویر یا کبیر) و نیز چشمهای در همین شهرستان (چشمه خالخالی) است که آب آنها یک کاسه میشود و قریب شش فرسنگ را تا رسیدن به مهاباد میپیماید. داستان قنات مهاباد جالب است و حکایت از قدمت زیاد این شهر دارد. اهالی میگویند که میلاگرد و ماه بانو خواهر و برادر بودهاند و برزو دلداده ماه بانو. این خواهر و برادر پس از حفر قنات، آب آن را به نسبت یک (برادر) و سه (خواهر) تقسیم میکنند و از سهم برادر روستای میلاگرد در همان محل قنات و از سهم خواهر، مهاباد در چند فرسنگ دورتر به سمت شرق متولد میشوند. مشکل دلدادگی برزو هم با همین قنات حل میشود. ماه بانو شرط ازدواج را این میگذارد که برزو در پیش جریان آب پرتوان قنات جوی باز کند و در این کار نماند و این جوی باز کنی فرسنگها ادامه مییابد تا ماه بانو با دیدن بوته خودروی گندمی دستور بس است را میدهد! مهاباد علیرغم قدمت کمنظیر تاریخی خود، آثار تاریخی زیادی ندارد و علت آن هم دو بار (به گفته اهالی) آب سیاه بالا آوردن که ظاهراً مکیده شدن به درون زمین و غرق شدن در لجن یا نفت خام بوده، است. آثاری از دو مهاباد نابود شده در پایین مهاباد فعلی و ضلع شمال شرقی آن بر جای ماندهاست. به هر حال، نکته درخور پژوهش این است که شواهد عدیدهای حکایت از آن دارند که اساساً محل زندگی خانواده رستم دستان، پهلوان نامدار ایرن، مهاباد و اطراف آن بودهاست (به عنوان نمونه شهر کوچک هم جوار مهاباد، زواره، نیز نام برادر رستم را بر خود دارد و یکی از وجوه تسمیه احتمالی اردستان ارگ دستان میباشد).
زکریا بن محمد بن محمود قزوینی در کتاب خود آثارالبلاد و اخبارالعباد ، می نویسد : مهاباد دهی است بزرگ نزدیک کاشان. واهل آن از قدیم الایام شیعه دوازده امامی بوده اند.حسن بن علی بن احمد ملقب به باباافضل از اهل این ده بوده ، ادیب شاعر و فاضل است.
دکتر غلامحسین خورشیدی استاد دانشگاه شهید بهشتی در «شبکه اجتماعی شاعران» در یک منظومه زیبا داستان مشهور تولد مهاباد را که مردم سینه به سینه نقل کردهاند، آوردهاست.
درسال ۱۳۱۵ بر اساس اقدام فرهنگستان وقت ایران و بنا بر پیشنهاد نادرست غلامرضا رشید یاسمی و تصویب فرهنگستان نام شهر ساوج بلاغ مکری آذربایجان غربی که شهری نسبتاً نو بنیاد است به مهاباد تغییر یافت و از این راه لطمهای سخت به شناخت مهاباد اصفهان وارد آمد.
به هر حال، در قابوسها و کتب تاریخی معتبر معانی مختلفی برای این نام ذکر شدهاست. نظر به اینکه در بسیاری از متون قدیمی، ماد و ماه به هم تبدیل شدهاند و نمونههای زیادی در این زمینه وجود دارد به احتمال زیاد مهاباد یا ماه آباد شکل دیگری از ماد آباد باشد که به معنی سرزمینی است که توسط مادها آباد شدهاست.[
عباس رستمی
۶ سال پیش
قسمتی از نوشته های شما مد نظر بود
البته در این قحطی مطلب، نوشته شما بسیار ارزشمند است
علی کریمی بدرآبادی
۶ سال پیش
حسن افضلان
۶ سال پیش
در کتاب دساتیر، زرتشت را از سلسلۀ « مهابادیان » معرفی کرده که البته در اوستا و هیچ یک از نامه های پهلوی و هیچ یک از نوشته های باستانی سابقه ندارد. بنابر گفته های دساتیر سلسلۀ مهابادیان هزار سال قبل از کیومرث سر سلسلۀ پیشدادیان می باشد که تقربا ده هزار سال قبل از میلاد بوده اند.
عباس رستمی
۶ سال پیش
بسیار عالی
مطلب کوتاه و قابل استفاده ای است