مقالات
۸ مرحله برای تغییر شیوه مطالعه
خلاصه :
تغییر روش مطالعه به روش بهترهمه از مطالعه و فواید آن خبر داریم. خواندن کتاب دروازهای را رو به دنیا و تجربیات نویسنده برای خواننده باز میکند. بارها و بارها در رسانههای مختلف با جملهای نظیر "بهترین دوست، کتاب" روبهرو شدهایم. با این حال آیا تنها خواندن یک کتاب کافی است؟ یا باید کتاب را طوری خواند که بتوان از دنیای نویسنده بهره برد؟ در این مقاله سعی شده با طی کردن یک مسیر هشت مرحلهای به نحوهای صحیح تر از مطالعهی متون برسیم تا بهرهوری فردی افزایش پیدا کند. با ما در هدایت میزان همراه باشید.
جرج آر.آر مارتین، نویسنده سری کتابهای موفق نغمهی آتش و خون در یادداشتهای خود مینویسد که هر فرد با خواندن هر کتاب یک زندگی تازه را پیش روی خود میبیند. بنابراین افراد اهل مطالعه قبل از مرگ صدها زندگی را تجربه و در مقابل افرادی که علاقهای به خواندن کتاب ندارند، فقط یک بار زندگی کردهاند. ایلان ماسک، مدیر عامل شرکت تسلا و SpaceX از آن دست افرادی است که تا به حال زندگیهای متفاوتی را تجربه کرده؛ وی سریعترین راه یادگیری را خواندن کتاب میداند.
مطالعه موفقیت یک فرد را تضمین نمیکند. با این حال عادتی که بین همه افراد موفق مشترک بوده مطالعه زیاد و در حوزههای مختلف است. اما نحوهی خواندن یک کتاب اهمیت بالاتری دارد. بیشتر از این که افراد موفق جذب کلمات و نگارش متن شوند، به دنبال استفاده از متن برای رسیدن به اهداف دیگر هستند و اینکه چگونه نوشتههای کتاب را در زندگی واقعی کاربردی کنند.
آیا تا به حال پیش آمده که بعد از خواندن یک مقاله یا کتاب برای خود چکیدهای از آنچه خواندهاید را بیان کنید. اگر شما هم مثل خیل زیادی از آدمها هستید، ده دقیقه بعد از اتمام متن، تمام اطلاعات از ذهن شما پاک میشوند. ولی افراد موفق چطور مطالعه میکنند که میتوانند تمامی اطلاعاتی را که در کتاب نوشته شده به خاطر بسپارند.در ادامه برای داشتن یک مطالعه بهینهتر یک راه هشت مرحلهای معرفی میکنیم. در نتیجه تجربهی زیستی خود را میتوانید به مرور افزایش دهید.
۱. تعیین هدف
قبل از خواندن هر متن، باید هدف خود را از انجام کار مشخص کرد. در نتیجه هدف، مسیر خواننده را در مطالعه کتاب مشخص میکند. این کار شما را از خواندن مطالبی با جنبهی تبلیغاتی همراه با تیترها و موضوعات جنجالی دور نگه میدارد. بنابراین به سمت متنهایی حرکت میکنید که مستقیما نیاز شما را هدف قرار دادهاند. برخی اوقات بمباران اطلاعاتی خود تاثیر چندانی ندارد و میتوان با اطلاعاتی کمتر به هدف رسید.
هر چیزی که علایق و نیازهای شما را جواب دهد میتواند هدف مناسبی به حساب آید و شما را در مدیریت زمان کمک کند. برای مثال هدف شما ارتقای رتبه در بخش بازرگانی شرکت محل کارتان است. بنابراین باید یک سری اطلاعات در مورد بازاریابی و همچنین توانایی مدیریت کردن افراد و وظایف مختلف را بدست آورید. با چنین هدفی شما به سمت کتابهایی مطرح و احتمالا مرجع در دنیای مدیریت کشیده میشوید و از رفتن به سمت کتابهایی با عناوین فریبنده خودداری میکنید. شاید هم به دنبال یک کتاب سرگرم کننده برای قبل از خواب خود هستید. بنابراین میتوان داستانهایی جذاب و پرفروش را انتخاب کرد. در نتیجه نه تنها وقت خود را به درستی پر میکنید، بلکه در محیط کار نیز قادر خواهید بود با مشتریان خود از موضوعات مختلف صحبت کنید.
بعد از خواندن کتابهایی از جنس بازاریابی و روانشناسی میتوان به سراغ دستنوشتههای مدیران موفق در حوزهی کاری خود رفت. اینکه چطور این افراد توانستهاند به چنین جایگاهی برسند هدف بعدی شما را معین و راه آینده و پیشرفت را به شما نشان دهد.
با این حال سوال مهم در مورد مدیریت زمان است. اینکه باید تمام وقت خود را صرف خواندن کتابهایی در راستای هدف کنیم یا خیر. جواب تا حد زیادی مشخص بوده و نیازی نیست که ۱۰۰ درصد از وقت خود را به خواندن کتابهایی از جنس هدف بگذرانید. میتوان ۷۵ درصد از وقت خود را به کتابهایی از جنس بازاریابی و ۲۵ درصد بقیه را به خواندن کتابهایی غیرمرتبط مثلا اقیانوس شناسی اختصاص داد. یکی از راههای خلاقیت ارتباط دو موضوع کاملا غیرمرتبط است. در نتیجه میتوان با ارتباط اقیانوس و بازاریابی به نوعی خلاقیت در این حوزه رسید و راههای جدید را کشف کرد.
در این بین نکتهی با اهمیت داشتن یک برنامهی مشخص مطالعه است. انسان برای تغذیه خود برنامههای مختلفی میریزد و رژیم غذایی میگیرد. چرا نباید در زمینه مطالعه نیز به نوعی رژیم دست پیدا کرد. بنابراین باید اطلاعاتی را وارد حافطه خود کنیم که در راستای اهداف ما قرار داشته باشد.
۲. ارتباط با متن
مطالعه بیشتر از آنکه خواندن یک متن باشد، یک مکالمه است. با شروع خواندن بین شما و نویسنده متن دیالوگ شکل میگیرد. بنابراین یا میتوان در این مکالمه نقش فعالتری ایفا کرد و اطلاعات داده شده را برای مدت طولانی به خاطر سپرد یا به نویسنده اجازه داد که مکالمه خود را به صورت یک طرفه ادامه دهد و با تمام شدن کتاب مکالمه نیز پایان یابد. برقراری مکالمه بهترین راه برای آموختن محسوب میشود.
بنابراین حضور فعال در این مکالمه میتواند شما را به هدف اصلی نزدیکتر کند. در حین مطالعه به متن فکر، کلمات کلیدی را مشخص، هر پاراگراف را با اطلاعات خود مقایسه و نسبت به آن موضعگیری کنید. حتی میتوان سوالهای خود را در گوشهای از کتاب یادداشت کرد. تمامی این فعالیتها به شما در ماندگاری بیشتر مطالب کتاب در حافطه کمک میکنند.
۳. تندخوانی، شاید وقتی دیگر
ما در زمانهای زندگی میکنیم که سرعت تغییرات در آن بسیار زیاد است. هر روزه فناوریهای جدید متولد و فناوریهای قدیمی از چرخه مصرف کنار گذاشته میشوند. در نتیجه زندگی سرعت خود را افزایش داده و ما نیز پابهپای آن باید حرکت کنیم. اما شاید تنها چیزی که از این سرعت منتفع نشده مطالعه است. در هیاهوی این سرعت و دویدنها مطالعه میتواند سرعتگیر زندگی ما باشد.
تندخوانی یکی از روشهای مطالعه است که شاید برای هر موقعیتی مناسب نباشد. در ضمن برای استفاده از این روش مهارت و تمرین زیادی لازم است. با اینکه تکنیکهای تندخوانی بر روی افزایش قدرت حافظه در به خاطرسپاری اطلاعات تمرکز دارند ولی فرصت برقراری ارتباط بین مخاطب و متن گرفته میشود.
نکتهی دیگری که باید به آن توجه کرد هدف دیگر ما از مطالعه است. لذت بردن از کاری که انجام میدهید به آدم آرامش میدهد. بعضی از ایدههایی که در خلال متن مطرح میشوند آنقدر جذاب و مهم هستند که باید بر روی آنها کمی مکث کرد و به فکر مشغول شد. با این حال نباید فراموش کرد که هدف نهایی یادگیری است و نه خواندن کتابهایی بیشتر.
نکتهی مهم دیگر در این میان آن است که هرچه شما بیشتر کتاب بخوانید و با نوشتهها و ایدههای افراد مختلف آشناتر شوید، خود به خود سرعت خواندن نیز افزایش پیدا میکند. بنابراین تندخوانی مهارتی است که بر اساس مطالعه زیاد بدست میآید.
۴. انتخاب کتاب در فرمتی مناسب
خوشبختانه به لطف پیشرفت فناوری، راههای انتشار مطالب و دانش نیز تنوع زیادی پیدا کردهاند. کتابهای چاپی، الکترونیکی و صوتی گزینههای پیش روی شما برای تجربه یک زندگی جدید است. در این میان خیلی از افراد کتاب خواندن به روش سنتی را ترجیح میدهند. لمس کردن کاغذ، خط خطی کردن صفحات مختلف با یادداشتهای پراکنده و گشتن به دنبال کتاب در بین کتابهای متعدد کتابخانه همه از لذتهای استفاده از کتابهای چاپی است.
در مقابل کتابهای صوتی برای استفاده در خیابان و حتی هنگام خواب مناسب به نظر میرسند. معمولا افرادی از این نوع کتابها استقبال میکنند که آموزش از راه شنوایی را مناسبتر میبینند. به هر حال این کتابها کاربری راحتتری دارند و میتوان در موقعیتهایی متنوع از آنها استفاده کرد.
کتابهای الکترونیکی نیز نوع دیگری از کتابها هستند که امروزه طرفداران زیادی را برای خود دست و پا کردهاند. ویژگیهای زیادی از جمله قیمت ارزانتر یا حتی مجانی، دسترسی راحتتر، تنوع بیشتر، حملونقل آسانتر و اشغال کردن فضایی کمتر میتوانند انگیزهی خوبی برای استفاده از این کتابها باشد.
مطالعات زیادی بر روی تفاوتهای کتاب چاپی و الکترونیکی انجام شده که نشان میدهند فرمت دیجیتال برای انتقال اطلاعات مناسب نیست. جلوگیری از حرکت راحتتر بین صفحات کتاب و مصرف بیشتر انرژیهای بدن و در نتیجه خستگی سریعتر مغز از نکات منفی کتابهای دیجیتال است.
با این حال هدف نهایی بادگیری و لذت بردن از لحظهها است. یک سری از افراد از کتابهای دیجیتال لذت میبرند و گروهی دیگر معنای کتاب را در نسخههای جاپی جستوجو میکنند.
۵. یادداشت برداری
یکی از کارهای مهمی که باید در حین مطالعه به آن پرداخت و همانطور که در قبل توضیح آن رفت، برقراری ارتباط با متن است. این ارتباط از لحظهی باز کردن کتاب شروع و تا پایان آن ادامه دارد. ثبت لحظههای مهم از این ارتباط میتواند به شما در به خاطرسپاری نکات و رویدادهای مهم کمک کند. در نتیجه هر زمان که لازم بود به آنها مراجعه و استفاده میکنید.
اگر خیلی به دنیای کاغذ و قلم وفادار هستید میتوان از دفترچهای مخصوص به این کار بهره برد. با این حال فناوریهای به روز این امکان را برای ما به وجود آوردهاند تا به یادداشتهای خود سریعتر از همیشه دسترسی پیدا کنیم. سرویسهای مثل Evernote میتوانند به شما در این زمینه کمک کنند. در نتیجه میتوان نکات مهم را در این برنامه یادداشت و در پلتفرمهای مختلف آنها را مطالعه کرد.
اگر حوصله تایپ و دردسرهای آن را ندارید اپلیکیشنهای OCR مثل TextGrabber به کمک شما میآیند. اگرچه برای متون فارسی فعلا اپلیکیشن مناسبی وجود ندارد ولی برای متون انگلیسی احتمالا کار شما راحتتر است. در ضمن اگر از کتابهای الکترونیکی استفاده میکنید که دیگر هیچ دردسری برای تبدیل آنها به فایل متنی ندارید.
از هر روشی که شما میپسندید میتوان برای این کار استفاده کرد. چراکه هدف اصلی ثبت جملات تاثیرگذار و کارآمد در کتابها و متون مختلف است. بنابراین در حین خواندن یک کتاب تا آنجا که امکان دارد از خود ردپا به جا بگذارید چون احتمالا جملات این کتاب برای همیشه همراه شما هستند.
۶. یادآوری
خیلی از افراد حافظهی تصویری قوی دارند و با یک نگاه دقیق میتوانند جزییات زیادی را به خاطر بسپارند. با این حال تمام افراد این قابلیت را ندارند. به خاطر آوردن خیلی چیزها برای این افراد سخت بوده و بهترین راه برای جلوگیری از فراموشی مرور یادداشتها و دستنوشتهها است.
خیلی از نویسندههای مختلف و آنهایی که بخش زیادی از لحظههای ما را میسازند، بخشی از وقت هفتگی خود را به مرور مطالب اختصاص میدهند. چرا که در طول هفته، ماه یا سال یک سری نکات از کتابها را یاداداشت و فراموش کردهاند. با این کار این نکات دوباره در حافظه جان میگیرند و میتوان در کار از آنها استفاده کرد.
استفاده از سرویسهایی نظیر Evernote با امکان تگ یا برچسب گذاری مطالب، کار مرور مطالب را برای ما آسانتر از هر روش دیگری کردهاند.
۷. کاربرد
با به کارگیری مراحل گقته شده، مسلما بیشتر از آن چیزی که در متن آمده یاد خواهید گرفت. اما سوال اصلی این است که با این حجم از آموختهها چکار کنیم.
جواب این سوال به جواب سوالهایی که در مراحل قبل از خود پرسیدهاید بستگی دارد. هدف نویسنده از بیان جملات چیست؟ آیا با نظریات نویسنده موافق هستید؟ چرا متن برای شما جذاب شده؟ راهحل نویسنده برای حل مشکل چیست؟ آیا اطلاعات کتاب با اطلاعات شما در تضاد است؟ سوالی در ذهن شما ایجاد نشده؟
اگر بتوانید جواب این سوالات را پیدا کنید راه شما برای به کارگیری آنچه آموختهاید مشخص میشود. مطلبی که در یک کتاب روانشناسی خواندهاید را میتوانید با مدیر خود در میان بگذارید تا کیفیت کاری خود را افزایش دهد. رویکرد شما در کار میتواند به مباحثه با کارکنان خود در محیط کار کشیده شود که در نهایت خروجی مورد قبولی خواهد داشت. یک متن تاثیرگذار در مورد دوستی میتواند شما را به تماس با دوست قدیمی خود مجاب کند.
سوال اصلی در مواجه با متن باید از جنس چرا باشد. چرا این متن برای شما جالب است؟ چرا شما با آن مخالف یا موافق هستید؟ جواب این چراها به چگونگی ختم میشود. چگونه این مطلب را در زندگی کاری یا شخصی به کار گیرم؟
۸. به اشتراکگذاری آموختهها
مطالعه توانایی ایجاد تحول در زندگی شما را داراست. حتی میتوان در ندگی دیگران نیز تغییر ایجاد کرد. یکی از راههای تاثیرگذار برای بالا بردن ارزش کتاب خواندن، به اشتراک گذاشتن کتابها یا مقالات خوانده شده است. مسلما در کتابخانهی شما چندین جلد کتاب هست که دیگر نیازی به آنها ندارید و این کتابها میتوانند اطرافیان شما را با تجربهای جدید آشنا کنند. با هدیه کتاب به دیگران نه تنها افراد دیگر را به خواندن کتاب دعوت میکنید بلکه شبکهی روابط اجتماعی خود را نیز افزایش میدهید.
کتابهای شما فقط شامل تجربیات نویسنده نمیشوند و تجربیات شما را نیز دربرمیگیرد. حاشیهنویسیها و علامتگذاریهای شما تجربهی زیستی شما در حین خواندن کتاب بوده و برای افراد دیگر اهمیت بالایی دارد.
با این حال علاوه بر هدیه دادن کتاب راههای دیگری برای انتشار دانش وجود دارند. با طی کردن مراحل بالا احتمالا حجم زیادی از نکتهها، جملات مهم و دستنوشتهها برای خود جمع کردهاید. بنابراین ایمیلها، سخنرانیها و بحثهای گروهی محل مناسبی برای ابرازآموختهها محسوب میشوند. دقت کنید که هدف فخر فروختن به دیگران نیست بلکه افزایش عمر ایدهها و مطالب در ذهن شماست تا از فراموشی آنها جلوگیری شود.
اداره و محیط کار بهترین محل برای اشتراکگذاری دانش است. خیلی از افراد از این نکته غاقل هستند و فکر میکنند در محیط کار صرفا باید کار محوله را انجام داد. با این حال میتوانید با هم تیمیهای خود به بحث در مورد کار، مطالب آموخته شده از کتابها و نظرات دیگر نویسندهها بپردازید.
همچنین مطالعه میتواند محرکی برای رفتارهای بعدی شما نیز باشد. با مطالعه شما به گنجینهای بزرگ از دانش نویسنده دسترسی پیدا میکنید و میتوانید این دانش را با افراد مختلف مشترک شوید. در نتیجه با پیدا کردن یک نقطهی مشترک با طرف مقابل خود رابطه دوستانه شما ادامه پیدا خواهد کرد.
نمونهای از نحوهی بهکارگیری روش هشت مرحلهای
به عنوان مثال شما یک کار اداری معمولی در بخش بازرگانی دارید و خواهان افزایش درآمد خود هستید. برای این کار دو راه وجود دارد یا باید اضافهکار بایستید یا باید رتبه خود را در شرکت ارتقا دهید. بنابراین هدف شما مشخص است و باید مطالعاتی در مورد افزایش بهرهوری شخصی و شیوههای متفاوتتر قیمتگذاری کالاها و سرویسها داشته باشید.
در ادامه کلیدواژههای خود را در گوگل جستجو، مطالب مرتبط را پیدا کرده و به مطالعهی آنها مشغول میشوید. احتمالا با کمی مطالعه متوجه میشوید که هر دو مورد ریشههایی در روانشناسی دارند. بهرهوری شخصی یعنی مدیریت رفتار خود و قیمتگذاری به معنای مدیریت رفتار مشتری است. در نتیجه خواندن مطالبی از حوزههای مختلف روانشناسی تاثیر خوبی دارند. در انتها نیز نکتهها و جملات برجسته را در Evernote با تگهای مختلف ذخیره میکنید.
بعد از گذشت چند هفته با موقعیتی روبهرو میشوید که باید از آموختههای خود استفاده کنید. بنابراین نوشتههای خود را باز و مرور میکنید. چندتا از استراتژیهای قیمتی را که مناسب با شرایط هستند را انتخاب و با مشتری وارد مذاکره میشوید. برای پیشبرد اهداف خود و بهبود بهرهوری میتوان از سرویسهای مختلف نیز بهره برد. به عنوان مثال با کمک سرویسی مثل Trello میتوان استراتژیهای خود را ثبت، نطرات و بازخوردهای خود را زیر آن یادداشت کرد. بنابراین در طول زمان میتوان پیشرفت فردی در شغل و کارآیی هر استراتژی در شرایط مختلف را تحت نظر گرفت.
جمعبندی
هشت مرحلهی گفته شده در بالا به نظر راحت میرسند. با این وجود با طی کردن هر مرحله اتفاق مهمی در رابطه شما با متن و پیشرفت فردی صورت میگیرد. مهمترین نکته در این بحث تعیین هدف و انتخاب مسیر مناسب برای رسیدن به نقطهی مورد نظر است. مسیر درست در ارتباط شما با متن شکل میگیرد، در این ارتباط میتوان به تمامی سوالهای مطرح در ذهن پاسخ داد. ثبت و یادداشت برداری از لحظههای مهم این ارتباط نیز نقش مهمی را در ادامهی مسیر و به کارگیری آموختهها بازی میکند.
دانش به دست آمده تنها انرژی پتانسیلی شما برای شروع حرکت را تامین میکند. انرژی حرکتی در استفاده از این دانش در کار و زندگی روزمره نهفته است.