رویدادهای مدرسه

ماجرای فدک بخش ۲


خلاصه :

سلام ، این مطلب در ادامه مطلب قبلی هست ، اگر مطلب قبلی رو مطالعه نکردید حتما مطالعه کنید 

سپس روی به جوانان مدینه و بعد از آن روی به قبایل و انصار کرد و فرمود: ای جوانان غیرت‌مند! ای یاران و یاوران فداکار اسلام! این چه سستی و سهل انگاری است که پیش گرفته اید؟ ای گروه انصار چرا همچون یخ فسرده ای و خاموشید در حالی که مشتی ریاکار و ناسزاوار حق مرا و یادگار پدرم را از کفم می‌ربایند؟! شما که زر در کف و زور در بازو دارید چه شده است که از جای نمی‌جنبید؟ کو آن بازوان کمان‌کش و کجاست آن مشت های کوه فرسا که به جنگ کفار می‌رفتید؟ چه نیکو برخاستید و چه نکوهیده برجای نشستید و خاموش شدید؟

ابوبکر در برابر حرف های کوبنده حضرت زهرا سلام الله علیها چاره ای جز تسلیم نداشت ولی بدخواهان نگذاشتند که حق به حق دار برسد و خلافت و ولایت در موضع اصلی خود قرار گیرد. سخنان آتشین حضرت زهرا آنچنان تاثیری برجای گذاشت که بیم انقلاب و شورش همه طالبان قدرت را دچار هراس بزرگی کرد.

حضرت زهرا سوگند خورد که دیگر با ابوبکر و عمر سخن نخواهد گفت. آنگاه روی از مردم به سوی قبر مطهر پدر بزرگوارش گردانید و خود را با حال پریشانی روی قبر پدر انداخت و فرمود: پدرم آنها بر من ستم کردند به زودی در روز رستاخیز کیفر کردار خویش را خواهند گرفت. پدرم تا زنده ام بر تو می‌گریم و چشم من از ریختن اشک باز نخواهد ایستاد.

زنان بنی‌هاشم بسیار گریستند و دختر پیامبر را از قبر پدر کنار کشیدند و افتان و خیزان به خانه بردند. امیرالمومنین علی علیه السلام نیز در این زمان تاریک که ابرهای فتنه، خورشید حقیقت را پوشانده بود، فاطمه را به صبر و شکیبایی دعوت کرد و خود نیز برای اینکه درخت نوپای اسلام از ریشه نخشکد 25 سال صبر کرد.  

 

از گفته های تاریخی می توان استفاده کرد که شخص ابوبکر نیز در باطن امر، به حقانیت حضرت زهرا علیها السلام در امر فدک معتقد بوده است. در این خصوص به چند مورد و شاهد می توان اشاره کرد:

 بنابر آنچه در کتاب «الإمامة والسیاسه» ذیل صفحه، به عنوان یک روایت آمده است:

هنگامی که ابوبکر و عمر برای عذرخواهی! و عیادت به خانه فاطمه آمدند، ابوبکر با اعتراف به اشتباه خود در مورد فدک و خلافت چنین گفت:

«یا حَبِیبَة رَسُول اللّه ، أَ غَضَناکِ فِی مِیراثِکِ منه وَفِی زَوجِکِ».

«ای حبیبه پیامبرخدا، ما تو را درباره میراثت از پدرت و در مورد شوهرت (امر خلافت) خشمگین و ناراحت کردیم.»

و آنگاه فاطمه علیهاالسلام فرمود: «چگونه خاندان تو از تو ارث ببرند و ما از حضرت محمّد صلی الله علیه و آله ارث نبریم؟!»؛ «ما بالک یرثک أهلک ولا نرث محمّدا».

 بنابه نوشته مورّخ شهیر، مسعودی: «ابوبکر هنگام مرگ از چند چیز اظهار پشیمانی و تأسف کرد؛ از جمله اینکه گفت: ای کاش به تفتیش خانه فاطمه علیهاالسلام اقدام نمی کردم.»

در متون روایی و تاریخی، مواردی از این قبیل می توان یافت که بیانگر حقانیت دختر پیغمبر صلی الله علیه و آله در دعوای خود و مظلومیت اهلبیت و محکومیت دستگاه حاکمه در اقدام خود می باشد. و بهترین داور خداوند است.

این مطلب در ادامه مطلب قبل بوده امیدوارم به اطلاعات شما افزوده باشه

 

برای درج دیدگاه باید ابتدا به عنوان کاربر به سایت وارد شده باشید.

پسران

دختران