رویدادهای مدرسه
معرفی
خواجوی کرمانی
زندگی نامه، آثار و ...
خلاصه :
در این مطلب میخواهیم شما را کمی با جواجوی کرمانی آشنا کنیم.کمال الدین ابوالعطاء محمود بن علی بن محمود، معروف به خواجوی کرمانی از مشاهیر شعرا و عرفای قرن هفتم هجری است.
* تولد و زندگی نامه *
وی در سال ۶۸۹ هجری قمری در کرمان متولد شد و در همانجا به تحصیل علوم و فنون متداول مشغول شد. سپس به سیر و سیاحت پرداخت، به زیارت کعبه رفت و بعدها نیز مدتی درتبریز و شیراز به سر برد. وی به غیر از دیوان قصاید و غزلیات، خمسهٔ نظامی گنجوی را نیز جواب داده است. او در سال ۷۵۳ هجری قمری در شهر شیراز دار فانی را وداع گفت و در بالای تنگ الله اکبر شیراز به خاک سپرده شد.
* بررسی شعر ها و توانایی ها *
شعر خواجوی کرمانی شعری عرفانی است. مضامین عرفانی در غزلیات وی صریحاً بیان میشود امّا در این اشعار که بر شاعران بعدی خود مانند حافظ تأثیرگذار هم بوده مبارزه با زهد و ریا و بیاعتباری دنیا و مافیها از موارد قابل ذکر است.
او در شعر به سبک سنایی غزلسرایی میکرده و در مثنوی نیز سعی داشته به تقلید از فردوسی حماسهسرایی داشته باشد. طنز و هزل و انتقادات اجتماعی از شرایط ادیان در آن روزگار در اشعار خواجو متداول است. او در قصیده، مثنوی، و غزل طبعی توانایی داشته، بهطوریکه گرایش حافظ به شیوهٔ سخنپردازی خواجو و شباهت شیوهٔ سخنش با او مشهور است. او را در ریاضیات و طب نیز صاحب نظر میدانند.
* مذهب *
خواجو از حیث عقیدتی شیعه دوازده امامی است و خودش در اشعارش خود را «مادح آل حیدر» یعنی ستایشگر اهل بیت نبی میداند. وی صدها بیت شعر در مدح دوازده امام دارد. خواجو از بزرگان صوفیه قرن هشتم و اهل تصوف و عرفان میباشد.
* آثار*
دیوان؛ شامل غزل، قصیده، مسمط، ترکیببند، ترجیعبند، رباعی، قطعه و مستزاد که برروی هم به دو بخش صنایعالکمال و بدایعالجمال تقسیم میشود.
پنج مثنوی؛ در وزنهای گوناگون با این نامها: همای و همایون، گل و نوروز، روضةالانوار، کمالنامه و گوهرنامه. این پنج مثنوی بر روی هم خمسهٔ خواجو را تشکیل میدهد.
* شاعران هم عصر *
جواجو تا حدودی با حافظ هم عصر بود ولی حدود چهل سال او از حافظ مسن تر بود.از دیگر شاعران ای عصر میتوان از شرفالدین رامی، شیخ اطعمه، نعمتالله ولی و ... یاد کرد.
* اشعار *
زهی سپهر برین متکای بواسحاق فراز کنگره ی عرش جای بواسحاق
*****
جان من از مرشد دین نور یافت جنت دینم ز امین حور یافت
*****
دوش می كردم سؤال ازجان كه آن جانانه كو؟ گفت: بگذر زان بت پیمان شكن پیمانه كو؟
****
صبحدم دل را مقیم خلوت جان یافتم از نسیم صبح بوی زلف جانان یافتم ...
****
مگذر ای یار و درین واقعه مگذار مرا چون شدم صید تو بر گیر و نگهدار مرا
اگرم زار کشی میکش و بیزار مشو زاریم بین و ازین بیش میازار مرا
****
دیشب خبرت هست که در مجلس اصحاب تا روز نخفتیم من و شمع جگر تاب
محمد هادی نادی
۳ سال پیش
سید امیر مهدی میر عشق الله
۳ سال پیش
🌹🙏
آقاي مالكي
۳ سال پیش
سید امیر مهدی میر عشق الله
۳ سال پیش
م . م . مخلص الائمه
۳ سال پیش
خیلی عالی بود...
:)
سید امیر مهدی میر عشق الله
۳ سال پیش
🌹🌷
امیرمهدی. عباسی
۳ سال پیش
سید امیر مهدی میر عشق الله
۳ سال پیش